آب روستایی:او
آب نیمه گرم:ولرم
آپارتمان شامل اثاثیه:مبله
آشوب و غوغا:شورش
ادعا کرده شده:مدعی
از ایالات آمریکا:ایندیانا
از ترکیبات آلومینیوم:آلومین
از حروف الفبا:میم
از روی اجبار:قهرا
از روی قاعده:اصولی
از سورهها:جن
از مرکبات:لیمو
از نتها:فا
از ورزشهای گروهی:هندبال
اسباب آراستن:زیورآلات
اشاره به دور:آن
امرود:مل
انگبین:عسل
بادمجانش آفت ندارد:بم
بالا بودن دمای بدن:تب
بالیدگی:نمو
بانگ و آواز:غو
بدان گونه:آنچنان
برجستگی زیر گونه:لپ
بزرگی:ابهت
بیهوشی:غش
پابرجا شدن:قرار
پایتخت آلبانی:تیرانا
پایتخت کشور همسایه:باکو
پر و بسیار:اشباع
پراکندگی:شتات
پروتئین کاتالیزی:آنزیم
پوست:قشر
پوشش:ستر
تحکمآمیز:آمرانه
تصدیق روسی:دا
جوان بیتجربه:غر
جوانمردی:فتوت
چاپلوس:زبان باز
چوب خوشبو:ند
چیره:غالب
حتما:لزوما
حرف دهنکجی:یی
حین، خلال:ضمن
داخل:تو
در ضمن:ضمنا
درود گفتن:سلام
دریا:یم
دست مالیدن:مس
دلاور:بیباک
دوای شخص اسهالی:اوآراس
دوزیست نسوز:سمندر
ربالنوع مصری:را
رخت:کسوت
رود مرزی ایران:ارس
روش و رفتار:سلوک
ریختن آب:صب
زهر:شرنگ
زیرک:ذکی
ستون بدن:پا
سرای مهر و محبت:دل
سرها:ریوس
سنگ بزرگ و سخت:صخره
سیلی صدادار:شپلق
شاملتر:اعم
شلوار جین:لی
شهر انار:ساوه
شهر مازندران:تنکابن
شکاف و رخنه:جر
شکوه:فر
ضربه فنی بوکسور:ناک اوت
ضمیر فرانسوی:وو
عظمت و شکوه:دبدبه
علاوه بر این:دیگر
غذای مجردی:نیمرو
غلاف شمشیر:نیام
فرومایه:دون
گربه عرب:هر
گیاهان:نباتات
لاجوردی:نیلگون
لاف و گزافه:هارتوپورت
لحن و آهنگ:ریتم
لطیف:نرم
لقب همسر کنت:کنتس
لقبپادشاهان ترکستان بود:خاقان
لوس:ننر
محصول نیشکر:ساکارز
مردمان ادب و فرهنگ:ادبا
منقار:تک
منور:نورانی
می:شراب
میوه نیکو:به
نان نازک:لواش
نخست، اول:یک
نوعی اشکال فنی در موتور خودرو:روغن سوزی
هیمه:هیزم
واحد پول ژاپن:ین
واحدی در سطح:آر
وسیله آتش زنه:فندک
کارها:اعمال
کشور آفریقایی:لسوتو
کلمه شگفتی:وه
کمک:یاری
کمک کار:یاریگر
کوشش:فعالیت
کیسه درویشان و شکارچیان:چنته
یونجه:قت
یکرنگی و یکدلی:صمیمیت
آرواره:فک
آسان شدن:سهولت
آواز نشاط انگیز:سرود
اتفاق افتادن:پیشامدن
اثر آگاتا کریستی:شرارتی زیرآفتاب
اثر آگاتا کریستی:مرگ خانم مکگینتی
اثر خواجه عبدالله انصاری:صد میدان
اثر ژان پل سارتر:مگسها
از استانها:قم
از پیامبران:یونس
از حروف الفبا:گاف
از غلات:ارزن
از ماههای میلادی:ژوییه
از کارکنان شهرداری:رفتگر
اشاره به دور:آنان
باب روز:مد
بالیدگی:نمو
بایگانی:آرشیو
بخار دهان:ها
بخشنده:عافی
بخشنده:واهب
برابر شدن:تساوی
برگها:اوراق
بزرگ و عظیم:سترگ
بشارت:نوید
بلندی:ارتفاع
به رنگ زرد:زردفام
به صورت پودر در آمده:گرد
پادشاه:کیا
پایتخت مجمع الجزایر قمر:مورونی
پایه:اساس
پرستش، ستایش:یسنا
پول ژاپن:ین
تابان:رخشان
تاخت و تاز:یورش
تازه:نوین
تردید آزار دهنده:وسواس
تصدیق عرب:نعم
جواز رانندگی:گواهینامه
جوشیدن و جهیدن:فوران
چراگاه ایلات و عشایر:یورت
چشمه بزرگ:ینبوع
چیرهدست:ماهر
حرف همراهی عرب:مع
حلقوم:نای
خوب غذا میخورد:خوش خوراک
خیانتکار:خاین
داد و فریاد:هوار
دست کشیدن از کار:کنارکشیدن
دستگاهدریافت تصاویرماهوارهای:رسیور
دشوار و سنگین:وخیم
دور بازی:راند
دور کننده:دافع
رشوه دهنده:راشی
رگ:ورید
روح:روان
روستا:ده
ریز ریز کردن:قیمه قیمه کردن
زیر پا مانده:له
ساختمان:بنا
سازماناطلاعات اسرائیل:موساد
سخن زیر لب:ژک
سوره مردم:ناس
سیاره زهره:ناهید
شرمسار:روسیاه
شفیره:لارو
شهر بادگیرها:یزد
شهر مرکزی:خشکرود
شکوه:فر
شیره خشخاش:افیون
شیطان، اهریمن:خناس
طبیعت گردی:اکوتوریسم
عالم دین:شیخ
علامت جمع فارسی:ها
عنوانامپراتوران روم بود:سزار
فلز نیروگاه هستهای:اورانیوم
قدرت:زور
قضاوت کردن:داوری
گیاه رنگرزی:روناس
گیاهی الیافی:کتان
لاغری و ضعیفی:نوانی
لجوج:سخت سر
مأمور رسیدگی:بازرس
ممیزی:سانسور
منتشر میشود:نشریه
نمای ساختمان:روکار
نویسنده غیب گوی روستا:روسو
ورزش آبی:شنا
کاغذ نامرغوب:وب
کشور اروپایی:یونان
کنج:زاویه
ییلاق:سردسیر
آرام و بیدغدغه:ریلکس
آزاده:حر
آش ساده:شوربا
آشوب:بلوا
آشیانه مرغ:عش
آغاز، ابتدا:اوایل
اثر جمالزاده:شورآباد
اثر روسو:نارسیس
اثر محمد حسن شهسواری:وقتی دلی
از الیاف مصنوعی:نایلون
از ایالات آمریکا:یوتا
از چین خوردگی های زمین:ناودیس
از غلات:ذرت
از ماههای سریانی:ایلول
از مصالح ساختمانی:گچ
امر از آمدن:بیا
بخشش و عطا:داد
بسیار ملامت کننده:لوامه
بم ترین صدای مرد:باس
به طرف، به سوی:فا
به هم مانند بودن:تشابه
به هوش باش:هان
بیبند و بار:ول
پایتخت اتریش:وین
پراکندگی:شتات
پرستار کودک:دده
پنداری:گویی
پیچ و تاب:تاو
تازه ترکی:ینی
تنظیمصورتحساب هایغیرواقعی:حساب سازی
تنیسور اهل چک:توماس بردیچ
توانایی انجام کار:انرژی
تیر پیکاندار:یب
تیری که با کمان اندازند:ناوک
جا:مکان
جاری:روان
جنس خشن:نر
جهانی که در آنیم:دنیا
جیوه:سیماب
چوبدستی پلیس:باتون
حاملگی:بارداری
حاکم:فرماندار
حرف همراهی:با
خبر خوش:نوید
خرس عرب:دب
خشکی:بر
خمیازه:اسا
خمیر نقاشی:بتونه
دادگری:عدالت
داروی زدودن موهای زاید:واجبی
درخت سرشویه:سدر
دریاچهای در حمام:وان
دزدیدن:ربودن
دست عرب:ید
دستور، فرمایش:حکم
دقیق:باریک بین
دیگ دهان گشاد:تیان
رسوم:آداب
زمین ترکی:یر
سم کشنده:سیانور
سمت نمازگزار:قبله
شاهد:گواه
شراب انگوری:می
شعر چهار مصرعی:دوبیتی
شهری در آلمان:ینا
شیطان:ابلیس
صدای صاعت:تیک تاک
طبقهای از اتمسفر زمین:استراتوسفر
عظمت:کبریا
عوض کردن هوا:تهویه
عوض، جانشین:بدیل
فیلمی از فرد زیمان:اسب کهررا بنگر
قوم کم حرف:لر
گربه عرب:هر
ماده آرایشی مژهها:ریمل
مالک، دارا:ارباب
مباشر:کارپرداز
مننژیت:سرسام
نادر:نایاب
ناگهان خودمانی:یهویی
نت میانی:لا
نجات دهنده:منجی
نخستین انسان:آدم
نزد عرب:لدی
نشان افتخار:مدال
نصف هر چیز:نیمه
نفس تنگی:اسم
نوعی ساز بادی:سرنا
نویسنده مائده های زمینی:اندره ژید
همدم:انیس
همه را شامل میشود:هر
هوو:وسنی
کتاب شاعر:دیوان
کجی:ناراستی
کشتی بکسل کننده:یدک کش
کشور آفریقایی:بوتسوانا
کوتاه و ناقص:نارسا
کوزه بزرگ:هب
آدم کوچک:آدمک
آسیاب آشپزخانه:هاون
ابزار جلوگیری از بارداری:آی یودی
اثر پا:رد
اثر تولستوی:طبل میان تهی
اثر جمال میرصادقی:نام توابی است
اثر داستایفسکی:جن زدگان
از استانها:قم
از حروف الفبا:میم
از حروف الفبای یونانی:امگا
از عناصر گازی:هلیوم
اشاره به دور:آن
انباره الکتریسیته:باتری
انتقال بیماری به دیگری:سرایت
بازیگر «راز مینا»:لعیازنگنه
باقی جان:نا
بدهکار:وامی
برنده:تیز
به جا آوردن عهد:وفا
بکسل کننده:یدک کش
بیکارگی:یللی
پایاننامه:تز
پدر مرده:یتیم
پرستاری:تیمار
پست:دنی
پوستین:وت
پیشوای دینی یهودیان:خاخام
تأیید کننده:موید
ترسنده:بیمناک
جانشینی:نیابت
جای گزیدن:اقامت
جد:نیا
جستن گلوله:هک
چکیدن آب:رش
حرف دهن کجی:یی
خرچنگ دریایی:میگو
خوراک کفش:واکس
خون:دم
دارای دلیل:مدلل
درام عامه پسند:ملودرام
دور دهان:نس
دوستان:یاران
دوستی و علاقه:ود
دومی:ثانویه
دیوار قلعه:بارو
ذات:خویشتن
رایگان:صلواتی
رعشه:لرز
رنگ زرد روشن:لیمویی
رهبر دینی بوداییان:دالاییلاما
رودی در فارس:کر
زه کمان:وتر
زیرکی:رندی
ساخته شده با ماشین:ماشینی
سرخ مایل به بنفش:سرخابی
سرما:زم
سرمایه:راس المال
سنگ جوشکاری:کاربیت
سوخت پر مصرف:بنزین
سوی و طرف:زی
شاملتر:اعم
شاه کوتاه:شه
شتر:جمل
شلوار جین:لی
شهر فارس:نیریز
شهر گلستان:گالیکش
شکم بند طبی:گن
صدای آزار دهنده:نویز
عازم شدن:عزیمت کردن
عدد ماه:سی
عمل ساییدن:سایش
فال نیک:شگون
قطعی برای کتاب:جیبی
قورباغه درختی:وک
گنج:کنز
لاف زدن:لاییدن
لباس شنا:مایو
مایل:کج
مخالف یکدیگر:متناقض
مراد و مقصود:نیت
معالجه با آب:آب درمانی
مفصل پا:زانو
من و تو:ما
منفرد:تنها
موسیقیدان:موزیسین
ناحیه، کرانه:شق
نافرمانی:تمرد
نقشها:نقوش
نیلوفر:فل
هرگز نه عرب:لن
هضم شدن:گواردن
همان جوی است:جوب
کاسب:بازاری
کالاهایارسالی به کشور دیگر:صادرات
کتاب شاعر:دیوان
کتف و شانه:خا
کشور اروپایی:سوید
کشیش:قس
کلمه افسوس:آه
کلمه افسوس:اوه
آتشگیره:خف
آشیانه حیوانات:کنام
اثر حسینقلی مستعان:نوری
اثر عطار:مختارنامه
از تقسیمات ارتشی:یگان
از حروف یونانی:دلتا
از مراسم بزرگداشت:چهلم
از مرکبات:نارنگی
اسب تندرو:راهوار
امیر قبیله بزرگ:بگ
بادبان کشتی:جل
بازرگانی:تجارت
بازگشت صوت:اکو
بالای فرنگی:آپ
بخیه خیاطان:کن
بدشگون:بدیمن
بشقاب دراز و بزرگ:دیس
بقیه:سایر
به این زودی:حالاحالا
بهابازار:بورس
بیمیل:بیزار
پاسدار:نگهبان
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت زامبیا:لوساکا
پرنده نجار:دارکوب
پشت سر:پس
پوست کنده:رک
تازه:نو
تازه به مالی رسیده:نونوار
تازه و پرطراوت:تر
تازی:عرب
تشنه فریب بیابان:سراب
تصدیق روسی:دا
تنظیم کننده:رگلاتور
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال انگلیسی:آرسنال
جادوگر:ساحر
جان خود را برایکسیمیدهد:فدایی
جانشین او:وی
جستن گلوله:هک
چاقوساز:سکاک
حرص و طمع:آز
حرف افسوس:آه
حرف دهن کجی:یی
خاندان:دودمان
خصم:دشمن
خودرو حمل مایعات:تانکر
خوشکاری و ظرافت:ریزه کاری
درون دهان:نج
دگرگون شدن:تبدل
دهل:طبل
دود کردن:دخ
دیسک فشرده:سیدی
رخت شوی:گازر
رزمایش:مانور
رودی در فارس:کر
روز عرب:یوم
زمان حاضر:حال
زنده:حی
زور ستان:غاصب
سایبان دستی:چتر
سر بی مو:لغ
سرباز نیروی دریایی:ناوی
سرودههای زرتشت:گات
سگ کودکانه:هاپو
شب نیست:روز
شستن با صابون:صابون زدن
شهر آذربایجان غربی:ماکو
شهر جشنواره فرانسه:کن
شهر خوزستان:رامشیر
شهری در ایالات متحده:دنور
صحنه نمایش:سن
صدای پشه:وز
ضربه با پشت راکت:بکهند
ضمیر فرانسوی:وو
طفل:کودک
ظرف غذای سربازان:یغلاوی
عدد روستا:ده
عدد ورزشی:دو
غذای صبح:صبحانه
فرمانروایان:حکام
قعر جهنم:درک
قوم مغول:تاتار
گاز مرداب:متان
گشودن معما:حل
گفتگوی اینترنتی:چت
گوشهای از موسیقی ایرانی:بیات
گیتی:جهان
مادر اسماعیل:هاجر
ماده چسبناک:سریش
متداول:رایج
مراسمی به یاد کسی:یادبود
مروارید:در
معروف:بنام
منسوب به هنر:هنری
نفس نفس زدن:هناسه
نماد معصومیت:بره
نوازنده:رامشی
نوعی بیماری عفونی:کزاز
نیا:جد
هم شغل:همکار
همدم و معشوق:یار
و آن زمان:وانگاه
واحدی در سطح:آر
وجود داشتن:بودن
وحدت:یگانگی
یاری دهنده:پایمرد