آش:با
آقا:سید
آمیخته با دیوانگی:جنون آمیز
اثر توماس مان:بودن بروکها
اثر خواجه عبداللهانصاری:رسایل
اثر محمد علی جمالزاده:شورآباد
اثر محمود دولت آبادی:کلیدر
اجاره بها:کرایه
اراده و خواست خداوند:مشیت
از اختراعات ادیسون:گرامافون
از حروف الفبا:صاد
ازدواج موقت:صیغه
اساس و پایه:اس
اسب سرخ مایل به سیاه:کهر
باقی جان:رمق
باقیمانده میوه فشرده شده:تفاله
بخار دهان:ها
بدی:شرارت
برتر از گوهر:هنر
بغل:بر
بیماری انتقالی شپش:تیفوس
پارسا:زاهد
پاروی قایقرانان:فه
پاک از گناه:بری
پاک نژادی:نجابت
پرچم:رایت
پیاله:جام
پیچ و تاب:تاو
پیش رفتگی خشکی در دریا:دماغه
تغییر دهنده:مبدل
تلاش برای پیشی گرفتن از یکدیگر:رقابت
توانگری:مکنت
تکه پاره:لت
تیم فوتبال فرانسوی:باستیا
تیکه بر پشتی:لم
جوی خون:رگ
حالت بیهوشی:کما
خاطر:یاد
خر خر کردن در خواب:فخ
خرس چینی:پاندا
خط تصویری:هیروگلیف
خطکش مهندسی:تی
خواندن دوباره درس:مرور
خون عرب:دم
درخت زبان گنجشک:ون
درست دانستن:تایید
دستبند:یاره
دوربین فیلم برداری دستی:هندیکم
دکه:کیوسک
راه نمودن:دلالت
ربالنوع:الهه
رخجوش:آکنه
رود آرام:دن
رود بزرگ شبه قاره هند:گنگ
زمان تولد:ولادت
زنگ بزرگ:درا
ساز شاکی:نی
سرپوش:کلاه
سرمایهاش از دست رفته:ورشکسته
سوسن زرد:وج
سیاهی:سواد
شبکه اشتراک فایل:تورنت
شرح:بیان
شروع به یاد گرفتن کرده:نواآموز
شهر کهگیلویه و بویراحمد:باشت
شهرستان:ولایت
صد سال:قرن
ضایع شدن:هدر
غمگین:ناراحت
فرج:گشایش
فرزند:ولد
فلز سرچشمه:مس
فلز نیروگاه هستهای:اورانیوم
فیلمی از رخشانبنیاعتماد:روسری آبی
فیلمی با بازی احمد نجفی:تاواریش
فیلمی با بازی اکبر عبدی:تحفه هند
فیلمی با بازی شبنم قلی خانی:مریم مقدس
فیلمی با بازی لیلا حاتمی:لیلا
گاوچران آمریکایی:کابوی
گرد:مدور
ماهیانه:شهریه
مجلس بزرگان:سنا
محل استراحت چهارپایان:زاغه
مرتعش:لرزان
موشخرما:راسو
مکان چیزی را تغییر دادن:جا به جا کردن
مکر و افسون:دمدمه
میان:لا
نحیف:لاغر
نخستین جمله اعتقادی اسلام:لااله الاالله
نوار:روبان
نوعی فرش:گلیم
نویسنده امثال و حکم:دهخدا
نیمروز:ظهر
کبوتر دشتی:یمام
کشف مادام کوری:رادیوم
کوچک:که
یومیه:روزانه
آسیب:اک
آشوب:هرج
آشوب و غوغا:شورش
آقای اسپانیایی:دن
آینه:مرات
ابزار تراشیدن چوب:رنده
اثر آگاتا کریستی:مرگ برروینیل
اثر توماس مان:تونیوکروگر
از تقسیمات ارتش:یگان
از خواهران برونته:آن
از دانههای طبی:خاکشیر
از سازهای ضربی:دف
از فرشتگان مغرب:جبرییل
از فصلها:بهار
الفبای موسیقی:نت
امیر قبیله بزرگ:بگ
باغ و گلزار:بست
باقی جان:نا
باقیماندهها:بقایا
بخار دهان:ها
برادر پدر:عم
برهنه، عریان:رت
بیغم و غافل:بیخیال
پادزهر:تریاق
پدر خاک:بوتراب
پرنده زیبا:قو
پوستکن:سلاخ
پول مشترک اروپا:یورو
پیاله:کاسه
تاخت اسب:تگ
تسخیر کردن:فتح
تصدیق آلمانی:یا
توبه کننده:تواب
جیره، مستمری:راتب
چای فرنگی:تی
چه کسی:کی
خروس کوهی:قرقاول
خشکی:بر
خود این:همین
داد و ستد جنسی:پایاپای
در آغاز:بدوا
دست عرب:ید
دشمن سرسخت:لد
دماپا:ترموستات
ذکر، دعا:ورد
راست و معتدل:مستقیم
راندن مزاحم:دک
رطوبت:نم
روز قیامت:یوم الدین
روغن، چربی:په
زرنگ و باهوش:ناقلا
زمان حال فعل بودن:است
ساز و برگ اسب:یراق
سال ترکی:ییل
سرحد:مرز
سرکوب کردن:قمع
سلطان جنگل:شیر
سنگنوشته:کتیبه
شاعر و بازیگر فقید:حسین پناهی
شاهنشاهی:امپریال
شرکت مربوط به ماهی:شیلات
شهر آذربایجان غربی:تکاب
شهر تهران:ری
شهر فارس:لامرد
شهر کرمان:رابر
شهری در فرانسه:رن
عادل و دادگر:دادار
فالگیری:رمالی
فروتر:مادون
قائممقام:جانشین
قابل رویت نیست:نامریی
گربه عرب:هر
گروه مرغان:ابابیل
گشوده:وا
ماه هفتم سریانی:نیسان
متحرک:جنبنده
مرغ میرود:جا
مشرق:خراسان
معطر:بویا
مقررات:قوانین
مکیدن:مز
میراث:ماترک
میوه هندی:انبه
نازکبین:دقیق
نهفته:پنهانی
نو، جدید:ینگی
نوعی از نظام اجتماعی:ارباب رعیتی
هلاک:تبار
واحدی برای اندازهگیریزمین:جریب
وسنی:هوو
کافر و بیدین:زندیق
کال:نارس
کتاب لغت:قاموس
کتاب مقدس هندوان:ودا
کشتی جنگی:ناو
کشمکش:کلنجار
کلمه افسوس:آه
کلمه تصدیق:آری
کنایه از تسلیم شدن:زانوزدن
کهن:دیرینه
یک چشم بر هم زدن:طرفه العین
آتش قرآنی:نار
آخرین:نهایی
آسیب:اک
آینده:آتی
از اجزای خنک کننده موتور:رادیاتور
از حروف یونانی:امگا
از دستگاههای موسیقی:ماهور
از روی قصد و نیت:عمدا
از رویطبیعت و سرشت:فطرتا
از میوههای گرمسیری:آناناس
بزرگوارتر:امجد
به دفعات:مکرر
پایان:ختام
پراکندگی:نثار
پرنده:طایر
پوشاننده:ستار
پیچ و تاب:خم
تازه درآمدی پیدا کرده:نوکیسه
تپانچه:تس
تصدیق آلمانی:یا
جان سالم به در بردن:قسردررفتن
جانشین پول:ژتون
جنگ:ستیز
چتر:سایبان
چندین نکته:نکات
چندین کافر:کفار
چهره:رو
حرف پیروزی:وی
حرف ندا:آهای
حرف ندا:یا
حقالعملکار:کمیسیونر
حقیقی:راستین
خجسته:همایون
خوشخوان:قرا
خوک نر:ساد
دانای علم و ادب:ادیب
درشت اندام:لندهور
دور داشته شده:خاسی
دور دهان:نس
راهرو:سرسرا
رده:صف
رستنیها:نباتات
رسته:ردیف
ستاره:نجم
سرشت:خو
سم میکروبها:زهرآبه
سمبل ممانعت:سد
شاهد:گواه
شخص بسیار چاق:خیکی
شرافت:عز
شریک:هم دست
شفیره:لارو
شلوار جین:لی
شهر خراسان جنوبی:خوسف
شهر روشنایی:نور
شهری در چین:تیانجین
شکمبند:گن
صدای ساعت:تیک تاک
ضد فراخ:تنگ
طلای سیاه:نفت
عدد اول:یک
عدد خیطی:سه
عدد فوتبالی:اا
علم پزشکی:طب
عید ویتنامیها:تت
فهم متقابل:تفاهم
قلیل:کم
گردشگری:توریسم
گمان:شک
گوشه:کنج
گیاهی خاردار:یز
لباس:رخت
مادر عرب:ام
ماشین باری کوچک:وانت
مانندها:امثال
متکبر:گرانسر
مجرای خون:رگ
محلهای در تهران:ونک
مست کنندهها:مسکرات
مشهور:نامی
مظهر لاغری:نی
معروف:نامور
مفسر:شارح
مقابل کمیت:کیفیت
منظر بر بلندی:مشرف
می:شراب
نادان:کانا
ناشی:ناوارد
نامی برای پادشاه:تاجدار
نت میانی:لا
نسبتهمسران دو برادر:جاری
نغمههای دلانگیز:الحان
نوعی بیماری التهابی:هپاتیت
نوعی بیماری پوستی:گر
نوعی شیرینی خامهای:رولت
نوعی ماهی:کپور
نیرنگ:نارو
واحدی در سطح:آر
کاغذ روزنامه:وب
کافی:بسنده
کتف و شانه:خا
کشنده بیصدا:سم
کمک کردن:یاری دادن
کنار و جانب:طف
کوشا:ساعی
یمانیاش معروف است:برد
آبگیر، تالاب:استخر
آرزومند و منتظر:امیدوار
آزاده:حر
آواز بلند:فریاد
ابزاری برای نوشتن:مداد
اثر جمالزاده:یاد ویاد بود
از سورهها:ماعون
از ماهها:آبان
اضطراب و تشویش:ناراحتی
امتداد یافته:ممتد
امرود:مل
ایرادات:عیوب
بالا آمدن آب دریا:مد
بانگ:آوا
بنیان:پی
بیپرده:صریح
بیمروت:نامرد
پایتخت فراری:رم
پایتختسائوتومه و پرینسیپ:سایوتومه
پدربزرگ:نیا
پست:دنی
پیشگاه اتاق:ایوان
ترنم کردن:زمزمه
تلخ عرب:مر
جعبه بزرگ فلزی:صندوق
جهان دیگر:اخری
حالات مربوط به نفس:نفسانیات
حرص:آز
حرف درد:واخ
حرف نفی:نه
حیله:مکر
خالی:تهی
خباز:نانوا
خواهش نفس:شهوت
خودداری کردن:اجتناب
خوشباور:هالو
دارای استقلال داخلی:خود مختار
درخشان:فروزان
دردی شراب:لای
درنوردیدن:طی
دشت و صحرا:هامون
دولتها:دول
دیندار:متدین
روح:روان
روزها:ایام
زهرآلود:سمی
سخن جویده جویده:منمن
سخنان بیمارگونه:یان
سرشیر:خامه
شخص بسیار چاق:خیکی
شهر آذربایجان شرقی:کلیبر
شهر تهران:ری
شهر جشنواره:کن
شهری در ایالات متحده:سنتلوییس
صفرا:زرد آب
ضمیر درونی:تو
طلا:زر
عادی:نرمال
عدد منفی:نه
علم و هنر اداره کردن:مدیریت
غذاها:اطعمه
فریاد زدن:غریدن
فلز چهره:روی
فیلمی از مل گیبسون:شجاع دل
فیلمی از ویکتور فلمینگ:ژاندارک
فیلمی با بازی امین حیایی:خانوم
فیلمی با بازی پل نیومن:هاد
فیلمی با بازی جمشید مشایخی:حریفدل
فیلمی با بازی داریوشارجمند:زمین آسمانی
فیلمی با بازی فاطمه گودرزی:همسردلخواه من
گذراندن:امرار
گردی که به چشم میکشند:سرمه
گهواره:مهد
مالک:ذو
مبارک:سعد
مجموعه دنبالهدار:سریال
محصولات شیری:لبنیات
مذکر:نر
مرطوب:تر
معلق روی آب:شناور
مقوله ادبی و هنری:ژانر
مینیموم:کمینه
میوه ترش و شیرین:لیمو
نژاد آلمانی:ژرمن
نشانه:آیت
نگهبان گله:چوپان
نوبت نمایش فیلم:سانس
نوعی بازی تختهای:نرد
نوعی نوشیدنی تابستانی:یخ دربهشت
نوعی کباب:شامی
همان سفید است:سپید
ورم عفونی روی پوست:دمل
کارگردان «منهتن»:وودی آلن
کشور آفریقایی:سیرالیون
کشور آفریقایی:موریس
کشور فلاسفه:یونان
کوبیدن:دق
کودک پدرمرده:یتیم
آب بینی:فین
آری:بلی
آزمایش کردن لباس:پرو
آزمندی:شح
آقای اسپانیایی:لی
اثر آندره ژید:مایده های زمینی
اثر محمد علی جمالزاده:اندکاش نایی باحافظ
از آتشزنهها:فندک
اسبی که سفید باشد:هدنگ
استارت قدیمی:هندل
افراد:نفرات
امانت، ودیعه:سپرده
اندوه:غم
ایستگاه قطار:گار
باریکبینی:دقت
بدنه:تنه
بسیار فتنهجو:فتان
به جا آوردن پیمان:وفا
به طور مجزا:جداگانه
بیم و پروا:باک
پارچه معیوب:زده
پایین:زیر
پرحرفی کردن:چک وچانه زدن
پسوند سازنده قید از صفت:انه
پشت:ورا
پیغامبر:نبی
تا آنجا که، به میزانی که:حتی
تعفن:گندیدگی
تکان و جنبش:سک
تیر انداختن:رمی
تیرگی چشم:تم
تیزهوشی:ذکاوت
ثروتمندان:اغنیا
جد:نیا
جنازه:نعش
جنس نوعی ظرف:چینی
جنگجو:جنگاور
چرک و عفونت:ریم
حرف همراهی:با
حس بویایی:شامه
دانش آموختن:تعلم
درمان با مهندسی ژنتیک:ژندرمانی
دستنخورده:بکر
دشمنی:ضدیت
رشته، نخ:تار
روحانی زرتشتی:مغ
رود مهم پاکستان:سند
زلال:صاف
سخن زیر لب:ژک
سخن موزون:شعر
سرودههای زردشت:گات
سمبل:نماد
سنگ عصاری:غن
شجاعت:دلیری
شمشیر:تیغ
شکایت:گله
صد سال:قرن
طرز و روش:شیوه
عادت، خوی:داب
عالی، برتر:تاپ
عدد هندسی:پی
عزیز:گرامی
عقل:خرد
عنوانی در ارتش آمریکا:ژنرال
غذای صبح:صبحانه
غنیمت شمرده شده:مغتنم
فدراسیون فوتبال:فیفا
فرانسه قدیم:گل
فرزند:جگرگوشه
فرهنگستان:آکادمی
گرفتار:اسیر
گمان بردن:ظن
گوارا:هنی
لذت بردن:حظ
مانند شده:مشبه
مبتلا سازنده:گریبان گیر
مجلس بزرگان:سنا
مداد نوکی:اتود
مدعی شدن:ادعا
مرغابی:اردک
موجود:کاین
مورد اتهام:ظنین
نابود کننده:مهلک
ناچیز و بیقدر:پیش پا افتاده
نار:آتش
نام عمومی کشورهایغربی:فرنگ
نرمی و ناپایداری:سستی
نظرات انتخاباتی:آرا
نماد استقامت:کوه
نیرو، قدرت:قوه
هواپیما:طیاره
واحد مایعات:لیتر
ورزش آبی:شنا
وسیلهریختنمایع درظرفدر تنگ:قیف
ویتامین انعقاد خون:کا
کنایه از فتنه به پا کردن:آتش افروختن
کودک پدر مرده:یتیم
یار مت:پت
یار مهره:پیچ