آهسته و آرام:یواش
اثر زهرا ناظمی زاده:یاس کبود
از توابع یزد:دهنو
از چاشنی ها:سماق
از خواهران برونته:آن
از قاره های پنج گانه:آسیا
امتداد:راستا
بازیگر فیلم مادر:اکرم محمدی
بازیگر معروف فرانسوی:ژان رنو
برتری:مزایا
برگزیده:ممتاز
بزرگتر از دریا:اقیانوس
بزله گو:شوخ
بسیار:بسا
به اتفاق:با هم
به مراد نرسیده:ناکام
به هم پیوستن:ائتلاف
بویایی:شم
بی تجربه:نا آزموده
بیماری:دا
پا پیش خوردن:سکندری
پدر مرده:یتیم
پیر:مسن
تازه رسیده:نورس
تازه زایمان کرده:زائو
جدا شده از چیزی:مشتق
جواب مثبت:آری
حرف فاصله:تا
حق ناحق:وتو
خصومت:دشمنی
خواب عربی:نوم
خون:دم
خوی و رفتار:منش
خیر و خوشی:طوبی
دارای شوری اندک:لب شور
دامنه کوه:کمرکش
دریا:یم
دستگاه تنفس آبزیان:آبشش
ذکر حاجیان:لبیک
زنان با مروت:کرایم
زیبا و نیک:نلم
سرمربی سابق پیکان:فیروز کریمی
سطح هر چیز:زمینه
شهر مذهبی:قم
صد متر مربع:آر
ضمیر غایب:او
عادت و خو:داب
عدسی:لنز
عکس العمل:واکنش
غار نبوت:حرا
فریب:مکر
فضله و سرگین:ککه
فیلمی بابازی پرویز پرستویی:روانی
گام:قدم
لاستیک خودرو:تایر
ماشین چاپ سریع:رتاتیو
ماه سرد:دی
محل عمومی نگهداری فقرا:نوانخانه
مخلوط مشروبات مختلف:کوکتل
مسلط بودن:حاکمیت
مطیع:رام
معروف به بدی:بدنام
مهربانی:رافت
میل و رغبت:گرایش
نغمه و بانگ:آوا
نوعی حصیر:بور
نوعی زغال سنگ:کک
نیروها:قوا
کارگردان مستندساز امریکایی:مایکل مور
کلیت:همگی
کنایه از ولخرج:باد دست
یار عروس:داماد
یاوه:هرز
یک انگلیسی:وان
آقای اسپانیولی:دن
ابزار کندن:کلنگ
از اشکال هندسی:دایره
از حیوانات گله:بز
از درندگان:یوز
از شاهان دودمان خدیوی مصر:ملک فاروق
از ماه های تابستان:تیر
از وسایل ژیمناستیک:خرک
اصطلاحی در فوتبال:تکل
بارها:مکرر
برانگیختن:حض
بوته گل:گلبن
بی سواد:امی
پارچه زربفت:زری
پاشنه پا:بل
پای افزار:لکا
پیامبر هندو:بودا
پیچ و تاب:خم
پیرو حضرت موسی:کلیمی
پیروان یک دین:امت
تسمه دور کمر:کمربند
توتیای چشم:سرمه
جانشین:نائب
چرت زدن:نعاس
خانه:سرا
حانه دارای حیاط:ویلا
خدای هندی:راما
خرد و کوچک:که
خریداری کردن:ابتیاع
دربرگیرنده:حاوی
درخت آزاد:سرو
درخت جنگلی:راش
درخت خرما:نخل
درخت زبان گنجشک:ون
درس دادن:تدریس
دریغ و حسرت:تاسف
دستینه:امضا
دندان پرجمعیت:آسیا
روشنایی:سو
زرد انگلیسی:یلو
سنگ آتش زنه:خیاب
شاهرگ مصر:نیل
شب طولانی:یلدا
شب گذشته:دیشب
شرح دادن:توضیح
شکل و پیکر:هیات
صبر زرد:الوا
صد سال:قرن
عاجز:بینوا
عدس:نسک
عدم رضایت:نارضایتی
غیر عجم:عرب
فرآیند انجام کار:روند
فرمان توقف:ایست
فیلسوف آلمانی صده های میانه:آلبرت کبیر
قبض:فیش
قصه گو:سامر
قید تاکید:اما
گاز بی رنگ با بوی تند:آمونیاک
گوارا:هنی
لازمه بدن:ویتامین
ماه اول سال میلادی:ژانویه
محل عبور:ممر
مرد جنگل:تارزان
مردم یک کشور:ملت
مسافرکش شهری:تاکسی
معروف ترین بنای ساسانیان:ایوان مداین
مغلوبیت:شکست
ناگوار و سنگین:وخیم
نام ها:اسامی
نگریستن:دیدن
نیشتر رگزن:ادر
نیمه بار:تا
نیمه دیوانه:خل
همسر هیتلر:آوا براون
همه گیری:شیوع
وقت مناسب:فرصت
کشور آفریقایی:مصر
کوه عصبانی:آتشفشان
آب گازی شکل:بخار
اثر استاندال:خاطرات یک سیاح
اثر جواد مجانی:روزگار عقل سرخ
اثر سیمین دانشور:کوه سرگردان
اثر فرشته ساری:مروارید خاتون
اثر موریس مترلینگ:پرنده آبی
از استان ها:مازندران
از حروف یونانی:بتا
از مصالح ساختمانی:گچ
اسب بارکش:یابو
امل:آرزو
بحرانی:حاد
بردن و انتقال دادن:رساندن
به اسیری گرفتن:اسر
بی سر و پا:لات
بیماری عطش زیاد:استسقا
پشت:کول
پنج ترک:بش
تصدیق عرب:نعم
تظاهر:ریا
جالیزی آبدار و شیرین:هندوانه
جد:نیا
چهره:رخ
حرف زیادی:ور
حکومت اشراف و اعیان:اریستوکراسی
خاموش کردن و تسکین دادن:فرونشاندن
خداوند:رب
خزنده گزنده:مار
خودستایی:لاف
دفعه:بار
دوستی:ود
دیگ درهم:یگد
رسته:صنف
رشوه خوار:نقدبگیر
روغنی:چرب
سر:راز
سر هر چیزی:نوک
سرگشتگی و حیرت:دهشت
سست:کسل
سنگر:جان پناه
سود حرام:ربا
شاعر ایتالیایی:دانته
شرمنده و مغموم:متاسف
شمال و جنوب کره زمین:قطب
صیاد:قناص
عامل وراثت:ژن
عدد ماه:سی
غله پر مصرف:گندم
فراخی و گشادی:فراخنا
فربه:چاق
فصیح:لسن
فلز چهره:روی
فهم:درک
فیلمی از رابرت زمیکس:آنسوی ابرها
قطب مثبت:اند
گوشه ای از موسیقی ایرانی:بیات
مادر عرب:ام
مار عظیم الجثه:بوا
مایه آبادانی:آب
مرده:میت
مروارید:در
منسوب به قاجار:قجر
مه غلیظ:نزم
مکر:کید
ناشناس:مجهول الهویه
نشانه مفعولی:را
هراس انگیز:ابوالهول
همراه گل:خار
وحشی:دد
وسیله سوراخ کردن:درل
کشور آسیایی:ازبکستان
کندن قبر:نشر
یار مت:پت
یک حرف و سه حرف:لام
یکدنده:لج
یک قاچ از خربزه:کاچ
آگهی تلویزیونی:تیزر
ابزار احتیاطی:یدک
اجاق شیرینی پزی:فر
از حالت های ماده:گاز
اسلح و ساز و برگ"یراق
انتخاب شده:دست چین
با توپ آید:تشر
بازگشتن:رجع
برتری:مزیت
بلندترین آبشار:آبشار آنجل
بهره هوشی:آی کیو
پاداش:جزا
پایتخت غنا:اکرا
پایتخت ونزوئلا:کاراکاس
پرنده سعادت:هما
پیروان یک دین:امت
پیمان شکن:خائن
جانشین او:وی
جواب مثبت:آری
چند وزیر:وزرا
چین و چروک:یرا
حرف ندا:ای
حرکت و جنبش:تکان
خرس کوچک:خرسک
خواننده قرآن:قاری
خوراکی از شیر:برنا
دست درازی:تعرض
دلیری:جرات
رسم کردن:ترسیم
رنگ آسمان:آبی
روز دهم محرم:عاشورا
زشت و نامطبوع:زننده
زمان پرداخت بدهی:سررسید
ساده و سهل:آسان
سایه:نش
سرخرگ بزرگ:آئورت
سرور و بزرگ:آقا
سلام:درود
سنگ بیابان:ریگ
شالوده:آس
شمشیر:سیف
شهری در استرالیا:آدلاید
صحرای مغولیتان:گبی
صد ترکی:یوز
صندلی سنگی:سکو
ضد و نقیض بودن:تناقض
طریقه و روش:روند
طلا:زر
عریان:رت
عشوه:ناز
عقیده:رای
علامت جمع:ان
غریبه نیست:آشنا
فرآورده میوه ای:مربا
فلز سنگین:سرب
گرانی:تورم
گربه عرب:هر
گرسنگی:جوع
گستاخ و بی باک:جری
گودال:چال
ماده محترقه:زرنیخ
ماشین تخریب:بولدوزر
مجلس عیش و نوش:بزم
محافظ:گارد
محل استراحت:آسایشگاه
مخترع تلفن:بل
مفت خوری:سور چرانی
مقوای نازک:کارت
مناجات:دعا
نردبان:معراج
نشانه های الهی:آیات
نفوذ و زخنه:رسوخ
نوعی کبوتر:یاکریم
واحد طول:متر
ویرایش:ادیت
کشور آمریکایی جنوبی:ونزوئلا
کشوری در قاره اقیانوسیه:فیجی
کشوری در مرکز اروپا:لیختن اشتاین
کم ارزش:نازل
آرامش:سکینه
آلیاژِ از آهن:چدن
آینده:آتی
اثر از مریم معجونی:آخرین پناه
اثر از امیرخسرو دهلوی:نه سپهر
اثر فریدون مشیری:سه دفتر
ادامه دار:مستمر
از شهرهای گیلان:فومن
استان شمالی عراق:دهوک
استنطاق:بازپرسی
به هوش باش:هان
بی شک:همانا
پایتخت کشور اوگاندا:کامپالا
پایتخت کشور توگو:لومه
پروردگار:ایزد
پسوند آلودگی:ین
پسوند زمان:گاه
تنها:تک
تیرگی چشم:تم
تیز:بران
جای خلوت و آرام:دنج
چالاک:فرز
چنگ در زدن:استمساک
چیستان:بردک
حیوان نجیب:اسب
خاندان:آل
خوب:نکو
درس نخوانده:امی
رشد:نمو
سخت نیست:آسان
سری:نهانی
سفید با خال های سیاه:شهبا
سوراخ:رزونه
سوریه قدیم:شام
سیاره زهره:ناهید
شهرک غرب تهران:اکباتان
شهری در آلمان:کلن
شوهر:زوج
صدای شادمانی:هلهله
صمغ گون:کتیرا
عالم هستی:کاینات
علامت مفعولی:را
غیر مستقل:وابسته
فرخنده:همایون
فیلمی با بازی ایرج تهماسب:رفیق بد
قلعه حکومتی:ارگ
قمر برجیس:یو
گوش کمیاب:شنوا
لاف و گزاف:بلوف
لیکن:اما
مایه حیات:آب
محل خرید فروش سهام:بورس
مرطوب:نمناک
من و شما:ما
مهر و نشانه حکاکی:استامپ
مهمان:ایرمان
نسیان:فراموشی
نشانه ها:آیات
نظر:رای
هادی برق:رسانا
هم نبرد:هماورد
واحد پول چین:یوان
وزیر افراسیاب:ویسه
کالبدشناس یونان باستان:هروفیلوس
کشوری در شمال تهران:ارمنستان
کوی:برزن
یک خودمانی:یه