آب عرب:ما
آشکار:هویدا
آمرود:مل
آنچه توان بزداید:طاقت فرسا
آکنده:پر
آینده:آتیه
اثر امیر عشیری:سیاه خان
اثر پا:رد
اثر جیمز جویس:تبعیدی ها
اجداد:نیاکان
اختاپوس:هشت پا
از حشرات:زنبور
از درختان همیشه سبز:شمشاد
از دورانچهارم زمینشناسی:یخبندان
از سازهای زهی:ویولا
از سبزیهای خوراکی:نعناع
از سورهها:زمر
از سیارات منظومه شمسی:نپتون
اسب ترکی:آت
اسرار:رازها
اندازه گرمی هوا:دما
اندوختهها:ذخایر
انس گرفته:مالوف
بازرگانی:تجارت
بانگ و آواز:ندا
بخار دهان:ها
بدگویی::ذم
برگ برنده:آس
بلند و واضح:رسا
به جوش آمدن:غلیان
بیماری ریوی:سل
پارچه پاک کردن صورت:رومال
پایتخت کانادا:اتاوا
پدر و مادر:والدین
پراکندگی:شت
پرهیزکار:اتقا
پیامدها:نتایج
پیشوای مذهب لامایی:لاما
تقویم:روزشمار
توان:بنیه
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال انگلیسی:سوانسی
جامه:کسا
جان خود را برای کسی میدهد:فدایی
جستجو کردن:کاویدن
حالی کردن:فهماندن
خبرچین:جاسوس
خندان:بسیم
خوبرویی:وجاهت
دارای جلای فلزی:متالیک
دارویی که آنرا بجوشانند:جوشانده
درخت زبان گنجشک:ون
درنگ کننده:متانی
دشنام:ناسزا
دماغ:مخ
رئیس جیمز باند:ام
رفع کدورت:آشتی
روغن و چربی:په
زائو ترسان:آل
زهر بدون پادزهر:هلاهل
سالها:سنوات
سرزنش:شماتت
سرسرای بزرگ:لابی
سره:ناب
سقف:سغ
سوی و طرف:زی
سیاه و تاریک:دیجور
شاکی:گله مند
شرح و توضیح:بیان
شلوار جین:لی
شهر خوزستان:مسجد سلیمان
شهر فارس:فسا
ضد:مخالف
ظن:گمان
عود:ند
فرزندزاده:نوه
فوت شده:متوفی
قدرت:نیرو
قوس:کمانه
گرد کردن:جمع
گورها:قبور
لبه تیغ:یلمان
مخفف اگر:ار
مدرس دانشگاه:استاد
معروف به بدی:بدنام
مهارت و چالاکی:تردستی
مکتبها:مکاتب
میان:لا
نشانه:آیت
نشانه مفعولی:را
وحشی:دد
کاهو:خس
کثیر:جم
کشور آسیایی:مالزی
یک دنده:لج
آسوده خاطر:بسامان
آشکار کردن:ابراز
آقای اسپانیایی:دن
اثر آندره ژید:ایزابل
اثر عباس معروفی:ذوب شده
اثر یان فلمینگ:تندربال
از ادات پرسشی:چی
از وسایل باغبانی:کجبیل
اسب خال خالی:ابرش
اهل ادب:ادبا
بازداشت عده زیادی از مردم:بگیربگیر
بالش:متکا
بحر:دریا
بزرگ:گت
بیهوا:وکیوم
بیماری:دا
پایتخت لتونی:ریگا
پسوند دارندگی:مند
تجمع:میتینگ
تسمه دور کمر:کمربند
تن و بدن:اندام
تنظیم وسایل صحنه نمایش:میزانسن
تیر کوتاه:زج
ثروتمند:بای
جای بازگشت:ماب
جغرافیای سیاسی:ژیوپولیتیک
چهارپایان:بهایم
حالت روحی:مود
حرص:آز
حرف ندا:یا
خانه ییلاقی:ویلا
خطاب بیادبانه:هی
خمیر پخته:نان
خوراک طیور:دان
خوی گیرنده:معتاد
داخل:اندر
دعا:نیایش
دو یار همقد:اا
دوچرخه موتور دار:موتورسیکلت
دودمان:تیره
دور دهان:کب
راغب و مشتاق:شایق
رسم و عادت:معمول
رنگی بر خودرو:بژ
زدنی در کشتی باستانی:میل
زیر پا مانده:له
سبقت از میان دو خودرو در حال حرکت:لایی کشیدن
ستم:بیداد
سنبل کوهی:فو
سیلی:تس
شلوار جین:لی
شهر سینمایی آمریکا:هالیوود
شوفر:راننده
صف و رده:رج
عضو جونده:دندان
علامت جمع فارسی:ها
فوتبالیست اسپانیایی:البیول
فیلمی از میلوش فورمن:پاتون
فیلمی با بازی عنایت بخشی:خیابانی ها
قسمت برآمده استخوان مچ پا:قوزک
قسمت خارجی ساختمان:نما
گردش کردن:گشت زدن
گلی خوشبو:پونه
گناه:جرم
ماهی درون تفنگ:تیر
مایع زندگی:آب
مایه سرگرمی:لهو
محکم کردن:شد
مشترک روزنامه:ابونه
مغازه:دکان
مقیاسی در وزن:اونس
منسوب به ریه:ریوی
میوه رز:انگور
میوه قرآنی:زیتون
نگهبان:بان
نوعی بیماری عفونی:کزاز
نوعی ساعت قدیمی:شنی
نوعی نوشابه گازدار:لیموناد
نوعی کیسه:گونی
نیمه بار:تا
هلاک شده:مستهلک
همدم:یار
واحد پول چین:یوان
واحد پول ژاپن:ین
کاغذ کپی:کاربن
کالبدشناسی:آناتومی
کامل کننده:مکمل
کجاست:کو
کرشمه:ناز
کشور آسیایی:سنگال
کشور آفریقایی:لیبی
کمک کردن به برپایی فتنه:دامن زدن
یک آهنگ کامل موسیقی:دستگاه
آبستن:باردار
آرزوها:امانی
آنچه قبلا ذکر شده:همان
اتفاقات:سوانح
اثری دیگر از نویسنده «ثریا در اغما»:باده کهن
از منابع طبیعی:گاز
اشاره به دور:آنها
ایستگاه راه آهن:گار
باد و باران:بوران
بادبرین:صبا
به هوش باش:هان
بهشت جاوید:عدن
بیماری:دا
پایتخت اتریش:وین
پایتخت اسلوونی:لیوبلیانا
پایتخت بوتسوانا:گابورون
پایتخت کرواسی:زاگرب
پاییز:خریف
پدر عرب:آب
پنهان کردن:کتم
تراب:خاک
تیرهای بزرگ از گیاهان گل دار تک لپهای:ارکیده
تین:انجیر
جامه گشاد و بلند:عبا
جانور گیاه مانند دریایی:مرجان
جای خلوت:دنج
جدا از هم:سوا
جلودار:یساول
جنبش برادری مسلمانان:اخوان المسلمین
چاهی در جهنم:ویل
حرف تصدیق:بلی
حرف درد:آخ
دریدگی در لباس:چاک
دیوانگی:جنون
راست ایستاده:هج
رشته کوه طولانی جهان:اند
روستا:دیه
روشن و نور دهنده:نیر
ریسمان:رسن
زدنی در زورخانه:میل
زمین:ارض
زمین دور از آب:لیا
زمین سبز و خرم:چمن
زندان و محبس:نواخانه
سخنان بیمارگونه:یان
سگ کودکانه:هاپو
سود:نفع
سوسن زرد:وج
شاطر:نانوا
شاه شاعر:شه
شهر فوتبالی انگلستان:نیوکاسل
عضو شنوایی:گوش
عضو گفتار:زبان
فرهنگ و دانش:ادب
فرومایه:ناکس
فوتبالیست آلمانی:شورله
فوتبالیست هلندی:فانپرسی
فیلمی از بهمنفرمانآرا:خاک آشنا
فیلمی از علی حاتمی:دل شدگان
فیلمی با بازی ایرج راد:جای اودیگرخالی نیست
فیلمی با بازی حسین پناهی:چاووش
قاتل امام حسین:شمر
قبلی:پیشین
قطعی برای کتاب:پالتویی
گمراه:ضال
لرزان:متشنج
مالکیت:خداوندی
مدرسه عالی:کالج
مراد:نیت
مسابقات ورزشی منظم:لیگ
معرفت:شناسایی
موبایل:تلفن همراه
میوه و بار:ثمر
نام آذری:آد
نجات دهنده:رهاننده
نقش و وظیفه:ماموریت
نوعی سلاح پرتابی:بوم رنگ
نوعی قایق بزرگ:لنج
نویسنده «درد سیاوش»:اسماعیل فصیح
نیست و پوچ:هیچ
هسته میوه:دانه
واحدی در ارتش:هنگ
وقت و زمان:گه
کرشمه:ناز
کشور اروپایی:صربستان
کفش راحتی داخل خانه:روفرشی
آب دهان:خدو
آش:با
آماده شدن خمیر:ورآمدن
ابر نزدیک زمین:مه
اثر پائولو کوئلیو:چون رود جاری باش
اثر دافنه دوموریه:پرندگان
احمد محمود:غریبه ها
ارزاق:خواربار
ارمغان:هدیه
از روی اجبار:قهرا
از سازهای ضربی:دف
از مذاهب بودایی:ذن
بانگ و آواز:آوا
بانگ و خروش بر آوردن:غرنبیدن
بذلهگوی:لوده
برادر مادر:خالو
بیصدا:صامت
پاره پاره:ریش ریش
پاک از گناه:بری
پرنده خوش آواز:بلبل
پسر:پور
پهلوان:گو
پولی که بابت خدمتی پرداخت میشود:شهریه
پیمودن:طی
تنبل جالیزی:کدو
جهت:سوی
جهش و پریدن:پرش
جیوه:سیماب
چپاول:یغما
حرف درد:آخ
خالص و بیغش:یکرو
خرده سنگ های ریز:شن
در حال دویدن:دوان
دستورات:فرامین
دفع کننده:دافع
دوری کننده:رویگردان
دیرینگی:ازلیت
رأس:سر
راندن:طرد
رزق:روزی
رنج و محنت:لگ
رودی در فرانسه:لوار
سال:سنه
ستمکار:جابر
سیر شده از آب:سیرآب
سیم و زر ناخالص:ماخ
شراب انگوری:می
شهر خوزستان:بهبهان
شیب رو به پایین:سرازیری
صمیمی:یک دل
طلا:زر
عادی:نرمال
عدد قرن:صد
عدد ورزشی:دو
عظیم الجثه:یغر
فارقالبال:آسوده خاطر
فرهنگ آموختن:تادب
فروتنی کردن:کرشیدن
فلس ماهی:کچ
فیلمی از کلینت ایستوود:نابخشوده
فیلمی با بازی اکبر عبدی:افراطیها
فیلمی با بازی ایرج طهماسب:رفیق بد
فیلمی با بازی شبنم قلیخانی:جوجه اردک من
فیلمی با بازی نیکی کریمی:زنها فرشته اند
قلاب:چنگک
قوت لایموت:نان
مایه روشنی چشم:قره العین
محل اردو زدن:اردوگاه
محلولیکهبهشخص اسهالی دهند:اوآراس
مخفف شاه:شه
مشهور:بنام
منسوب به هنگام زاده شدن:مادرزاد
موی شیر:یال
میانتهی:جف
نام خدا در تورات:یهوه
نپخته:نارس
نگهبان:مراقب
نهر:رود
وجود داشته:بوده
وسیله:الت
وسیله جلوگیری از بارداری:آی یودی
کاغذ روزنامه:وب
کسی که چیزی را بفروشد:فروشنده
کشور آسیایی:هند
کشور آفریقایی:موریس
کشور آمریکای جنوبی:اروگویه
کشور اروپایی:سوییس
یک دور بازی تنیس:گیم
یکبار زدن:ضربه
آقای اسپانیایی:دن
آقای اسپانیایی:لی
اثر منیرو روانیپور:کنیزو
از ادات پرسش:چی
از دست دادن:فقدان
از روی ضرورت:لزوما
از مراکز استانها:یاسوج
از میوههای گرمسیری:موز
استعداد:قابلیت
اصول:ریوس
افکندن:رمی
برهنه:رت
بسیار شک کننده:شکاک
بغل:بر
بلد:راهنما
به تنهایی:یک تنه
به دنیا آوردن:زا
پاره آتش:سینجر
پایتخت آرژانتین:بوینوس آیرس
پایتخت اکوادور:کیتو
پایتخت ایتالیا:رم
پروفسور حیوانات:بز
پیوسته:متحد
تلخ عرب:مر
تن:اندام
جانب:سوی
جمعا:روی هم
چرخ چاه:دولاب
چوب خوشبو:ند
حالتی در دریا:مد
خداوند:رب
خطاب بیادبانه:هی
دارار رابطه با موضوع:ذیربط
درشت و خشن:ناملایم
دریا:یم
دلیر:شجاع
دور انداختنیها:اسقاط
دور دهان:نس
دوشیزه:باکره
راست ایستاده:هج
رجحان:برتری
رقیب:هماور
رنجاندن:آزردن
روپوش زمستانی:پالتو
زنان:نسوان
سازمان:موسسه
ساکنان:اهالی
ستایش کردن:ستودن
سرزنش:نکوهش
سرنگون:وارونه
سزاوار بودن:جاداشتن
سست شدن:وادادن
سوسن زرد:وج
سیاه و تیره:مشکین
شامهنواز:بو
شایسته:روا
شب جلوه میکند:شبنما
شخص:کس
شمشیرزن:سیاف
شهرداری:بلدیه
شهری در ایتالیا:ورونا
شهری در ایلام:ملکشاهی
شیر دهنده:دایه
صدای پشه:وز
صفت سرو:سهی
ضمیر فرانسوی:وو
عروسک معروف:باربی
عشوه آمدن:نازکردن
فرزند فرزند:نبیره
فوتبالیست پرتقالی:نتو
فیلمی با بازی مجید مظفری:غریب هومه
قطعی برای کتاب:وزیری
گروهها:اجتماعات
گشودن:بازکردن
گوارا:هنی
لطیفهها:هزلیات
لعاب:ورنی
لقبی اشرافی در اروپا:کنت
لوس:ننر
ماه شاعرانه:مه
مخترع تلفن:بل
مظهر لاغری:نی
مقابل:ازا
میوه قرآنی:زیتون
نااستوار:لق
نشانه مفعولی:را
نقش، انگاره:ایماژ
نمایان:مریی
نیکی کردن:احسان
هوشیاری:زیرکی
هیئت منصفه:ژوری
واژگون:نگون
ویتامین انعقاد خون:کا
کشور آفریقایی:نیجریه
کمک کننده:یاریگر