آتشگیره:خف
آشیانه مرغ:عش
ابزار هیزم شکن:تبر
اثر شاتوبریان:رنه
اثر منصور یاقوتی:سالک ورپه
اثر میهن بهرامی:هفت شاخه سرخ
از ادویهجات:زردچوبه
از رواندازها:پتو
از روی احترام:احتراما
از ورزشهای پرتابی:دارت
اساس:رکن
اسباب خانه:مان
اطلاع:خبر
افسرده:پکر
امتناع:خود داری
بازگشت صوت:اکو
باطل شدن:هدر
بالشتک ماوس:پد
باهوش:ذکی
بخش مراقبت های ویژه:آی سی یو
برافروختن:تاباندن
برجستن:پریدن
بسیار زیاد:فاحش
بلور:کریستال
بنده زرخرید:قن
بیقراری:تپش
پایتخت ازبکستان:تاشکند
پایتخت سوئیس:برن
پایتخت مجمع الجزایر قمر:مورونی
پراکندگی:شت
پرچم:درفش
پرداخت عکس:رتوش
پستانداری از راستهسمداران:خوک
پیچ و خم زلف:شکن
پیروزی:ظفر
تازه به دوران رسیده:ندید بدید
ترک خفیف استخوان:مو
تند و برنده:حاد
توشه سفر:زاد
تکبر و خودبینی:نخوت
تیم فوتبال آلمانی:مونشن گلاد باخ
خوراکی رقیق از شیر و آرد:فرنی
دارای روشنایی:نورانی
درخشان:رخشنده
دوست:ودید
دوندگی:خت
دیوار گلی:دای
سخت کوفته و خسته:له ولورده
سخن گفتن:لب ترکردن
سرازیری:شیب
سنگر:خاک ریز
سوا:جدا
سودبرنده:بهرهور
شاعر دامغانی سده چهار و پنج:منوچهری
شعبه:شاخه
شهد و انگبین:نوش
ضد گرما:سرما
علف هزار برگ:بومادران
فرزندزاده:نوه
فوتبال آمریکایی:رگبی
فیلمی با بازی نیوشا ضیغمی:پارکوی
قسمت و بهره:بخش
قوم کم حرف:لر
گردش:دور
گریزگاه:مفر
لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند
مادربزرگ:جده
مادربزرگ:ننه
مالک و صاحب:ذو
ماهی عرب:حوت
مراسم یادبود:یادواره
مقابل شب:روز
من و شما:ما
میخ چوبی:وتد
نام آذری:آد
نغمه:نوا
نیستی:هلاک
همراه فراوان:فت
ورزش رزمی کرهای:تکواندو
وسیله استوانهای شکل در ماشین چاپ:نورد
وی:او
کلاه فلزی:خود
آراستن کتاب با طلا:سجاوندی
آفت پارچه های پشمین:بید
آینده:آتیه
اثر برتراند راسل:مبادی ریاضیات
ادراک:حس
ادعا کننده:مدعی
از درختان جنگلی:راش
از دست رفته:مافات
از سورهها:مزمل
از مقاطع تحصیلی:دکترا
اشاره به دور:آنها
اضطراری:قهری
انجمن:محفل
بانگ:اوا
بجز:الا
بخشی از اوستا:یسنا
بخشی از سوره:ایه
بدهکار:وامی
برابر:یکسان
به پایان رساندن:خاتمه دادن
بیاراده:بیخود
بیمرگ:لایموت
بیسکویت سبک و ترد:ویفر
پاک شدن:تنزه
پایین:ته
پرنده سعادت:هما
پرندهای کوچکتر از کبک:تیهو
پیرو حضرت موسی (ع):یهود
ترازو:میزان
توانایی:یارا
جاده قطار:ریل
حاضران در مجلس:حضار
حرف درد:اوخ
حوالی:پیرامون
خردهسنگهای ریز:شن
خمیده:دوتا
خواری:ذلالت
خودبینی:مباهات
در خصوص:بابت
در هم شدگی ریسمان:گره
دریغ و افسوس:هیهات
رازها:رموز
راهنمایی:هدایت
رود مرزی:ارس
روز عرب:نهار
روغن مالی کردن:تدهین
ریاکار:سالوس
سرزنش:عتاب
سنگ سخت:خارا
شرمنده:کنف
شریک:سهیم
ضمیر فرانسوی:وو
عدد ورزشی:دو
عضو هیئت دولت:وزیر
عقیده و فکر:ایده
عینک به چشم میزند:عینکی
غربالی با سوراخهای ریز:نرم بیز
غروب شدن:افول
فرزند فرزند:نبیره
فیلم پر زد و خورد:اکشن
قبول نشده:رد
گرفتن رونوشت:نسخه برداشتن
گفتار استقبال از مهمان:خوش آمد
مسابقه:کورس
مشتزن:بوکسور
مورد توجه قرار دادن:عنایت کردن
موی مجعد:فر
نام حضرت عیسی (ع):مسیح
نشانه:هدف
نشانه مفعولی:را
نظر:دید
همسفر:همراه
هنگامی، زمانی:وقتی
ودیعه:امانتی
کبوتر دشتی:یمام
کدبانو:خاتون
کلمه افسوس:آخ
کنونی:فعلی
کوفتن:زدن
آب عرب:ما
آبادانی:عمارت
آقای اسپانیایی:دن
اثر جمالزاده:صندوقچه اسرار
احساسات:عواطف
از استانها:همدان
از اعیاد اسلامی:قربان
از روی ناچاری:اجبارا
از مراکز استانها:سنندج
از نتها:فا
اندازهها:مقادیر
اندیشه و تفکر در کار:مبالات
انگشت اشاره:سبابه
بخشی از نیروی انتظامی:کلانتری
برنج شوشتری:کات
بنده زرخرید:قن
پاسبان:عسس
پایتخت بولیوی:سوکره
پایه:اس
پرداخت پارچه:آهار
پوست دباغی شده نرم:جیر
پیامبر زیباروی:یوسف
تباه:ضایع
ترک خفیف استخوان:مو
ترکیده و شکسته:غر
تصویرسازی تشدید مغناطیسی:ام آرآی
جای آب خوردن:مشربه
جلال و شکوه:کوکبه
جوجهتیغی:راورا
چکیدن آب:رش
حرف دهن کجی:یی
خانه پشت به آفتاب:نسر
خطکش مهندسی:تی
خطاب بیادبانه:هی
خطاب محترمانه آقایان:جناب
دارای شباهت:مشابه
درخت زبان گنجشک:ون
دور دهان:نس
راست ایستاده:هج
ردیف:صف
رقمسمتراست عدد طبیعی:یکان
روزه شکستن:افطار
روستا:دهات
ساز تیره:تار
سرای مهر و کین:دل
سربازی قدیم:اجباری
شاخه تازه درخت:جوانه
شبیه:همشکل
شرمآور:ننگین
شهر خوزستان:هویزه
شهر مرکزی آلمان:بن
شهر نیروگاه مازندران:نکا
شهر کردستان:سروآباد
صاحب قدرت:ذوالقدر
صیقل یافته:زدوده
عشق به خود:نارسیسم
فرشتگان مقرب:کروبیان
فلس ماهی:کچ
قرین شدن:تقارن
گاهنامه:تقویم
گناه:ذنب
گیاهی خاردار:یز
مادر خودمانی:ننه
مسیر رفت و آمد چهارپایان:مال رو
مشورت:شورا
مظهر لاغری:نی
منسوخ شدن:ورافتادن
مکر و فریب:کنبوره
میان:لا
میوه نارس:کال
ناسپاسی:کفران
ناله و بانگ:زخ
نشانهها:ایات
نصف:نیم
نگهبان:قراول
نمازها:صلوات
همگی:یکایک
وسیله پرتابی و نشانهگیری:دارت
وسیله گرم کردن خانه:بخاری
کبد:جگر
کسان، اشخاص:افراد
کشور اروپایی:اتریش
آب دیده:اشک
آببند:سد
آبگیر:ژی
آگاهی قدیم:تامینات
آنچه نثار میشود:فدا
اثر شارلوت برونته:جین ایر
از اجزای دستگاه گوارش:مری
از استانها:ایلام
از حروف یونانی:بتا
از مراکز استانها:ساری
استواری:صلابت
اشاره به دور:آن
اندوهناک:حزین
اهل روسیه:روس
این همه:چندین
باران منجمد:تگرگ
بالایی:فوقانی
بچهدان:رحم
بختآزمایی:لاتاری
بخش سازمان یافته اداری:دپارتمان
بلند شده:خاسته
به تنهایی:یک تنه
بیدوام:سست
بیننده و ناظر:تماشاگر
پاره آتش:شرر
پاروی قایقرانان:فه
پایه و ستون:رکن
پرسش از مکان:کو
پستترین مراتب:اسفل السافلین
پشیمانی:ندم
جست زدن:جهیدن
چیز:شی
حرف درد:آخ
حرف دهنکجی:یی
خشک:یابس
خمیدگی:انحنا
خو گرفتن:انس
خوبی:نیکی
خود این:همین
خوک نر:گراز
درخت تسبیح:یسر
درست کرداری:بسامانی
دسته پیستون:شاتون
دلیری:رشادت
دلیلهای آشکار:بینات
دیندار:متدین
رفت و آمد:آمد و شد
رگ:ورید
زراعت کردن:کاشت
زمان بی آغاز:الست
زن یا مرد بودن:جنسیت
زنگ بزرگ:درا
زنی که شعر میگوید:شاعره
سپاه:عسکر
ستایش:نعت
ستم:بیداد
سرخ کمرنگ:ال
شبکهدالانهای پیچ در پیچ:ماز
شبیه و مانند:مانا
شهر اردبیل:نیر
شکاف و رخنه:جر
صومعه:دیر
ظروف رویین میسازد:رویگر
عرب میگوید بگو:قل
گوارا:هنی
مباشرت:کارپردازی
مجازات شرعی:حد
محزون و مغموم:متاسف
مخالف:ضد
موجودی افسانهای:اژدها
میوه باب گلو:هلو
میوه ساوه:انار
نانپز:نانوا
نت چهارم:فا
نشانه مفعولی:را
نظر:رای
نمونه چاپی:پرینت
نوعی پوشش بام:ایرانیت
نوعی نان:سنگک
نیزار:نیستان
واحد اختلاف پتانسیلالکتریکی:ولت
واسطه:میاندار
وسیله بازی منفجره:ترقه
آب ترکی:سو
آقا:سید
اثر ابوتراب خسروی:رودراوی
اثر احمد محمود:ازدلتگی
اثر نیکلای گوگول:شنل
ادراک:حس
از سورهها:زمر
از ماهها:آبان
از مرکبات:بالنگ
از مشتقات نفت:گریس
انجامنامه:اجراییه
بدنه:تنه
بدی:شر
بسیار نالنده:انان
بوته زرگران:گه
پاداش:اجر
پایین هر چیز:ذیل
پدران:ابا
تبار:ایل
ترس و بیم:باک
تصور ذهنی:تجسم
تصویر کلی از هر چیز:شما
تعداد افراد خانواده:خانوار
تنبل و کاهل:کسل
تنیسور سوئیسی:راجرفدرر
تهیه کننده معاش خانه:ناناور
حیوان انکرالاصوات:خر
خالص:سره
خدمتگزار:خادم
خزانهدار:خازن
خشم گرفتن:غضب
خشک و شکننده:ترد
خطیب:سخنران
خوشحالی:دنه
دارایی:مال
داستان جنگی منظوم:رزم نامه
دانهکش بیآزار:مور
دو یار همقد:اا
راست رسته:سهی
راندن مزاحم:دک
راندن و طرد کردن:زجر
روی و رخساره:خد
ساکن زاغه:زاغه نشین
ساییدن و لمس کردن:سودن
سخنان بیمارگونه:یان
سورپریز شده:غافلگیر
سوی و طرف:زی
شایستگی و برازندگی:زیبندگی
شناسنامه:سجل
شهر:بلد
شهری در ژاپن:یوکوهاما
عسل:شهد
فیلم پر زد و خورد:اکشن
قلب:دل
قوت لایموت:نان
گمراهتر:اضل
لباس کوتاه مردانه یا زنانه:نیم تنه
ماتم:سوگ
مادهای در کرمهای صورت:گلیسیرین
مجموعه وسایل خانه:دکور
محفظه میز:کشو
مخترع تلفن:بل
مرحلهای در کشاورزی:داشت
مسخره کردن:استهزا
مقابل:ازا
منزه:قدوس
نادیده گرفتن خطا در ورزش:آوانتاژ
نقاش:صورت گر
نوعی رنگ مو:مش
نویسنده «سه تفنگدار»:الکساندردوما
هزار:الف
کار:شغل
کشتارگاه:سلاخ خانه
کشور آفریقایی:اوگاندا
کشور آمریکای شمالی:کانادا
کشور اروپایی:نروژ
کلمه شرط:اگر
کلمه شگفتی:وخ
کنایه از به زندان افتادن:آب خنک خوردن
کوتاه شدن جامه:آب رفتن
کوفتن:زدن