آزمند:حریص
اثر آگاتا کریستی:مصیبت بی ناهی
اثر جمال میر صادقی:نه آدمی نه صدایی
اثر رنه دکارت:قواعد دایت فکر
اجازه داده شده:مرخص
از اقوام غرب ایران:کرد
از خود گذشتن:ایثار
از مراکز استان ها:شهرکرد
بچه گوسفند:بره
بخشش:جود
برگ برنده:آس
برنامه موسیقی در جمع:کنسرت
بریدگی زخم:خراش
بی مانند:نادره
پاپوش:کفش
پارچه کتانی صخیم:جین
پایتخت سودان جنوبی:جوبا
پرسش از مکان:کجا
پوشانیدن:حجب
پیشوا:اسوه
تربت:خاک
تشبیه کردن:تمثیل
چراغ:سراج
چند مطلب:مطالب
چهار نعا رفتن اسب:یورتمه
چین و چروک:یرا
حرف افسوس:وای
حرف دهن کجی:یی
حرف همراهی:با
حرف همراهی عرب:مع
خالص:سره
خداوند:رب
دبه:دله
در هر فرصت:راه و بی راه
درازا:طول
درختی شبیه گز:هوم
درنوردیدن:طی
درون دهان:کب
دلپذیر و خوشایند:دلکش
دوستدار مقام و درجه:جاه طلب
راهرو:سرسرا
رنگ استقلالی:آبی
رود مرزی:ارس
روش:رویه
زیبای افسانه ای:پری
زینت دادن:آرایش
ستون بدن:پا
سزاوار:شایان
سیاهی:شبح
سیر خوراکی:ثوم
شایستگی:صلاحیت
شهد:نوش
شهر کوچک:شهرک
شیر عرب:لبن
شیرینی کرمانشاهی:کاک
صاحب بزرگواری:ذوالجلال
صفحه کلید:کیبورد
طفیلی:سربار
عدد مقدس:هفت
عقب:ورا
غذای ساده:آش
غذایی از تخم مرغ:نیمرو
فارسی امروزی:دری
فرزند زاده:نوه
فرزندان:عترت
قایق:بلم
قدرت:زور
قصد و اراده:هم
قانون چنگیزی:یاسا
قورباغه:وک
گرفتار و درمانده:زابرا
گریز:هرب
گل نومیدی:یاس
ماه سرد:دی
ماهی درون تفنگ:تیر
مایه آبادانی:آب
محصول خشخاش:تریاک
محکم:سفت
مدح:ثنا
مزه فلفلی:تند
مزه لیمویی:ترش
معبر رودخانه:پل
مکان:جا
نت چهارم:فا
هسته میوه:دانه
ورزشی با راکت:اسکواش
وفاکننده به عهد:وافی
کنار آمدن عامیانه:تا کردن
یار دیرین بیل:کلنگ
آتش عرب:نار
آحاد:یکان
اتمسفر:جو
اجداد:نیاکان
از شهرهای مازندران:آمل
از گل ها:لادن
از گویش های زبان چینی:ماندارین
اشاره به نزدیک:این
با اهمیت:مهم
با ناز راه رفتن:خرامان
بازداشت:نهی
بدبو:نتن
برش فیلم برداری:کات
بلیغ:رسا
به دست آوردن:کسب
به مراد رسیدن:ناکامی
بی خطر:امن
پایتخت یونان:آتن
پدر ترکی:آتا
پرده سینما:اکران
تنبل جالیزی:کدو
ثابت و قاطع:مبرم
جانوری دو زیست:تمساح
جمع آن:آنان
جنس خشن:نر
جهالت:نادانی
خانه های ریز عکس:ترام
خبر تازی:نبا
خشک:یبس
خوراک طیور:دانه
خوش گذران:کامران
درجات:رتب
دزدیدن:ربودن
دلسوزی:ترحم
دهان عرب:فم
دوستی:حب
دیوار کوتاه:نرا
رادمرد:جوانمرد
راندن:دقع
رایحه:بو
رشد:نمو
زائو ترسان:آل
ساختار:ترکیب
ساز مولانا:نی
ساز بادی:سرنا
سازی زهی:پیانو
ستوده:حمید
سمبولیک:نمادین
شامل شدن:عم
شراع:بادبان
شعله آتش:آلاو
شهر جشنواره:کن
شکم بند:گن
صبر زرد:الوا
ضربه سر فوتبالیست:هد
ضمیر وزنی:من
ظهر:نیمروز
غرامت:تاوان
قوت لایموت:نان
قومی کهن:ماد
گفتگو:محاوره
گل ته آب:لجن
گهواره:مهد
گوسفند ماده:ارن
مالامال:پر
ماه پاییز:آبان
محل تغذیه جنین:ناف
مشهور:نامی
مظهر زیبایی:ماه
مقابل ارزان:گران
ملایم:نرم
منقار کوتاه:نک
مهارت:تبحر
مکان:جا
نان خشک:کنس
نژاد:نسب
نفرت انگیز:منفور
همه دارند:نام
واقعی:راستین
ورزش رزمی:تکواندو
وسیلخ اضافی احتیاطی:یدک
وسیله بازی:توپ
وسیله داد و ستد:پول
کارها:امور
کتاب نوشتن:تالیف
کشور خوشبختی:یمن
کشوری صنعتی:آلمان
کلاه فرنگی:هت
یار سوزن:نخ
یار مرد:زن
یارو:فلانی
آش انار:ناربا
آگاهی خواستن:استعلام
آهنگ کردن:قصد
اثری از شهره وکیلی:من حرف دارم
اثری از مهشید نوری:کوچ پرستوها
احتیاج:نیازها
از بخش های اراک:فراهان
از هنرهای نمایشی:تئاتر
امتداد یافته:ممتد
امر از ساییدن:سا
ای دل:دلا
بچه می کشد:قد
بدن:جسم
بسیار سخت و محکم:آهنین
به کمال خود نرسیده:نارس
بوته خار:خاربن
بیماری:دا
بیماری پوستی:جرب
پارچه مالیدنی:نمد
پی بندی زیربنا:زیرسازی
تمام و کل:همه
ثنا:سپاس
جابه جایی هوا:باد
جانشینی:نیابت
حرف خوردنی:نون
حرف ربط:که
حرف فراری:جیم
حشره چوبخوار:موریانه
حمد:مدح
خوب نیست:ید
داد و ستد:بده بستان
دانا:فهیم
درختی با چوب گرانبها:آبنوس
دروغین:پوشالی
راستگو:صدیق
رفوزه:رد
روی و صورت:چهره
زیر پا مانده:له
شامل شدن:عم
شمع:موم
ضروری:وایا
طلا:زر
فیلمی از حمید بهمنی:آن مرد آمد
گیاه نیشکر:نی
مبارزه:رزم
محصول آسیاب:آرد
مرکز کهگیلویه و بویر احمد:یاسوج
مزه دلچسب:شیرین
مسخره کردن:تمسخر
مظهر سبکی:پر
مقابل مد:جزر
موی مجعد:فر
میل و هوس:هوا
میوه و محصول:بر
نابود و فاسد:تباه
ناشنوا:کر
نام مجنون:قیس
نزاکت:ادب
نوعی پارچه پشمی ضخیم:ماهوت
هلاک:تلف
همانند و برابر:یکسان
واحد وزن روسیه:پوت
کشته شدن در راه خدا:شهادت
یاور ستمدیده:دادرس
یک تصویر از فیلم سینمایی:پلان
اثر ایرج پزشک زاد:ماشالله خان در دربار هارون الرشید
اثر روسو:غیب گوی روستا
اثر علی شریعتی:ما و اقبال
از استان ها:کرمانشاه
از حشرات گزنده:ساس
از سیارات»نپتون
از ماه های میلادی:مارس
اولاد پیامبر:سادات
ایزد:بغ
با تجربه:جهان دیده
بدبخت:شقی
برابر:یر
برهنه:رت
برکنار کردن:خلع
پایان نامه:تز
پایتخت نپال:کاتماندو
پرچم:لوا
پهلوان:یل
پوشاک:البسه
پول و سرمایه:دست مایه
تربیت کننده:مربی
تکرار حرف خوردنی:نن
جریمه فوتبالی:پنالتی
جنین:رویان
جوانمرد:راد
جوی خون:رگ
حالی کردن:تفهیم
حرف فاصله:تا
حوادث:وقایع
حیوان نجیب:اسب
خراب:ویران
خرده گرفتن:ایراد
خواب نیست:بیدار
خودداری از خوردن غذا:امساک
خوش قدم:نیک پی
خوشحال:شاد
درست دانستن:تایید
دشمن سرسخت:تبر
دودلی:ریب
رطوبت:نم
رمق:نا
زمان سنج:تایمر
سپهر:آسمان
سخن زیادی:ور
سر:راس
شادباش گفتن:تبریک
شهر فرانسه:مارسی
شیوا:رسا
صف:رده
ضمیر بیگانه:یو
ضمیر غایب:او
طرف:سو
طریق:راه
عدد ورزشی:دو
عود:ند
فضای خالی از هوا:خلا
فوتبالیست برزیلی:نیمار
قوی جثه:تناور
گرداگرد دهان:نس
گستاخ و بی باک:جری
گل سفید خوشبو:نسرین
گمان:شک
کاده ای که بر چیزی بمالند:اندود
متلاطم:مواج
مدخل:دهانه
مذکر:نر
مژده آوردن:تبشیر
مکان پر خطر:نا امن
میوه نکو:به
نخ بافتنی:کاموا
هزار کیلو:تن
همه:کلا
وحشی:دد
وسیله ورزشی:توپ
کاندید:نامزد
کدر:مات
کشور آفریقایی:گابون
کنایه از به خود بالیدن:کلاه کج نهادن
کنایه از جاسوسی کردن:آدم فروشی
آشپز:طباخ
آغوش:بر
آمرزیده شده:مغفور
آدم بسیار جدی:یبس
ارنب:خرگوش
از آثار زیبای بیستون:تخت شیرین
از رنگ ها:حنایی
از سازهای موسیقی:پیانو
از علائم نگارشی:آکولاد
استوار:قائم
اصطبل:آخور
بزرگی و شکوه:فر
به سوی:الی
بعد از قهر:آشتی
پاکی:طهارت
پایین کوه:دامنه
پچ پچ کردن:نجوا
پسوند دال بر زمان:آن
پلوی آبکش نشده:کته
پولک ماهی:فلس
جانوری از رده دوزیستان:وزغ
جراحت:زخم
چرخ تانک:شنی
چرک زخم:رم
چغندر پخته:لبو
حرف شگفتی:وا
حرف ندا:آی
حرف همراهی:با
حمام بخار:سونا
خانه:سرا
خدای هندی:ویشنو
خرده گیری:ایراد
خط کش رسم:تی
دچار شدن:ابتلا
دستور:امر
دشمن سخت:لد
دوای بیمار:شربت
دیالکتیک:جدل
راز:سر
راهنمای کالا:بروشور
رستگار:رشید
رنجوری:دا
روزه:صوم
زیر پا مانده:له
ساز جاری:رود
ستون دین:نماز
سر افکنده و شرمنده:خیط
سوره مردم:ناس
سیاهرگ"ورید
سید:آقا
شامه نواز:بو
شور و غوغا:های و هوی
شکل و هیئت:زی
صدمه:آک
صفت سرو:سهی
ضربه با نوک پنجه پا:تی پا
طلبکار و وام دهنده:داین
عاقل:دانا
غریبه:ناشناس
فرستاده:گسیل
فیل دریایی:مرس
قائم به ذات:جوهر
گشتن به دنبال راه حل:چاره اندیشی
گوسفند ماده:میش
گوشت کبابی:راسته
گیاه چهار پا:شبدر
لاستیک ماشین:تایر
متحیر:هاج
مجری وصیت نامه:وصی
مجلل:باشکوه
مدارک:اسناد
مژده:نوید
ملایم:نرم
موافق و همسخن:دمساز
نادان:جاهل
ناطق:گویا
نام دخترانه:فریبا
نت مخمور:می
نزدیکی:جوار
نه سرد و نه گرم:ولرم
نوعی ظرف مسی بزرگ:آی گردان
هم خانه:همسرا
همراه زنجیر:غل
همسخن:صاحب
هنوز شاد نشده:شا
واژه شگفتی:اوه
واژه فقدان:هیچ
کشاورزی:فلاحت
کشور آفریقایی:غنا
کشور میمون:یمن
یازده:اا
یک حرف و سه حرف:دال