آب بینی:فین
آتش عرب:نار
آتشگیره:خف
آسمان:سما
آقای اسپانیایی:دن
اثر بالزاک:سزاربیروتو
اثر چربی:لک
از عناصر اربعه:باد
از محلههای تهران:ونک
از کار بد ننگ ندارد:بی عار
امتیازات:مزایا
انبوه خلق:توده
انگبین:عسل
بازیگر فیلم «گاو»:عزت الله انتظامی
بالا آمدن آب دریا:مد
بدون اندیشه سخن گفتن:بدیهه
بدین معنی:یعنی
برنا:جوان
بستر:بالین
بسیار، بیش از اندازه:بسی
به آرامی:یواشکی
به اندازه بودن:کفایت کردن
به بند کشیدن:اسر
به دست آوردن:کسب
بیسواد:امی
بیننده:نظاره
پرهیزکاری:زهد
پروردن:تربیت
پیر و سالخورده:مسن
تاب و توان:نا
ترساندن:ارعاب
تعجب خانمانه:وا
تمام:همه
توجه:التفات
چنگ زدن:تمسک
چهره:سیما
حیران و مبهوت:هاج
خدای درویش:هو
خصومت:عداوت
در میان، در بین:فیما بین
درون دهان:بچ
دستبند:یاره
دوستان:یاران
روبرو:رویاروی
روح:روان
روحانی زرتشتی:مغ
رویکرد:رهیافت
زبان عمده خاور میانه:عربی
زندان:هلفدونی
زیور و زینت:پیرایه
سپیدار:پد
ستون بدن:پا
سردرد:سرسام
سند:مدرک
سیر گردانیدن:اشباع
شرکت سیب گاز زده:اپل
شهر تهران:ورامین
شهر فارس:بوانات
شهر مازندران:نکا
شوخی احمقانه:خرکی
شکل و صورت:هییت
شیره درخت بلوط:مازو
صمغ ساقه گون:کتیرا
عدد فوتبالی:اا
علائم نوشتاری زبان:الفبا
عهد:زمانه
عید ویتنامیها:تت
غربال:الک
غرور و تکبر:فیس
غول:هیولا
فرو خورنده خشم:کاظم
فریاد:غریو
قدرت و نیرویمقاومت:تاب وتوان
قطعهای نازک از گوشت گاو:بیفتک
قهوهخانه اداره میکند:قهوه چی
قوت لایموت:نان
قوم ایرانی:پارس
گل سرخ:رز
گمان بردن:ظن
گوارش:هضم
گودال:آبکند
ماهی کنسروی:تن
مایع خوشبو کننده:ادکلن
مخالف:ضد
مطابقت داشتن:برابری کردن
مظهر لاغری:نی
نادان:کانا
نام کلی املاح اسید نیتریک:نیترات
نسل پنجم:ندیده
نظرات انتخاباتی:آرا
نمایش تلویزیونی:شو
نه مایع و نه جامد:نیم بند
نوعی ساز زهی:ویولا
نوعی موشک انداز کوچک:آرپیجی
کارگردان «منهتن»:وودی آلن
کناره، حاشیه:دامنه
کنف کردن کسی:ضایع کردن
کوفتن:زدن
یکی پس از دیگری:یکی یکی
آتش و قفل و ترازو دارند:زبانه
آداب و رسوم خاص مراسم رسمی:تشریفات
آسمانی:سماوی
آسیاب آشپزخانه:هاون
آویخته شده:معلق
اثر آگاتا کریستی:نمسیس
اثر آلفونس دوده:همسران هنرمند
اثر پا:رد
اثر جرج اورول:هوای تازه
اذکار و اوراد:تسبیحات
از آبزیان:ماهی
از ادات تشبیه:سا
از حواس پنجگانه:شنوایی
از مراکز استانها:بیرجند
استخوان بالای سینه:ترقوه
الهه:رب النوع
ای افسوس:دریغا
برشمردندرستیها و نادرستیها:انتقاد
بسیار رنج دهنده:جانکاه
به خود نازیدن:تفاخر
بیان کردن:عبارت
پاک و مقدس:منزه
پایتخت اتریش:وین
پایتخت کیپ ورد:پرایا
پسروان:توابع
پهلوان:گو
پوستین:وت
ترس و هول:هیبت
تصدیق انگلیسی:یس
تعظیم کردن:کرنش
جامه گشاد و بلند قدیمی:عبا
جان خودمانی:جون
جربی:روغن
جمع ذره:ذرات
چستی:چابکی
حرارت و گرمی:تف
حرف ندا:یا
حرکت:جنبش
خداوند:رب
خسران دیده:زیانکار
خطاب بیادبانه:هی
خویشی:نسبت
درآمدها:عواید
دشمن درخت:تبر
دوستان:یاران
راه کوتاه:ره
رشته کوه آمریکایشمالی:راکی
روشنایی اندک:سو
زشت و بد:انر
زمینی نیست:هوایی
سال ترکی:ییل
سقف فروریخته:آوار
سوی و طرف:زی
سیمرغ:عنقا
شهری در ایتالیا:پارما
شکست لشکر:هزیمت
طناب:رسن
عدد ماه:سی
عرض حال:عریضه
علم اداره کردن:مدیریت
عنصر گازی شکل:هلیوم
عنوانشاهزادگان قاجار:نواب
غده زیر گلو:تیرویید
غذای ظهر:ناهار
فرود آمدن:تنازل
قلیل:کم
گودال:لان
لطیفه:جوک
مادراندر:رابه
محل ورزش باستانی:زورخانه
مخترع تلفن:بل
مردمان بی سر و پا:اوباش
معاون استاد دانشگاه:دانشیار
من و شما:ما
منطقه:ناحیه
ناتوان و بیمصرف:بی عرضه
نام ترکی:اد
ننر:لوس
نه مایع و نه جامد:نیم بند
نوعی بیماری جلدی:اگزما
نیرنگ:نارو
هادی:رهنمون
هر یک از افراد لشکر:سرباز
همسر:زوج
هنر انگلیسی:ارت
واحد پول چین:یوان
واحدی در سطح:آر
واژگون:چپه
واژه:لمه
والیبال با پا:سپک تاکرا
وسط:میانه
وکالت:نمایندگی
کشور آمریکای شمالی:جمهوری دومینیکن
کشور اروپایی:ایرلند
یگانه:تنها
یک طرفه کننده جریان الکتریکی:دیود
یک عدد:یکی
آب بدبو:گنداب
آب ترکی:سو
آبگیر:ژی
آشغال:زباله
آشکار شدن:ظهور
ابزار:وسیله
اتاق درس:کلاس
اثر امیل زولا:نانا
اثر عبدالحسین زرینکوب:بحردرکوزه
اثر فرزانه کرمپور:ضیافت شبانه
از جنس نمد:نمدین
از مدرسین دانشگاه:آموزشیار
اسب ماده:مادیان
اسباب آرایش:زیور
اصل سرمایه:راس المال
امر تو را اطاعت میکنم:لبیک
اندیشهها:تدابیر
بانی:سرسلسله
بت:بغ
بخشاینده:حنان
بزه:گناه
بلعیدن:قورت دادن
بلندمرتبه:والا
به گریه انداختن:گریاندن
بیم و هراس:پروا
پارچه پاک کردن صورت:رومال
پایتخت سوئیس:برن
پراکندگی:نثار
پنبهزن:نداف
ترمز چهارپا:هش
تصدیق ایتالیایی:سی
توشه راه:زاد
تکه:پاره
تیر کوتاه:زج
تیم فوتبال انگلیسی:ساندرلند
چابکی:تندی
چراغ دریایی:فانوس
حرف نداری:بی
خواستن:طلبیدن
داوری:حکمیت
دلیر و بهادر:نیو
راه کوتاه:ره
رهایی:نجات
روایت کننده خبر:اخباری
روغن و چربی:په
زمان پرداخت پول:سررسید
سبقت از میان خودروهای در حال حرکت:لایی کشیدن
ستودهتر:احمد
سرای مهر و محبت:دل
سرشتن، مایه زدن:تخمیر
سلیم و شکیبا:خود دار
سه کیلوگرم:من
شاعد صده شش:انوری
شش:ریه
شهر مرکزی:فرمهین
شهر مرکزی:مامونیه
شهری در چین:تیانجین
ضربه فنی بوکس:ناکاوت
طبخ کردن:پختن
طریقه و روش:سیرت
ظرف سفالی بزرگ:تغار
عطش:تشنگی
عقاب:دال
علاقه:ود
علم سیاست:دیپلماسی
غدهها:غدد
فرستاده شدن:صدور
فرود آینده:نازل
فساد:تباهی
فیلمنامه:سناریو
قانون چنگیزی:یاسا
گرم شده از آتش:تفتیده
گلو:نای
مالدار:بای
متمایل به یک جهت:یکوری
مداوم:پیوسته
مدلل ساختن:ثابتکردن
مرغ خانگی:ماکیان
مرغ میرود:جا
مزه دهان جمع کن:گس
مظهر پلیدی:دیو
ملی:ناسیونال
میان:لا
میوه نورس:نوبر
نسبت همسران دو برادر:جاری
نشانه:اثر
نهایی:آخر
نوعی عدسی:کاو
همسایه:همجوار
هیچکس:احدالناس
کمیاب:نادر
کوچک:صغیر
یگانه:تک
یورش:حمله
آبی تیره:لاجوردی
آراستن:تزیین
آسان گرفتن:تسامح
آغاز:مبدا
آفرین:احسن
اثر م. مؤدبپور:یاسمین
اثر محمد حسن شهسواری:پاگرد
از الک کردن باقی میماند:نخاله
از سورهها:دخان
اطلس:کرپ
اوضاع و احوال جوی:هوا
بدزبان:هتاک
برخی آن را اجاره میدهند:بالاخانه
بزه:گناه
بعضی اوقات:گاه به گاه
بقیه:سایر
بیمو:تاس
بیکاره:لش
پراکندگی:نشر
پرسش از تعداد:چند
پسوند راننده:ران
تدارک:تامین
تقویت امواج رادیویی:رله
تنومند:تناور
تهیه کننده خبر:خبرنگار
تیم فوتبال فرانسوی:رنس
جار و جنجال:هیاهو
جای نشستن:نشیمن
جست و جو کننده:پوینده
جعبه مقوایی:کارتن
چغندر پخته:لبو
چه چیزی:چه
خاموش کردن آتش:نشاندن
خداوند:رب
خسراندیده:زیان کار
خندهدار:فکاهی
خواب خوش:رویا
داروغه:شحنه
درس نوشتنی:انشا
دستآویز:وسیله
دلجویی و ملاطفت:نواخت
دلیلهای آشکار:بینات
راهنمایی:هدایت
رد پای کسی را گرفتن:رد زدن
روحانی زرتشتی:مغ
روز عرب:یوم
زهری که درمانی ندارد:هلاهل
زیاده بر احتیاج:مازاد
سادهدل:هالو
سرخرگ:شریان
سوگ:ماتم
شاهزادگان قاجار:نواب
شهر مرکزی:نیمور
شهر مرکزی:کره رود
شهرستان:ولایت
شهرنشین:مدنی
ضرور و لازم:بایست
طایفه:قبیله
طبیعی:نرمال
عدد روستا:ده
عود:ند
فقرا:ندارها
فوت کننده:دمنده
فیلمی با بازی لادن مستوفی:غروب شد بیا
فیلمی با بازی منوچهر نوذری:لاله آتشین
قرار و پایداری:ثبات
قطع کردن دوستی با کسی:به همزدن
گل نرم تهنشین شده:لای
گیاه بیگل:نهان زاد
مجاز از نوکر:جیره خوار
مسطح:هموار
مشورت:رایزنی
ملامت:سرزنش
مناطق فرمانروایی:ولایات
مکیدن:مز
میانتهی:جف
میل:هوس
میوه سالادی:خیار
نبرد:رزم
نسل پنجم:ندیده
نوعی پارچه نخی:ساتن
نویسنده بیخانمان:هکتورمالو
نیازها:حاجات
هادی:رهنمون
همچون ماه:مهوار
همه:کل
همیشه:دایم
هیچانگاری:نهیلیسم
واحد پول ژاپن:ین
کاشف عامل بیماری سل:کخ
کشور آمریکای مرکزی:بلیز
کلمه شگفتی:وخ
کودن:خنگ
کوفتن:زدن
آرزوها:آمال
آشیانه حیوانات:کنام
آلونک:کومه
آکنده:پر
اثر آگاتا کریستی:دخترسوم
اثر ساموئل بکت:مالوی
اثر هوشنگ گلشیری:نیمه تاریک ماه
اروپایی:فرنگی
از اجزای اتم:نوترون
از غلات:گندم
از مواد مخدر:گراس
از مواد مورد نیاز بدن:ویتامین
از نامهای خداوند:کردگار
از نیروهای ارتشی:هوایی
از وسایل باغبانی:بیل
افسانه و داستان کوتاه:متل
اهل ساری:ساروی
بت:بغ
بخار دهان:ها
بر دو بخش پذیر است:زوج
برخی گنده تر از دهان برمیدارند:لقمه
بیمیلی:کراهت
بیرون کردن:درکردن
بیماری پوستی:گر
بیکاره:هرزه
پایان نیافته:ناتمام
پایتخت جمهوری چک:پراگ
پرده سینما:اسکرین
پریشانگویی:هذیان
پنکه:فن
پوشش بیرونی دانه:پوسته
تحت نظارت و مراقبت داشتن:کنترل
تشنه نیست:سیراب
تورم رگهای پا:واریس
توسری خور چکش:میخ
تیم فوتبال اسپانیایی:بارسلونا
ثروتمند تاریخ:قارون
جراحت وارد کردن:زخم زدن
جوان:شاب
چندین فلز:فلزات
چهره:رو
چیره:غالب
حرف درد:آخ
خانه گوسفندان:آغل
خردهسنگهای ریز:شن
خط نابینایان:بریل
خطر:ریسک
دانه خوشبو:هل
در به در:آواره
درجهای در ارتش:ستوان
ذره بنیادی:اتم
رگ:ورید
رنگارنگ:ملون
روشن:نیر
زائو ترسان:آل
زبردستی:ید طولی
زمین دور از آب:لیا
زیرک:رند
سرای مهر و محبت:دل
سراییدن:ترنم
سرخ کمرنگ:ال
سرسری انجام دادن کاری:سمبل کردن
سرگذشت:ماجرا
سنت:رسم
شب طولانی:یلدا
شلوار جین:لی
شهر تهران:ری
شهر خراسان رضوی:فریمان
شهر همدان:رزن
شهر کرمان:ریگان
شیطان:خناس
صدای آزار دهنده:نویز
صفت باد:وزان
ضربه به توپ:شوت
ضمیر فرانسوی:وو
عاجز:ناتوان
غذای ایتالیایی:پیتزا
فیلمی با بازی کورش تهامی:برف روی شیروانی داغ
قسمتی از خانه:اطاق
قوه حافظه:یاده
گناه:ذنب
لطیف:نازک
مربوط به دست:دستی
مقیاسی در طول:پا
ممنوع:قدغن
میانملتهای مختلف:بین الملل
نازایی:عقم
نجیبان:شرفا
نگهبان:گارد
نوعی اسباببازی:یویو
نوعی میخ سرپهن:گل میخ
نیلوفر:فل
نیمروز:ظهر
همصدا:هم آواز
همه مردم:عوام
واحد پول ژاپن:ین
کشاورز:برزگر
کشور آسیایی:ایران
کلمه تصدیق:آری
کمیابی:ندرت