فیلمی از محمدعلی سجادی:بازجویی یک جنایت
هدر رفتن و باطل شدن:پایمال شدن
اسب چاپار:یام
بردن چیزی:حمل
ماده ای لزج و چسبنده مورد استفاده در مواد غذایی:ژلاتین
وا رفته:شل
بسیار مهربان:ودود
تیری که با کمان اندازند:ناوک
سپید موی شاهنامه:زال
فضایی که جسم اشغال می کند:حجم
صبر زدر:الوا
معروف:شهیر
پراکندگی:شت
گرد:کروی
از ورزش ها:دو
نوعی سبزی با مصرف دارویی:ریواس
نوعی بیماری پوستی:کهیر
پیدا کردن:یافتن
فوتبالیست پرتغالی:وییرینیا
دین مسلمانان:اسلام
کاملا شبیه:عینهو
کمک کننده:یاور
مقابل کمی:کیفی
قدرت و توانایی:وسع
امتناع:خودداری
تهی:خالی
بی شرم و حیا:پررو
نیم تنه مردانه:کت
از مراکز استان ها:بجنورد
شهری در کره جنوبی:پوسان
حرف تعجب:وا
ابر نزدیک زمین:مه
نماهنگ:کلیپ
ساز تیره:تار
مرغابی:اردک
اسب رستم:رخش
موجود خیالی ترسناک:دیو
پدر:والد
کلاه فرنگی:هت
گریبان:یخه
در راس اداره یا کاری قرار دارد:رئیس
راز:سر
بازیگر فیلم زبان مادری:آتش تقی پور
فیلمی از داریوش مهرجویی:طهران تهران
اثر سیامک گلشیری:مهمانی تلخ
از سوخت های فسیلی:گاز
خوب و بدیع:نغز
سلطنتی:کیانی
پشته:تل
سایه:ظل
از مراکز استان ها:خرم آباد
چوب نیمه سوخته:زغال
آب شستشوی پای بیمار:پاشویه
نقش کردن نوشته روی کاغذ:چاپ
همسر مرد:زن
سخن جویده جویده:من من
ذوب:گداز
ناپیدا:گم
عضو صورت:لب
اسم:نام
لرزان:متشنج
شب طولانی:یلدا
پوشاک ستور:جل
در:باب
فیلم دنباله دار:سریال
فوتبالیست آلمانی:هوملس
طلایی:زرین
حرف افسوس:آه
کلام خودستا:من
به دنیا آوردن:زا
دهان:کام
بی پرده:رک
دچار شوک شده:شوکه
کلاهبردار:شیاد
نوعی پارچه ابریشمی:تافته
پرنده نجار:دارکوب
با هم:توامان
ورقه نازک نوشتنی:کاغذ
موی سر:کاکل
سپهر:فلک
پارچه ای که روی چیزی پوشند:لفافه
نشانه مفعولی:را
پاک از گناه:بری
دست نخورده:بکر
ارجمندی:عز
واژه:لغت
یار داماد:عروس
ناقص:نارسا
فیلمی از ران هاوارد:یک ذهن زیبا
اثر عباس معروفی:آونگ خاطره های ما
اثر ساموئل بکت:روزهای خوش
به حیوانات اهلی اطلاق می شود:چهارپا
قاره کهن:آسیا
شرح و توضیح:بیان
انبار کشتی:خن
چهره:رو
اثر شهریار مدنی پور:شرق بنفشه
سهل:آسان
خرگوش عرب:ارنب
محبوب و معشوق:نگارین
در حال جنبش:لرزان
نا استوار:لق
نوشابه الکلی:عرق
داربست زیر سقف:خرپا
ابله:کانا
تازی:عرب
تیم فوتبال ایتالیایی:اودینزه
از غلات:ارزن
منسوب به ارتش:ارتشی
علم پزشکی:طب
قوم کم حرف:لر
املاک وقف شده:اوقاف
ایستگاه راه آهن:گار
پودر شده چیزی:گرد
پاکیزه کردن:پالودن
سایه:نش
دگرگونی:تبدیل
از بیماری های التهابی:هپاتیت
از روزهای هفته:چهارشنبه
جهنم:هاویه
زائو ترسان:ال
مهربان:رئوف
خداوند:یزدان
هویدا:فاش
فوتبالیست پرتغالی:نانی
فیلم رسول ملاقلی پور:هیوا
زنده:حی
ستایش کننده:مداح
قائم مقام:جانشین
نرم و روان:لین
خطاب بی ادبانه:هی
دارای استقلال نسبی:خود مختار
روح:روان
جواهر گوشواره:آویز
مال و ثروت:منال
زمینه:تم
دراز:طویل
آشپز:طباخ
خود:خویشتن
آشپزخانه:مطبخ
قرار دادن:نهادن
در حال دویدن:دوان
بازیگر فیلم کاغذ بی خط:جمیله شیخی
از حروف الفبا:واو
کشته شدن در راه خدا:شهادت
حیوانی با پوست گرانبها:خز
سیلی:لت
خانواه:اهل
ویژگی زن باشخصیت:خانمی
پیوسته و بدون توقف:مداوم
آفریدگار جهان:خدا
برگزیده:ممتاز
یار پت:مت
مقر آمدن:اقرار
فرصت دادن:امان دادن
نژاد آلمانی:ژرمن
پرهیزکاری:تقا
عطش:تشنگی
به پایان رسید:تمت
از دست رفته:مافات
سناریو:نمایش نامه
یوم:روز
فرزند ناخلف:نا اهل
سمی که از میکروب ها ترشح می شود:زهرابه
حرص:آز
رده:صف
آتش:نار
از حشرات گزنده:ساس
خرابی:هدم
شرکت سازنده کنسول بازی:سگا
کله:سر
علامت جمع:ها
وی:او
اثر صادق چوبک:اسایه ادب
نفی از ترسیدن: مترس
پایتخت توگو:لومه
حاکم:فرماندار
چراغ:سراج
وزن انگلیسی:اونس
عدد دو رقمی:هجده
مملو:پر
مرکز فرماندهی:ستاد
باطن انسان: ضمیر
از شهرهای استان یزد:اردکان
به طور رسمی:رسما
روشن و درخسان:تابان
دوستی:مودت
کارگردان"یک ذهن زیبا":ران هاوارد
ماهی درون تفنگ:تیر
مادر:والده
گرداگرد دهان:نس
عود:ند
حرکت هوا:باد
بر سر عروس و داماد ریزند:شاباش
ردپای کسی را گرفتن:رد زدن
پوشاک گردن:شال
مالش دادن:ماساژ
نشانه مفعولی:را
بازگردانیدن:ارجاع
فرصت دادن:امان دادن
می:شراب
ولگردی:هرز
فوتبالیست اسپانیایی:راموس
پرنده ای خوش آواز:سار
آهنگ:ملودی
سوا:جدا
پسته شاد:خندان
کاسه سر:اهیانه
تئاتر:تماشا خانه
جایگاه ویژه سینما:لژ
می دهند و رسوا می کنند:لو
بازداشتن:منع
خصلت:خوی
رنگ:فام
کلاه فلزی جنگی:خود
عدد اول:یک
نت چهارم:فا
شهر رازی:ری
اثر جواد مجانی:دیوساران
احسان و خوبی:نیکی
نصف هر چیز:نیمه