آراد کننده:محرر
آزمندی:شه
آشفته و پریشان:افشان
از اصطلاحات فوتبالی:پنالتی
اسب ترکی:آت
اسلوب:روال
اسیر:بندی
اکسید کلسیم:آهک
ای دل:دلا
بازیگر سریال خوش نشین ها:حدیثه تهرانی
بافندگی:نساجی
به خاک سپاری:دفن
بی حرکت:ساکن
پر کردن:آکندن
پرچم:لوا
پوشیده:ملبس
پیامبر کشتی بان:نوح
تا و تا آنکه:حتی
تحفه و ارمغان:هدیه
ترسناک:مهیب
توجه با مهربانی:التفات
تکرار حرف:ن ن
ثم چپه:مث
جرس:درای
جهانگرد:سیاح
جوی خون:رگ
حالت روحی:احساسات
حرف تنفر:اف
حس وارونه:سح
حیوان مفید:گاو
خاندان:آل
خاکی:اغبر
خرس آسمانی:دب
داروی پودری:سفوف
درخت انگور:تاک
دستگاه انقباض ماهیچه:میوگراف
دلیل و برهان:حجت
دیهیم:تاج
رایحه:بو
رب النوع:الهه
رمق آخر:نا
رنگ ناخن:لاک
رهبر کاتولیک ها:پاپ
رونق بازاری:رواج
زندان:محبس
سربها:فدیه
شاگردانه قدیم:میلاوه
صد متر مربه:آر
ظرف رغن:پیت
ظرف روغن:دبه
عدد منفی:نه
عدد کار خراب کن:سه
عطر بستنی:وانیل
غریو:فریاد
فریفته:سغبه
فیلم حاتمی کیا:چ
قسمتی از پا:ران
گرو گذاشتن:رهن
گوسفند ماده:میش
لاکپشت ها:سلاحف
لجن:حما
مالیات فرنگی:تاکس
محصول آتش:دود
مخترع کاغذ:کال
مطلع:آگاه
موجود نامرئی:جن
می دهند تا رسوا کنند:لو
میخ:وتد
میوه نکو:به
نزدیک بین:میوپ
نمکین:با ملاحت
نور خورشید:آفتاب
نوعی پارچه:ساتن
همنشین برهمن:رای
هنوز بیگانه:یت
واحد نظامی:تیپ
واله:شیدا
کافی:بس
کلمه پرسش:چرا
کنده کاری روی چوب:هک
یازده: ا ا
یکی از چهار جهت اصلی:جنوب
جدولانه مرحله 67
آب جاور:یخ
آب دهان:خرو
اداره آگاهی قدیم:تامینات
اکنون:الان
با:مع
برگ برنده:آس
بسیار خوب:باشه
پراکندن:نشر
پیش چشم»نصب العین
توانگری و ثروت:مکنت
حرف فاصله:تا
درآمد از فرصت ها:رانت
دلداده مجنون:لیلی
راز:سر
راه رفتن کودکانه:تاتی
زنبور عسل:نحل
سست و تنبل:لس
سفرنامه ای از صادق هدایت:اصفهان نصف جهان
سنگ ترازو:وزنه
سوار دلیر و چابک:شهسوار
سوره زنان:نسا
شراب خوار:باده گسار
شهر کنار دریا:بندر
شیره:عصاره
شیطان:اهریمن
صریح:رک
قسمتی از جمعه:کلته
قسمتی از عالم هستی:کهکشان
قوت لایموت:نان
گرداگرد دهان:نس
گروه همفکری در حزب:فراکسیون
گل سرخ:رز
مادر خودمانی:ننه
مخزن سوخت خودرو:باک
میرا:فانی
نشانه جمع فارسی:ها
نظیر و مانند:همتا
نماد:سنبل
نوع دوستی:انسانیت
نوعی برادر و خواهر:ناتنی
نوعی نان:سنگک
کوشش:جهد
یکدندگی:لج
جدولانه مرحله 66
آب منجمد:یخ
آگاه:واقف
ادراک:حس
از رسانه های جمعی:رادیو
از شرکت های اینترنتی:یاهو
از لبنیات:پنیر
بخشی از اوستا:یسنا
بهشت:جنت
پهلوان یونان باستان:هرکول
پیشین تر:اقدم
تند:شدید
جنگل:خیز
چاق و کوتاه:خپله
حرف فاصله:تا
حرف نداری:بی
خانه زنبور عسل:کندو
خاکستر:خل
خرس آسمانی:دب
خسیس:کنس
داروی ضد باکتری:آموکسی سیلین
دراز:طویل
درخت انگور:مو
دریای عرب:یم
دستگاه تنفسی ماهی:آبشش
دلاور و شجاع:بهادر
دلدادگی:عشق
راست قامت:رشید
زمین و ناحیه:بلد
سفیذد ترکی:آق
شمیم:بو
شهر توت:کن
صفت گربه:ملوس
ضربه با نوک پا"تیپا
ضمیر بیگانه:یو
عامل تکثیر قارچ ها:هاگ
فراهم کردن:تمهید
قبیح:زشت
قعر جهنم:درک
قوه حافظه:یاده
گرانترین بازیگر هالیوود:جانی دپ
مادر ترکی:انا
محصول آب و صابون:کف
می:باده
میان:لا
نشانه مفعولی:را
وسنی:هوو
کودک تازه راه افتاده:نوپا
کیسه حمام:لیف
جدولانه مرحله 65
آب ترکی:سو
آشکار:بدیهی
آماده:سازور
اثر استاین بک:روزگاری جنگ بود
اثر دافنه دو موریه:ربکا
از اقوام جنوبی ایران:بلوچ
از قطعات کامپیوتر:رم
اسید نیتریک:تیزاب
اعدام نظامی:تیر باران
ایالت بستنی یخی:آلاسکا
باتلاق:لشاب
بدشکل:کج کوله
پشت سر:ورا
پوچ و بی اعتبار:هیچ
تخم مرغ فرنگی:اگ
چوب آتش زا:کبریت
خنزیر:خوک
دزد:لص
دست نوش:دست خط
رود مرزی:ارس
زیر پا مانده:له
زیرکی:رندی
ست:رخو
ساید و به علاوه:بلکه
شب ماندن در جایی:بیتوته
شراره آتش:آبیز
شهر آرزو:امل
شور و غوغا:های و هوی
ضربه با پشت راکت:بک هند
ضربه سر فوتبالیست:هد
گناهکار:خاطی
لاقید:بی خیال
ماتم:سوگ
مجاز از دوست دلسوز:سنگ صبور
مرحوم:شادروان
مغناطیس:آهن ربا
نخست:اولین
نگهبان راه:راهدار
نگو نشده:نگ
جدولانه مرحله 64
اثر پیکاسو:گرنیکا
اثر چخوف:نشان شیر و خورشید
از غلات:جو
امیدوار:راجی
بانگ و صدا:طنین
بخل:شح
بدی:شر
بسیار اندوهگین:خونین جگر
به پایان رساندن:ختم
بی مانند:بیتا
پراکندگی:شت
پنج ترکی:بش
پول زور:باج سبیل
پیش کشی برای زوج جوان:چشم روشنی
تعجب خانمانه:وا
تندخو:خشن
جاده قطار:ریل
چابک:جلد
چهره شطرنجی:رخ
خزانه کل مملکت:بیت المال
خوب نیست:بد
دریای عرب:یم
دگر نشده:دگ
دل آزار کهنه:نو
دودلی:شک
ریشه:بنه
زه کمان:وتر
سخنرانان:خطاب
سرازیری:شیب
ةرف آب خوری:لیوان
گناه:ذنب
لکنت ناگهانی زبان:تپق
مداح:مدیحه سرا
نرم و روان:لین
نرم تر از ریگ:شن
نوعی نقاشی:سیاه قلم
همیشگی و ابدیت:پراکندگی
کمانگیر باستانی:آرش
یار همیشگی نخ:سوزن