تیم فوتبال فرانسوی:پاریس سنت ژرمن
بدجنس،ناکس:نا جوانمرد
زود عصبانی می شود:جوشی
ورزش رزمی ژاپنی:جودو
زائو ترسان:ال
شکم بند:گن
اقامت کردن:ماندن
موجود بسیار ریز:ذره بینی
فیلمی از علی حاتمی:دلشدگان
اختلال دستگاه گوارش:رودل
مرد ریش دار:ریشو
خانواده:اهل
از پادشاهان پیشدادی:جم
حرکت:جنبش
تالیف کردن:تدوین
تصدیق ایتالیایی:سی
عقب:پس
تداوم بخشیدن:تمدید
سنگ انداختن در مناسک حج:جمرات
نیا:جد
تیم فوتبال فرانسوی:اویان
بدنامی:ننگ
برهنه:رت
معروف:نامور
قدرت و نفوذ:اتوریته
حرف ندا:ای
آشکار:هویدا
خشمگین:ژیان
آینه:مرآت
ضمیر اول شخص:من
سنگ عصاری:غن
طرف:ور
زشت:شنیع
شکاف باریک:شیار
چستی:چابکی
فوتبالیست هلندی:رنولار
تعداد زیاد:چندین
بی شرم:پررو
محکم:پایا
پدر ترکی:آتا
چهار:اربع
محکم کردن:شد
دارای شریک:مشترک
دایه:ظیر
سایه:ظل
کلمه نفرت:اف
از ادات پرسش:آیا
تنیسور اسپانیایی:داوید فرر
زن زیبا چشم:شهلا
اثر علی شریعتی:چه باید کرد
نامحدود:بی کران
آدم هفت خط و شارلاتان:قالتاق
سخن بیهوده:یاوه
از حالات دریا:مد
ناشنوا:کر
انجام حرکت بدنی:ورزش
درست کردن چای:دم کردن
فیلمی با بازی لیلا حاتمی:لیلا
برگه فروش:فاکتور
جنگ:رزم
جنگنده:رزمجو
دودلی:شک
مربوط به حمل و نقل:نقلیه
حرامی:راهزن
بازیگر فیلم پشت پرده مه:رزیتا غفاری
جدایی:فراق
همسر مرد:زن
استفراق:قی
از مراکز استان ها:یاسوج
پایبند:مقید
خرخر:خرناس
شرمگین:خجلان
یک خوشه:سنبله
خدمت:سرویس
چندین فلز:فلزات
اشتغال به سرگرمی ها:تفنن
از فرآورده های گوشتی:کالباس
فیلمی با بازی رضا عطاران:هوو
مغرور:سرمست
تجربه داشتن در کار:ورزیدگی
صدای پاره شدن:جر
گلی از تیره آلاله ها:آدنیس
مطرب:غزل سرا
آسایش:رفاه
اسب ترکی:آت
همه را شامل می شود:هر
فناوری ذرات ریز:نانو
شهرنشین:مدنی
اشاره به نزدیک:این
مدارک:اسناد
من و تو:ما
گردهمایی:میتینگ
واحدی در ارتش:یگان
طرف:سوی
فیلمی با بازی فاطمه معتمد آریا:صد سال به این سالها
اثر منصور کوشان:آداب زمینی
پسران:ابنا
بامدادان:صبح گاه
چله کمان:زه
کشنده بی صدا:سم
چوب گردن گاو شخم زدن:یوغ
از افسران عالی رتبه:ژنرال
یاقوت:یاکند
دعا و ذکر:سبحه
یک ششم:دانگ
عقب:ورا
شاهانه:ملوکانه
گودال:مغاک
چارچوب عکس:قاب
دست کم:لااقل
نشان بیماری:تب
هرگز نه عرب:لن
آنچه به وعده فروخته شود:نسیه
آسیاب آشپزخانه:هاون
به من:مرا
دشمن سرسخت:لد
حزن:هم
بیرون:خارج
یدک کشیدن:بکسل
حشره پر سر و صدا:جرواسک
بالگرد:هلیکوپتر
فکر و عقیده:ایده
از مصالح ساختمانی:آجر
سوبسید:یارانه
مکتبی در مذهب بودایی:ذن
پول نقد:وجه
حیوان گردن دراز:زرافه
رختخواب:تشک
حط کش مهندسی:تی
زیاده بر احتیاج:مازاد
خیک:مشک
دوستی:مودت
عنوان امپراطوران روم:سزار
قوم ایرانی:پارس
وسیله در ماشین بافندگی:ماکو
بالا بودن دمای بدن:تب
قند شیر:لاکتوز
غار:کهف
اکسید کلیسم:آهک
تیر پیکاندار:یب
اول چیزی:بدایت
اندیشه کردن:تدبر
فیلمی از محمدرضا ورزی:مظفر نامه
فرم مالیاتی:اظهارنامه
گربه عرب:هر
متین:باوقار
عموم مردم:رعیت
راه و روش:فن
اسب ترکی:آت
همراه:ضمیم
اثر محمدعلی جمالزاده:هزارپیشه
امور پیرو یک اصل:فروع
واحد سطح :آر
برنده:تیز
فوتبالیست آلمانی:فیلیپ لام
وسیله ریختن مایع در ظرف دهان تنگ:قیف
دشواری در کار:گیر
من و تو:ما
پستاندار دریایی:وال
منفی:نگاتیو
آباد:دایر
تلخ عرب:مر
چله کمان:زه
حیله:مکر
وسیله روشنایی بخش:لامپ
ظن:گمان
از زبان های ایرانی:گیلکی
گناه بزرگ:کبیره
قرارگاه:کمپ
در آن آب خنک می خورند:زندان
چکیدن آب:رش
آنچه قبلا ذکر شده:همان
آشغال:زباله
روز به دنیا آوردن:زادروز
اثر عبدالحسین زرین کوب:ازنی نامه
بیماری روحی که اختلال های روحی به همراه دارد:هیستری
جار و جنجال:هیاهو
فوتبالیست پرتغالی:ادر
بی تامل سخن گفتن:بداهت
اصل و اساس:مایه
خواهش:تمنا
فراموشکار:نسی
زندان:سجن
تیم فوتبال فرانسوی:رن
نوعی حلوا:لو
فلز رسانا:مس
حرف آخر انگلیسی:زد
لنگه بار:تا
دست عرب:ید
رشته:زنجیره
فیلمی با بازی عنایت بخشی:زندان دیو
فیلمی از فرانک کاپرا:آرسنیک و تور کهنه
اثر هرمان هسه:گرگ بیابان
بوی بد:گند
یادداشت کردن:ثبت
پایتخت کشور سیگار برگ:هاوانا
حرف همراهی:با
نیک نگریستن:تامل
مناطق و نواحی:نقاط
راه و روش:سنت
کشور آسیایی:هند
یار عذرا:وامق
از خنده می روند:ریسه
نشانه مفعولی:را
به چشم می کشند:سرمه
میان:لا
مقابل کمیت:کیفیت
ظرف شویی:سینک
مدارک:اسناد
پایتخت زیمباوه:هراره
اثر ابراهیم گلستان:شکار سیاه
از گیاهان رنگرزی:وسمه
فساد و آشوب:فتنه
اصل نیست:فرع
شگفت انگیز:حیرت آور
تیر:عطارد
صحن خانه:حیاط
رنگ سبز روشن:میشی
حرف تعجب:وا
مسئول مطالب نشریه:سردبیر
فرشته موکل بر مهر و محبت:میترا
آتش:با
همه را شامل می شود:هر
رسته:ردیف
همان شتر است:اشتر
اندام پرواز طیور:بال
شعله آتش:لهب
عدد مقدس:هفت
قوه حافظه:یاده
شمیم:بو
سره:ناب
نوعی بیسکویت:ویفر
رود اروپایی:رن
در ساحل ایستادن کشتی:پهلو گرفتن