پایتخت مغولستان:اولان باتور
نویسنده آمریکایی"رویاگر":زولین گرین
نقیصه :عیب
نژاد:نسب
دانش و معرفت:آگاهی
اثر گی دو موپاسان:رز
خط کش مهندسی:تی
خوش طالع:نیک اختر
طالع:بساز
اندازه ها:مقادیر
سنگواره:فسیل
قرض و دین:وام
میوه نکو:به
از سبزی ها:شلغم
آرواره:فک
غذای ساده:آش
شکل و صورت:نقش
آشغال:زباله
قانون چنگیزی:یاسا
علامت جمع فارسی:ها
پیر و مرشد:شیخ
زیر دست رئیس:مرئوس
در آمیختن:ادغام
پدر مرده:یتیم
طرف:ور
بدی:شر
شکم:لت
رنج:درد
اثر پا:رد
گرمابه:حمام
سرگشتگی:حیرت
از جنس فرش مالیدنی:نمدین
نامی برای پادشاه:تاجدار
نوعی زیرپوش :رکابی
پدیدار و هویدا:نمودار
هدیه دادن:اهدا
ورم:آماس
سوراخ کردن:نقب
ویران:منهدم
بالابر ماشین:جک
لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند
کتاب مقدس هندوان:ودا
آش:با
تمام قد:قدی
ته آب:بناب
فیلمی از قربان محمدپور:زبان مادری
اثر عبدالحسین زرین کوب:تاریخ مردم ایران
اثر بالزاک:باباگوریو
گوشت دود داده یا نمک سود کرده:ژامبون
جای کم عمق رودخانه:گدار
مسابقه:کورس
خاک کوزه گری:رس
مشک:خی
ضد آب:واتر پروف
معلم:مدرس
پرچم:رایت
از شرکت های هواپیما سازی:ایرباس
به ناز راه رفتن:چمیدن
گفتگوی اینترنتی:چت
در بزرگ:درب
مشرق:خاور
این:همین
به رو خفته:دمر
جمع کردن:گردآوری
زکام:گریپ
الزام:ضرورت
برهنه:رت
خوب نیست:بد
از علایم ریاضی:ضربدر
عصر و دوره:گاه
مدور:گرد
سفید خام:سیم گون
دل آزار کهنه:نو
ملی پوش والیبال:تشکری
برابری:مساوات
اثر صادق هدایت:سایه روشن
فهرست الفبایی:نمایه
کوچک و جالب و ظریف:نقلی
دریای عرب:یم
قدر زر شناسد:زرگر
از اقوام:ترکمن
زیرک:رند
ساز و برگ اسب:یراق
حیوان باوفا:سگ
واحدی در وزن:اونس
سال ترکی:ییل
زشتی:زنندگی
خطاب بی ادبانه:هی
فیلمی از میلوش فورمن:پسرهای یاز برزیل
ملی پوش فوتبال:خسرو حیدری
ایتالیای سابق:یوم
نیرومند:قوی
آزادی خواه:لیبرال
مردن از غصه:دق
از صور فلکی:ثریا
نام خدا در تورات:یهوه
فلز چهره:روی
بهره:سهم
دنباله،ادامه:بقیه
باده فروش:خمار
الاغ:خر
زیبایی:جمال
ضمیر غایب:او
اثر اسماعیل فصیح:دلکور
موجود بی جان و بی حرکت:جماد
دربندی:اسیری
از نیروهای ارتش:هوایی
روزهای مهم مذهبی:ایام الله
کشتی جابجایی کشتی های بزرگ در بندر:یدک کش
طرف چپ:یسار
مانع میان دو چیز:حایل
برزن:کوی
کمربند نظامی:فانوسقه
دل:فواد
ازدواج:تاهل
طلا:زر
پایتخت ساعل عاج:ابی جان
سیاه:تاریک
از پادشاهان پیشدادی:جم
عدد یک رقمی:یک
شماره استاندارد کتاب:شابک
گروه سیاسی:حزب
زیبا:مهوش
مار عظیم الجثه:بوا
جد:نیا
زیان:لسان
بخل:شح
شهر نیما:یوش
از اقوام:لر
گونه و نوع:قبیل
همه جوانب را در نظر می گیرد:ملاحظه کار
گویند به دایی اش می رود:حلال زاده
لاغر و نازک:قلمی
حس بویایی:مشام
سیب زمینی سرخ شده:چیپس
صحبت دوستانه:چت
پدر:ابوی
سر نیزه:سنان
ورید:سیاه رگ
طباخ:آشپز
تیم فوتبال ایتالیایی:هلاس ورونا
خوی گرفتن:تانس
گوشه ها:زوایا
مالدار:بای
عارف و خداشناس:ربانی
سرما:زم
نت میانی:لا
از رنگ های اصلی:آبی
شوم:بدیمن
خرخر:خرناس
الاغ:خر
بی نام و نشان:گمنام
امر از آمدن:بیا
ناراضی از وضع خود:ناشکر
اثر جمال میرصادقی:دندان گرگ
حرف ندا:آهای
خجستگی:یمن
جلوس:نشستن
راهب بودایی:شمن
دیده شده:مشهود
اسم:نام
دستاوردها:نتایج
شراب فروشی:میخانه
ناسپاسی:نمک نشناسی
بدی:شر
کوچک:که
ظلم:ستم
شهر آلمان:کلن
اندام پرواز:بال
هنوز کتان نشده:کتا
ردیف:صف
حرف همراهی:با
اندک:کم
فیلمی از حاتمی کیا:وصل نیکان
آرامگاه:مدفن
همگی:جمله
فیلمی با بازی ایرج قادری:مرگ در باران
فیلم فرانسیس فورد کاپولا:مردم باران
یک پنجم:خمس
جغد:بوف
قلب قرآن:یاسین
رود اروپایی:رن
من و تو:ما
جسم بلوری سفید برای دفع حشرات:نفتالین
گلی خوشبو:سوسن
ترساندن و فراری دادن:رماندن
قیمت بازاری:فی
صدای خنده:هرهر
عنوان امپراطوری روم بود:سزار
یک دور بازی تنیس:ست
حرف افسوس:آه
تیره:کدر
گله:رمه
فال نیک گرفتن به چیزی:تبارک
عقیم:نازا
ویتامین جدولی:کا
سرسرا:هال
دارای آرامش:ریلکس
جوی ها:انهار
آستانه خانه:سردر
شهر رازی:ری
نوعی عدسی:کاو
عدد تنها:یک
سنگواره:فسیل
اشاره به دور:آن
انبار کشتی:خن
دشت مرتفع وسیع:فلات
من درش پیدا:آیینه
از ورزش های راکتی:اسکواش
نوعی درآمد نامشروع:رانت
بوی چیزی را حس کردن:شنیدن
مسئول اداره یا سازمان:رئیس
اثر کافکا:مسخ
ریشه:بن
موی پیشانی:توک
شکل و صورت:شمایل
از یک پدر:تنی
آب عرب:ما
رسم ها:سنن
بندهای لایحه:مواد
وسیله نظافت تخته سیاه:تخته پاک کن