فیلمی از میلوش فورمن:پسرهای یاز برزیل
ملی پوش فوتبال:خسرو حیدری
ایتالیای سابق:یوم
نیرومند:قوی
آزادی خواه:لیبرال
مردن از غصه:دق
از صور فلکی:ثریا
نام خدا در تورات:یهوه
فلز چهره:روی
بهره:سهم
دنباله،ادامه:بقیه
باده فروش:خمار
الاغ:خر
زیبایی:جمال
ضمیر غایب:او
اثر اسماعیل فصیح:دلکور
موجود بی جان و بی حرکت:جماد
دربندی:اسیری
از نیروهای ارتش:هوایی
روزهای مهم مذهبی:ایام الله
کشتی جابجایی کشتی های بزرگ در بندر:یدک کش
طرف چپ:یسار
مانع میان دو چیز:حایل
برزن:کوی
کمربند نظامی:فانوسقه
دل:فواد
ازدواج:تاهل
طلا:زر
پایتخت ساعل عاج:ابی جان
سیاه:تاریک
از پادشاهان پیشدادی:جم
عدد یک رقمی:یک
شماره استاندارد کتاب:شابک
گروه سیاسی:حزب
زیبا:مهوش
مار عظیم الجثه:بوا
جد:نیا
زیان:لسان
بخل:شح
شهر نیما:یوش
از اقوام:لر
گونه و نوع:قبیل
همه جوانب را در نظر می گیرد:ملاحظه کار
گویند به دایی اش می رود:حلال زاده
لاغر و نازک:قلمی
حس بویایی:مشام
سیب زمینی سرخ شده:چیپس
صحبت دوستانه:چت
پدر:ابوی
سر نیزه:سنان
ورید:سیاه رگ
طباخ:آشپز
تیم فوتبال ایتالیایی:هلاس ورونا
خوی گرفتن:تانس
گوشه ها:زوایا
مالدار:بای
عارف و خداشناس:ربانی
سرما:زم
نت میانی:لا
از رنگ های اصلی:آبی
شوم:بدیمن
خرخر:خرناس
الاغ:خر
بی نام و نشان:گمنام
امر از آمدن:بیا
ناراضی از وضع خود:ناشکر
اثر جمال میرصادقی:دندان گرگ
حرف ندا:آهای
خجستگی:یمن
جلوس:نشستن
راهب بودایی:شمن
دیده شده:مشهود
اسم:نام
دستاوردها:نتایج
شراب فروشی:میخانه
ناسپاسی:نمک نشناسی
بدی:شر
کوچک:که
ظلم:ستم
شهر آلمان:کلن
اندام پرواز:بال
هنوز کتان نشده:کتا
ردیف:صف
حرف همراهی:با
اندک:کم
فیلمی از حاتمی کیا:وصل نیکان
آرامگاه:مدفن
همگی:جمله
فیلمی با بازی ایرج قادری:مرگ در باران
فیلم فرانسیس فورد کاپولا:مردم باران
یک پنجم:خمس
جغد:بوف
قلب قرآن:یاسین
رود اروپایی:رن
من و تو:ما
جسم بلوری سفید برای دفع حشرات:نفتالین
گلی خوشبو:سوسن
ترساندن و فراری دادن:رماندن
قیمت بازاری:فی
صدای خنده:هرهر
عنوان امپراطوری روم بود:سزار
یک دور بازی تنیس:ست
حرف افسوس:آه
تیره:کدر
گله:رمه
فال نیک گرفتن به چیزی:تبارک
عقیم:نازا
ویتامین جدولی:کا
سرسرا:هال
دارای آرامش:ریلکس
جوی ها:انهار
آستانه خانه:سردر
شهر رازی:ری
نوعی عدسی:کاو
عدد تنها:یک
سنگواره:فسیل
اشاره به دور:آن
انبار کشتی:خن
دشت مرتفع وسیع:فلات
من درش پیدا:آیینه
از ورزش های راکتی:اسکواش
نوعی درآمد نامشروع:رانت
بوی چیزی را حس کردن:شنیدن
مسئول اداره یا سازمان:رئیس
اثر کافکا:مسخ
ریشه:بن
موی پیشانی:توک
شکل و صورت:شمایل
از یک پدر:تنی
آب عرب:ما
رسم ها:سنن
بندهای لایحه:مواد
وسیله نظافت تخته سیاه:تخته پاک کن
اثر علی شریعتی:میعاد با ابراهیم
فیلمی با بازی امین حیایی:سیب سرخ حوا
متصل شده:چسبیده
مرمر:رخام
طبخ کردن:پختن
تراشیدن:حک
روشنایی:ضو
بلندی ها:ارتفاعات
کابوس:بختک
از مواد مخدر:کراک
ابزار پهن کردن خمیر:وردنه
مرغ خانگی:ماکیان
پوستین:وت
جامه گشاد و بلند:عبا
بی درنگ:دردم
فاسد و ضایع:تباه
آسیب:اک
خم کاغذ:تا
متداول:عرف
میدان جنگ:آوردگاه
مرکز:ابدا
آواز خواننده:مترنم
بازدارنده ها:موانع
بز کوهی:شکا
امپراطور بیابان:شتر
تراژدی:غم نامه
بله بی ادبانه:ها
زاری کنان:نالان
عبوس شدن:بغ کردن
محل مداوا:درمانگاه
اهل هرات:هریوه
اشاره به دور:آن
جنگ در راه خدا:جهاد
آب نیمه گرم:ولرم
محل عبور چارپایان:مالرو
مظهر پلیدی:دیو
ترسناک:هایل
جنس خشن:نر
سمت راست:یمین
نوعی حکومت:جمهوری
شهر روشنی:نور
اندوه:هم
جدا کردن دانه برنج از پوست: برنج کوبی
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:فرار از تله
از درختان:افرا
وسیله دیدن اشیا ریز:ذره بین
عزیز عرب:ام
سوغات اصفهان:گز
حرکت دادن:تکاندن
تاریکی:ظلمت
تنگه جنوبی:هرمز
بی شعور:نفهم
کار آزموده:مجرب
پشت:کمر
بخشش ها:مواهب
غم و سوگ:ماتم
دلپذیر:خوشایند
فوتبالیست اسپانیایی:کایخون
گدای سمج:هادوری
روشنایی اندک:سو
نبیره و فرزندان:نواده
از روی احترام:احتراما
آش:با
بی اندازه:بی حساب
از آهنگ های موسیقی ایرانی:شهناز
مجلس بزرگان:سنا
کوفتن:زدن
وحشی:دد
پسوند خورنده:گسار
از یک پدر:تنی
نوعی کشتی کوچک در بندر:یدک کش
زمان کهنسالی:پیرانه سر
نوعی گیاه خاردار:گون
آبی که بیهوده جاری شود:هرزاب
بیماری:دا
لکه های ریز روی پوست:کک مک
دانش و آگاهی:درایت
گنجه لباس:کمد
اندیشه کردن:تدبر
طلا:زر
قوم کم حرف:لر
تماما:کاملا
بی هوشی:غش
دشمن سرسخت:لد
همراه لوچه:لب
آواره و سرگردان:در به در