فروش کالای بد با نیرنگ:غالب کردن
خوب پخته شدن غذا:جا افتادن
کنسولگری:سفارت
زیر:تحت
توشه:زاد
نوعی ستاره:دنباله دار
یگانه:احد
درختی با برگ های گرد:ارغوان
گزاره:عبارت
بخشی از باغچه:کرت
از ماکیان:مرغ
شهر پیامبر:مدینه
من و تو:ما
بزه:جرم
کشمکش:جدل
جای کشته شدن:قتلگاه
ده:قریه
تیم فوتبال اسپانیایی:لوانته
توانگر:دولتمند
غذا خوردن:تناول
تصدیق بی ادبانه:ها
کارگاه جولاهی:هف
بی خبر:ناگه
خوب شدن از بیماری:بهبود
قرص:حب
سود برنده:نافع
خمیر ور نیامده:فطیر
از شنبه تا جمعه:هفته
رشک بردن بر سعادت کسی:غبطه
جانشین او:وی
سازمان اداره یک رشته ورزشی:فدراسیون
دنبال آشکار کردن معایب دیگران است:عیبجو
واحد پول چین:یوان
حرف دهن کجی:یی
مخفی:سری
کوزه سفالی:سبو
کافی:بس
ثابت و استوار:برجا
اثر علی شرعتی:خودسازی انقلابی
چهره:رو
خون عرب:دم
بافنده:نساج
قلیل:کم
یادآوری کننده:متذکر
نظریه:تز
عبور:گذار
اینک:کنون
فوتبالیست آلمانی:ژرومه بواتنگ
پناهگاه"ماوا
مفصل پا:زانو
واحد اندازه گیری زمین:جریب
ایتالیای سابق:روم
جزیره:اداک
فوتبالیست فرانسوی:اورا
حراج:مزایده
حرف نفی:نه
آنچه قبلا ذکر شده:همان
کبودرنگ:بنفش
خیزران:بامبو
منسوب به هنر:هنری
برخی از ان کوه می سازند:کاه
مادر خودمانی:ننه
اعتراف:اقرار
نادان:کانا
دایره نورانی دور ماه:هاله
طلای سیاه:نفت
دستگاه گیرنده صوت:رادیو
خرده سنگ های ریز:شن
دنیا:جهان
فیلمی از ایرج قادری:لیلاج
مرض:دا
از حیوانات گله:بز
فیلمی از دنی بویل:میلیون ها
مرغ سلیمان:هدهد
نگاه خیره:زل
هر ده سال:دهه
خدای درویش:یاهو
حرف تعجب:وا
مجموعه ای از میلیون ها ستاره:کهکشان
سخت کوفته و خسته:له و لورده
حرکت کرم گونه:وول
آری:بلی
فضله چارپایان:سرگین
دستگاه مولد برق:دینام
حالی کردن:فهماندن
محله:کوی
رتبه کارمندی:اشل
یک دور بازی والیبال:گیم
بنا:عمارت
مانند،بسیار شبیه:عینا
کشور آسیایی:سنگال
از استان ها:سمنان
موجودات شش پا:حشرات
خمیدگی:انحنی
حالتی بر دریا:مد
عمل شیر گرفتن از دام:دوشیدن
طریقه:شگرد
بدان پناه می برند:پناهگاه
کاربر:اپراتور
نی میان تهی:نال
کدر:مات
عموم مردم:رعیت
شادی:شعف
چیزهای کمیاب:نوادر
تکنولوژی:فناوری
از جنس نی:نئین
خجالتی:کمرو
انقلاب نظامی:کودتا
بستگی داشتن:ربط
پذیرش سیاسی:اگرمان
سردتر:ابرد
از هر لحاظ:به وطر کلی
زائو ترسان:ال
واحد سطح:آر
اثر روسو:قرارداد اجتماعی
اجسام موجود زنده:ارگانیسم
فوتبالیست انگلیسی:گرت بری
دوم:ثانی
اندرون دهان:نج
در نوردیدن:طی
مجموعه تلویزیونی:سریال
پرنده ای به اندازه گنجشک:دم جنبانک
مرفق:آرنج
جلف:قرتی
صف:رج
هزار کیلو:تن
انجیر قرآنی:تین
اثر ایمر عشیری:عقاب الموت
تبرخون:عناب
واحد اختلاف پتانسیل:ولت
خرس عرب:دب
جداکننده حق از باطل:فاروق
میان:لا
سنگدل:قاسی
قد بلند:دیلاق
از نت ها:فا
راه شاعرانه:ره
خجسته گردیدن:تبارک
منقار:نوک
از ما بهتران:جن
پشت سرهم:متوالی
سنگ اسیا:اسه
علامت تجاری:آرم
بزرگ داشته:مکرم
بوی رطوبت:نا
ارجمندی:عز
گوشت ریز ریز شده:قیمه
خیالی:موهوم
سرما:زم
میوه ای مانند توت:تمشک
اشاره به نزدیک:این
مرغ سعادت:هما
رخنه و شکاف:جر
کسی که زود عصبانی می شود:جوشی
لباس ورزشی:گرمکن
اثر صادق هدایت:پروین دختر ساسان
یوتوپیا:آرمان شهر
پیروان ارسطو در فلسفه:مشایین
ستون بدن:پا
رطوبت:نم
فراخ:گشاد
فیلمی از رسول ملاقلی پور:هیوا
از روی نیاز:ضرورتا
خوش و زیبا:وش
پندار:خیال
لباس شنا:مایو
ماست چکیده:لور
پیرامون:دور
کشور آفریقایی:نیجریه
از عناصر گازی:نئون
اداره کردن با تدبیر:مدیریت
اسب ترکی:ات
در علمی مهارت داشتن:تبحر
انبار کشتی:خن
شکم:لت
از مباحث ریاضی:جبر
زائده نشانه گیری تفنگ:مگسک
نقش هنرپیشه:رل
منزلگاه و گام:مرحله
شکوه و عظمت:هیبت
راهزن:رهگیر
حیله و مکر:دسیسه
سیماب:آبک
شغل و مقام اداری:پست
اثر محمد حجازی:هزار سخن
یر به یر:مساوی
من و تو:ما
لغو کردن:کنسل
شکستن:کسر
نوعی ساعت قدیمی:شنی
آشنا:شناس
فلز رسانا:مس
باطل شده و از مد افتاده:منسوخ
از آنتی بیوتیک ها:پنی سیلین