آفت گندم:سن
ابریشم خام:قز
اتحاد:یکدستی
اثر گوته:اگمونت
ارجمند شدن:عز
از اسبان پیامبر:دل دل
از گازهای قابل احتراق:استیلن
از معجزات پیامبر اسلام:شق القمر
استشمام کردن:بوییدن
اظهار میل و رغبت کردن:تمایل
افترا:تهمت
اهل قاره کهن:آسیایی
به طوری که:چنانکه
بی بند و بار:ولنگار
بیسر و پا:لات
بیقراری کردن:تپیدن
بیسکویت سبک و ترد:ویفر
پایان نامه:تز
پرآب ترین رود آسیای میانه:آمودریا
پرسیدن:سوال کردن
پس نشستن در جنگ:عقب نشینی
تازه:نو
ثروتمند:مایه دار
جدید:نو
چای فرنگی:تی
حالت و چگونگی پرتاب:پرتابی
حلال رنگ:تینر
حیوان باوفا:سگ
خماندن:تاب دادن
دختر:بنت
دورویی:ریا
دومین:ثانوی
رفیق:دوست
رود آرام:دن
روشها:انحا
زیرک:رند
سطل آبکشی:دلو
سنگ معدنی گرانبها:یشم
سه پایه پخت و پز:دیگ دان
سیلی:تس
شایستگی:صلاحیت
شخص:کس
شمشیر تیز کرده:ابداده
شهر تهران:ری
شهرها:مدن
شهری در آمریکا:دنور
ضرورتا:لزوما
عدد منفی:نه
عضو شنوایی:گوش
غلبه:استیلا
فروشگاه لباس:مزون
فیلم پر زد و خورد:اکشن
قلب قرآن کریم:یاسین
گیاه بیگل:نهان زاد
لشکر:جند
لوس:ننر
مانند:چو
ماه سرد:دی
محل انداختن آشغال:زباله دان
معمول شدن:باب شدن
ملزومات شروع کار:مقدمات
نوعی سنگ:میکا
نکات ریز:جزییات
همسر مرد:زن
هنگام:اوان
کارگردان «آنی هال»:وودی آلن
کارها:امور
کشتزار برنج:شالیزار
کشتی:سفینه
کشتی جنگی:رزم ناو
کشور آفریقایی:سیشل
کلمه افسوس:آه
کمربند نظامی:فانوسقه
کمی و نقصان:افت
آقای آلمانی:هر
اثر احمد محمود:غریبه ها
اثر فرخنده آقایی:رازکوچک
اثر محمود دولتآبادی:گاواربان
اثر هرمان هسه:گرترود
از رودهای مرزی:تجن
از مراکز استانها:خرم آباد
استارت قدیمی:هندل
استراحت کردن:آرامیدن
استعداد فهم و دریافت:شم
اسم گذاشتن:نامیدن
انگبین:ظی
ایالتی در آمریکا:تگزاس
بازیگر «شب های روشن»:هانیه توسلی
بخار دهان:ها
برخی در آستین پرورشمیدهند:مار
بسیار فتنهجو:فتان
به پایان رسیده:متناهی
بیریا:یک رنگ
پاکسازی رسوباترودخانه:لای روبی
پایتخت گینه استوایی:مالابو
پایداری:دوام
پایین جامه:دامن
پدر سام:نریمان
پولیکهداماد به پدرعروسمیدهد:شیربها
پیدا کردنش سخت است:نایاب
تمام افراد:همگان
تند و سریع:زود
تهیه کننده خبر:خبرنگار
توانایی:یارا
تیرگی رابطه:کدورت
جمهوریها:جماهیر
جنبش:نوسان
جنگ:ناورد
جوی خون:رگ
چراغ تزئینی:لوستر
خاندان:دودمان
خون گرفتن از رگ:رگ زدن
درون دهان:کب
دوش و کتف:کت
رازها:رموز
رسیدن:نایل شدن
ساکن قطب:اسکیمو
سراسر:یکسره
سلام:درود
سوسمار:ضب
شاهدانه:بنگ
شیر عرب:اسد
صدای پشه:وز
صفت باد:وزان
صفت سیب زمینی:بی رگ
ظاهر ساختمان:نما
عادی:نرمال
عقب و پس چیزی:دنبال
قمر مصنوعی:یو
قیمت:بها
قیمت بازاری:فی
گرمای سخت:تموز
ماهر و چیره دست:وارد
مایه روشنی اعراب:ما
مرتب و آماد:بسامان
مسئول امور شهری:شهردار
مسئول امور منزل:خانه دار
مفصل در:لولا
میان:لا
نرده:تارمی
نزدیکی:مجاورت
نوعی تفنگ مسابقه:بادی
واحد مقاومت الکتریکی:اهم
کجی:پیچش
کلمه درد:واخ
کم و بیش:گاه گاه
آرزو داشتن:تمنی
آفریدگار:ایزد
اثر پوشکین:دام سیاه
اثر چربی:لک
اثر فئودور داستایفسکی:نازک دل
ارابه:گاری
از کنده بلند میشود:دود
اسباب و اثاثیه خانه:مان
اطلاع و خبر:آگاهی
امتحان:آزمون
امتیاز:مزیت
اینک:کنون
بچه کودکانه:نی نی
بخار دهان:ها
بدگویی:هجو
بدنها:اجساد
پرآبترین رود دنیا:آمازون
پیدا کردن:یافتن
تو خالی:پوک
جایی که در آن آشغال ریزند:ذباله دان
حشره سبز رنگ مانند ملخ:اخوندک
خانهها:مساکن
خسارت:زیان
خمانیدن:تاکردن
خوراکی ایرانی از برنج:پلو
در ضمن:ضمنا
درخور و لایق:ارزانی
دماسنج:ترمومتر
دو نفری سوار موتور شدن:دوترکه
دور کننده:دافع
دوستی:وداد
دوندگی:خت
رگ پشت:ابهر
روی و رخساره:خد
زمین پوشیده از درخت:جنگل
زیباروی دریایی:پری
زیور و زینت:پیرایه
ساییدن و کوبیدن:سودن
سرای مهر و کین:دل
سقف محدب:طاق
شعر هنگام جنگ:رجز
شماره مخصوص:کد
شهر گلستان:رامیان
صورتها، گونهها:اشکال
فرمان بردن:اطاعت
فغان:ناله
فوتبالیست اسپانیایی:موراتا
فیلمی با بازی امین حیایی:تکیه برباد
فیلمی با بازی نگار جواهریان:یه حبه قند
فیلمی با بازی نیکی کریمی:رد پای گرگ
گریز و فرار:هرب
گل پخته:سفال
گماشته:پادو
مباشرت:کارپردازی
محله:کوی
محلول دارویی جوشانده:دم کرده
مدافع ایتالیایی:کی هلینی
مرکبها:مراکب
مزدور:اجیر
مقراض:دوکارد
مکان:جا
ناشناس:نکره
نوعی پرش در آب:پشتک
نوعی ماهی:کفال
نیستی:هلاک
هنگام و وقت:حین
کارآموز پزشکی:انترن
کسی را بر کاری گذاشتن:گماردن
کشورها:ممالک
کوزه بزرگ:هب
کیمیا:اکسیر
یازده:اا
آب دهان:خدو
آوازخوان:خنیاگر
اتاق درست کردن چای و قهوه:آبدارخانه
اثر غلامحسین ساعدی:واهمه های بی نام ونشان
ادراک کردن:حس
از ادات پرسشی:هل
از سازهای موسیقی:پیانو
از عناصر فلزی:پتاسیم
اساس:بنیاد
امیر قبیله بزرگ:بگ
ایالت بستی یخی:آلاسکا
ایجاد شده پس از پیوند:پیوندی
بخاری برقی:هیتر
بخشش و کرم:سخا
بر آن سوار شوند:مرکب
بر عهده گیرنده:متقبل
بز کوهی:شکا
بمترین صدای مرد در موسیقی:باس
به خاطر:برای
به راحتی قابل خواند است:خوانا
بوی رطوبت:نا
بوی ماندگی:نا
بیتأمل:بیدرنگ
بیغیرت:نامرد
پایتخت اسپانیا:مادرید
پایتخت چاد:انجامنا
پایتخت غنا:اکرا
پایین:فرو
پیشوا:امام
تأمین کننده معاش خانواده:نان آور
تن و بدن:اندام
تیم فوتبال فرانسوی:پاریس سنت ژرمن
چوب خوشبو:ند
حرف ندا:ای
حرف نفی:نه
خودبینی:انانیت
خیابان درختکاری شده:بولوار
دوستی و محبت:ود
رأس:سر
روزه داشتن:صیام
سخن زیر لب:ژک
سخنان بیمار گونه:یان
سرباز زدن:ابا
سرمه:توتیا
شربت قند:آبقند
شرح و توضیح:بیان
شلوار:تنبان
شهر رازی:ری
علم نظری:تیوری
عهد:پیمان
غلات را الک میکند:بوجار
فرشته مهر و محبت:میترا
فوتبالیست اسپانیایی:نگردو
فیلمی با بازی اکبر عبدی:ای ایران
فیلمی با بازی هنری فاندا:لیدیایو
قطار:ترن
گردهمایی:نشست
گیاهان:نباتات
لفظ انتهای کلمه:پسوند
متدین:دین دار
میکروب:باکتری
نگهبان خانه:سرایدار
نوشته برای تأیید:تاییدیه
نوعی شیرینی از شیره شکر:آبنبات
نیروی نظامی یک کشور:ارتش
واحد پول ایران:ریال
وزن موسیقی:ریتم
کالبدشناسی:آناتومی
کتاب مقدس یهودیان:تورات
یاری خواستن:استمداد
آب عرب:ما
از جنس فولاد:فولادین
از سورهها:طه
از عناصر گازی:نیون
ازدواج:زناشویی
اسپرم:نطفه
انبار کشتی:خن
بازیگر «ارتفاع پست»:گوهرخیراندیش
بالش:سرین
بچه گاو:گوساله
بی حساب شدن:یربه یرشدن
بی نظم و ترتیب:ناب هنجار
تازه:نو
تالار:سالن
تنها:یگانه
توانایی:یارایی
جلسه نمایش فیلم:سانس
چیز:شی
حرف خوردنی:نون
حرف نداری:بی
خستگی:تعب
خنجر:دشنه
درختی از تیره بیدها:سپیدار
دریدگی در لباس:چاک
دست عرب:ید
دلاک:کیسه کش
ربالنوع مصری:را
رود آرام:دن
زمانسنج:کرونومتر
سبکی در نقاشی:کوبیسم
سرخ:احمر
شبپره:خفاش
شتر تندرو:هیون
شمیم:بو
شهر اردبیل:نمین
شهر تهران:شمیرانات
شهر جشنواره فرانسه:کن
شکمبند طبی:گن
صابون خیاطی:مل
صبحانه:ناشتایی
صدای پشه:وز
طبقه زمین:لایه
طول دادن کاری:لفت دادن
طویله خوکان:خوک دانی
عامل تولید مثلنهانزایان:هاگ
عدد هندسی:پی
علم ذرات ریز:نانو
عملفراخواندن کسی با بلندگو:پیج
فراموشکار:نسی
فرومایه:دون
فرومایه:سافل
فصل سرد:دی
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فیلمی با بازی جمیله شیخی:عینک دودی
قبول نشده:رد
قرن:سده
قورباغه درختی:وک
گناهان:ذنوب
لحظه:دم
مالک:صاحب
مجاز از بسیار محکم:فولادین
مقابل مادیات:معنویات
مورچه ریز:ذر
ناظر:تماشاگر
نام آذری:آد
نشانه مفعولی:را
نظر، دید:نگاه
نوشتن با ماشین تحریر:تایپ
هدفگیری برای تیر اندازی:نشانه گیری
همان سفید است:سپید
واحد پول ژاپن:ین
کتف:شانه
کجاست:کو
کشت به امید باران:دیم
کهنه و فرسوده:کارکرده
یازده:اا