ابزار قصاب:ساطور
اثر جمال میر صادقی:روشنان
اثر شارلوت برونته:جینایر
اختاپوس:هشتپا
از این جهت:زیرا
اسب آذری:آت
استخوان میان دم جانور:دم غازه
استوار کردن:تاکید
با فوریت و شدت:ضربتی
بدبختی:شقاوت
بدشکل:قناس
بدل:عوض
برجستگی لاستیک:آج
برگزیدگان قوم:خواص
بز نر:تکه
بشقاب گرد:دوری
بهانه جویی:نق
پاره کردن:تقطیع
پول نقد:نقدینه
تاتو:خالکوبی
توقف:درنگ
تکیه بر پشتی:لم
تیر پیکاندار:یب
جای داده:نهاده
جایز:روا
جدایی:هجران
جمع فلز:فلزات
جنس خشن:نر
حرف درد:آخ
خاندان:دودمان
دانا و باشعور:فهمیده
رشته، نخ:تار
روزگار:دهر
زبان رسمی ایران:فارسی
شمشیر:سیف
شهر فارس:نیریز
صدابر:میکروفون
طناب:رسن
عالم آخرت:دارالبقا
فصل نوزایی طبیعت:بهار
فیلم جیمز کامرون:آواتار
فیلمی با بازی نرگس محمدی:تنهایی باد
گوش دادن:شنیدن
لیکن:اما
مادر عرب:ام
مادر لر:دا
محل سربازان:پادگان
مرد جوان:شاب
مرغی شکاری:قوش
معبد یهودیان:کنشت
میان:بین
ناخوانا:لایقرا
ناز و کرشمه:ادا
نامادری:مادرخوانده
نترس:بی پروا
نهر:رود
نومیدی:یاس
نویسنده «بوف کور»:صادق هدایت
هرگز نه عرب:لن
همه:کلیه
وزن کردن:توزین
کپی:رونوشت
کشور آمریکای شمالی:کوبا
کنایه از شخص بسیار لاغر:نیقلیان
کوچ کردن:هجرت
کوهها:جبال
یکایک:دانه دانه
آسان گرفتن:تساهل
آقای اسپانیایی:دن
آمریکایی:یانکی
اثر گراهام گرین:وزارت ترس
از سازهای زهی:ویولون
از فراوردههای نفتی:بنزین
باشگاه:کلوب
بالابر خودرو:جک
بالای جمجمه:ملاج
بدزبانی:فحاشی
برگزیده از هر چیز:زبده
به هم ساییده شده:مماس
بیابان پر از شن:شنزار
پایتخت اروپایی:لندن
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت عراق:بغداد
پشیمانی:ندامت
پیش رفتگی خشکی در دریا:دماغه
تأخیر:دیرکرد
تذکر دهنده:یادآور
تنها:یگانه
تیم فوتبال فرانسوی:اویان
جای چریدن حیوانات:چراگاه
چندین شریک:شرکا
چهره:رخ
حق کسی را تمام دادن:ایفا
حلال رنگ:تینر
خوب:نکو
در هم پیچیدن:لف
دستگاه آرد کردن غلات:آسیاب
دشواری و ناگواری:وخامت
دیشبی:دوشین
رهبر انقلاب هند:گاندی
زبان مردم پارس:پارسی
زبان واتیکان:لاتین
زیبایی و خوش اندامی:ظرافت
سرقت:دزدی
سرقت کردن:دزدیدن
سیلی:تس
شعبه:شاخه
صاحب بودن:مالکیت
صورت و تنه مردم:هیکل
عکسالعمل:واکنش
فرزندزاده:نوه
فرسوده:کارکرده
فزونی:زیادت
فوتبالیست اسپانیایی:نگردو
فیلمی از ریچارد اتنبرو:گاندی
فیلمی با بازی جمشید مشایخی:سه تاج اهل
فیلمی با بازی حسین پناهی:نارونی
قاضی ورزشی:داور
گواهها:شواهد
گیاهی خاردار:یز
لذت بردن:حظ
لذیذ:گوارا
لوازم:اسباب
مادر عرب:ام
مجاز از نوکر:جیره خوار
محل ورود:در
مرض قند:دیابت
ناراست:کج
نظرات انتخاباتی:آرا
نگهبان:پاسدار
نوعی شیرینی از شیره شکر:آبنبات
همگی:تماما
هندیاش معروف است:تمر
کشور آفریقایی:کنیا
آب زر:اب طلا
آتشهای شعلهزن:لواهب
آزمایشگاه:لابراتوار
آشکار:هویدا
آغازها:اوایل
آنچه در شب بدرخشد:شب نما
اتاق کشتی:کابین
اثر جمال میرصادقی:زندگی را به آواز بخوان
از دوزیستان:سمندر
اشیا قیمتی:جواهرات
انسان:آدم
اینک:اکنون
بانگ:اوا
برابر:یکسان
به من:مرا
بهره و نصیب:سهمیه
بیماری ریزش مو:گر
پاداش:جایزه
پاکی:طهارت
پردهای در چشم:عنبیه
پیروان:امت
تخت و سریر:اریکه
تنه بریده شده درخت:چوب
توانایی خواندن و نوشتن:سواد
جماعت مردم:جمهور
چاپلوس:چرب زبان
چگونگی و ذات:ماهیت
حرف همراهی:با
در مثل حبیب خداست:مهمان
دورهای از زندگی:جوانی
دوشیزگی:بکارت
راهنمایی:هدایت
رفتن به مکان مقدس:زیارت
رنجش:آزردگی
رودی در آسیای میانه:سیردریا
روزانه:یومیه
زینهاری:پناهنده
سرخرگ بزرگ:آیورت
شایسته:روا
ضرورتا:لزوما
ظرف حمل چای:سینی
عود:ند
فعال:اکتیو
فیلمی با بازی افسانه بایگان:شنگول ومنگول
فیلمی با بازی رامبد جوان:مکس
قرض:وام
قعر:ته
قلاب کمربند:سگک
گیج و حیران:واج
لباسها:البسه
مانند ماه:ماهواره
موی گردن اسب:یال
میان:لا
نان شب مانده:بیات
نگهبان جاده:راه دار
ننر:لوس
هدایت:رهبری
همسنگ:برابر
وابسته به چیزی:مبتنی
واحد انرژی:ژول
ولی:اما
کمربند فرضی زمین:استوا
آبی که بیهوده جاری شود:هرزآب
آشکار:هویدا
آفرینش زیبایی:هنر
آگهی:رکلام
آنکه اختیار کامل دارد:تام الاختیار
اثر ساموئل بکت:نام ناپذیر
از درجهداران:گروهبان
اشاره به دور:آن
امر از پیدا کردن:یاب
اندکی:لختی
اندیشناک:نگران
اهل ساری:ساروی
بالادست:مافوق
برجستگی زیر گونه:لپ
بزرگان طریقت:اوتاد
بوی رطوبت:نا
بیهودگی و هرزگی:یاوگی
پایتخت ویتنام:هانوی
پرچم:لوا
پروژکتور:نورافکن
پشیمانی:ندم
پوست:قشر
تهیدست:بینوا
تیر انداختن:رمی
جریان، بحبوحه:کوران
چرخ چاه:دولاب
حیوان:جانور
خبرچین:جاسوس
خواندن با صدای بلند:دکلمه
خوک نر:ساد
درختی پر شاخ و برگ:نارون
دوستان:یاران
رتبه کارمندی:اشل
روز عرب:یوم
روشن و آشکار:بدیهی
سود:بهره
شبیه:مانند
شهر آذربایجان شرقی:هوراند
ظالم:ستمگر
عدد دو رقمی:هشتاد
غنی:بای
فراموش شدن چیزی در جایی:جاماندن
فیلمی با بازی محمد دلجو:ماهی ها درخاک میمیرند
قابله:ماما
گرفتن:اخذ
گروه مردم:قوم
مادر:مام
محل خرید و فروش:بازار
مضطرب:نگران
معطر:بویا
ملخ دریایی:قمرون
میزان ... ملت است:رای
ناپسند:مکروه
نمادین:سمبولیک
نویسنده «زنان دانشمند»:مولیر
هر چیز بسیار ریز:ذره
هزینه:خرج
ورزش پهلوانی:کشتی
وسیله پرتاب سنگ:تیرکمان
کارکرد:راندمان
کجاست:کو
کلاه لبه دار:کاسکت
آب دهان:خدو
آموزشگاه هنر:هنرکده
ابزار باغبانی:بیل
اثر پا:رد
از سفتی در آوردن:نرم کردن
امر از آمدن:بیا
ایوان:رواق
بران:تیز
برجستگی لاستیک:آج
برگه:فیش
بزرگ شدن:قد کشیدن
به دنیا آوردن:زا
به زور وا داشتن به کاری:جبر
پایاننامه:تز
تر و تازه:ترد
ترساننده:هایل
تظاهر:ریا
تمامیتخواه:توتالیتر
جایشان با هم عوض شده:جابه جا
جعبه میز:کشو
جلوی جریان چیزی را گرفتن:بند آوردن
جمع عبارت:عبارات
جمع نجیب:نجبا
چریک:پارتیزان
چین و شکن:یرا
حجم فرعونی:هرم
حرکت فتحه:زبر
حصار:بارو
حیران و مبهوت:هاج و واج
خداوند:رب
خوب و خوش:نیک
خونبها:دیه
درجهداری در نیروی دریایی:دریا بان
درمان:معالجه
درون دهان:بج
دقیق:نازک بین
دل:قلب
دو استخوان بالای سینه:ترقوه
راست ایستاده:هج
رشک بردن:غیرت
زنده:حی
سازش کردن:کنارآمدن
سختتر:اشد
سرما:زم
شهر اصفهان:نجف آباد
شهر کرمان:نرماشیر
شهرنشین:مدنی
صومعه:دیر
طلایی:زری
عفو کننده:عافی
عوض کردن دو چیز باهم:مبادله
غده پروانهای شکل در گلو:تیرویید
فوتبالیست ایتالیایی:زازا
قسمت بدون نوشته کاغذ:جاخالی
مأیوس:نا امید
محدوده حرکت خودرو در جاده:لاین
مرتجع لاستیکی:کش
مروارید:در
منقل:آتشدان
ناسیونال:ملی
نامناسب:ناهموار
نت چهارم:فا
نزاکت:ادب
نوعی برادر و خواهر:تنی
نوعی بیماری ویروسیخطرناک:ایدز
نیا:جد
کارگردان «آنی هال»:وودی آلن
کنایه از فر و شکوه داشتن:برو بیا داشتن
کوچکتر:که