آب بند:سد
آب منجمد:یخ
ابتدا:بدو
از حروف یونانی:مگا
از سبزیجات:گندنا
از گناهان کبیره:زنا
از هالوژن ها:ید
از یاد رفته:فراموش
امتداد:راستا
بازده:راندمان
بالیدگی:نمو
بخشودن:عفو
برداشتن حاصل چیزی:بهره برداری
برش سینمایی:کات
بلیغ:شیوا
بیرم:اهرم
پایان دنیا:آخرالزمان
پوچ و دروغین:الکی
پول ایران:ریال
پیوستگی:استمرار
چاره اندیشی:تدبیر
حرف انتخاب:یا
حصیر:بوریا
دام ماهی گیر:تور
درخت تسبیح:یسر
درگذشت:وفات
دریا:یم
دستور زبان انگلیسی:گرامر
دفعه:بار
رنگ طبیعت:سبز
روحانی زرتشتی:مغ
رونق:رواج
زندگی نامه:بیگرافی
زنده:حی
زیان:ضرر
سرایت:واگیری
شاهکاری از هومر:ایلیاد
شهر مذهبی عراق:نجف
شیرینی یزدی:باسلق
صندلی وعظ و خطابه:کرسی
صنم:بت
ضربه ای در بوکی:هوک
طریق:راه
عدد خیطی:سه
عریض:پهن
علامت مفعولی:را
غاری زیبا در همدان:علیصدر
غزال:آهو
غیر ارادی:ناخواسته
فقیر:ندار
فلانی:یارو
فهمیدن:ادراک
قدرت:توانایی
قصر:کاخ
گدایی:تکدی
لجوج:یکدنده
مادر سهراب:تهمینه
مالامال:پر
محور سنگ آسیا:بست
میوه خوب:به
ناشنوا:کر
نت چهارم:فا
نور:ضیا
نوعی پارچه:آرمک
نوعی دارو:قرص
همدم:مونس
همدم:یار
واحد سنجش زاویه:رادیان
واخد قدرت جریان الکتریسیته:وات
وحشی:دد
کشت به امید باران:دیم
کشتزارها:مزارع
کشور آفریقایی:تونس
کودن:ابله
یتیم خانه:دارالایتام
آش:با
آشکار ساختن:نمایاندن
آواز خواندن:ترنم
ابزار شنیدن موسیقی:هدفون
اثر شهلا پروین روح:تنها که می مانم
اثر فهیمیه رحیمی:ماندانا
از عوامل بیماری زا:ویروس
اساس:مبنی
امر:دستور
انبوه خلق:توده
انگشت اشاره:سبابه
بازگرفتن:ستاندن
بدرود:وداع
برآمدگی:زایده
بغل:بر
بندر جنوبی:چابهار
به خاک سپردن:تدفین
به دنیا آمدن:ولادت
بی خطر:امن
بیگانه:غریبه
بین صبح و شب:نیمروز
پایتخت فراری:رم
تازه:نو
تازه داماد:نوشاد
ترسناک:هایل
ترسیده:مرعوب
تمام کننده:متم
تنیسور زن چینی:لینا
چشیدن:مزیدن
چه چیز؟:چی
چهره:دیدار
چهره:رو
چیره:پیروز
خارج:برون
خوش طعم کننده غذا:ادویه
داخل:اندر
دانه سحر آمیز:لوبیا
دو برادر:اخوین
دوستان:یاران
دیگ دهان گشاد:تیان
راه پر پیچ و خم درکوه:گردنه
رشک بردن:غبطه
رفتار از روی ناز:لنجه
رهبر:پیشوا
ساز کیوان کلهر:کمانچه
سرداب:دخم
سوی و طرف:زی
شتاب دادن:تسریع
شهر هرمزگان:میناب
ضربه با پشت راکت:بک هند
عدد ورزشی:دو
عضو رونده:پا
علامت تجاری:مارک
علم شعبده قدیم:ریمیا
فشرده و له شده:مچاله
فیلمی از بهمن فرمان آرا:یک بوس کوچولو
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:گوزن ها
فیلمی با بازی مهران غفوریان:نردبان چوبی
قاضی ورزشی:داور
قشنگ:زیبا
قلب قرآن:یاسین
گرمای سخت:هجیر
گل ناشکفته:غنچه
مایوس:ناامید
محل طبابت:مطب
مرد جوان:شاب
میان:لا
میوه هسته ای:بادام
نام شهر تیسفون:مداین
نامحدود:بیکران
نخستین:اولیه
نشانه مفعولی:را
نوش دارو:پادزهر
همت ها:همم
وحشی:دد
ویران:منهدم
کافی:بس
کاملا شبیه:عینهو
کره:گوی
کشوری در آمریکای مرکزی:مکزیک
کمک پرستار:بهدار
کوچکتر:که
آتشدان حمام:تون
آگاه و باخبر:واقف
آماده کردن:تهیه
از انواع کباب ها:برگ
از خود راضی:ننر
از شبه فلزات:ید
الکن:لال
انحنای کمر:قوز
اندرونی و جای زنان:حرمسرا
باقی جان:رمق
بخیه لباس:کوک
برکت سفره:نان
به رو خوابیده:دمر
بی قواره:قناس
پدافند:تدافع
پرستار:نرس
پوشاک گشاد بی آستین:شنل
پیر سفید موی:زال
تیزهوشی:ذکاوت
چغندر پخته:لبو
چکیدن آب:رش
حداقل:کمینه
حقیقی:راستین
حلال و جایز:روا
خبر و حدیث:روایت
خودستایی:لاف
خیس:تر
دارایی:مال
دانا:فهیم
دانه سیاه:سویدا
در مقام تعجب به کار رود:واه
دستگاه خنک کننده موها:سشوار
دنباله رو عروس:ینگه
رئیس آشپزخانه:خوان سالار
رایت و بیرق:لوا
رخساره:عذار
ردیف:رج
رنگ و لون:فام
روز بعد از امروز:فردا
روغن آرایشی:وازلین
سرزمین:وادی
سوگند:قسم
شعله آتش:گر
ظرف آبخوری:لیوان
عروی آذری:گلین
فتنه انگیز:فتان
فراوان:وافر
فراورده زنبور:عسل
فرمانده لشکر:سرلشکر
گدا:سائل
گشاد شده رگ های وریدی:واریس
گود و عمیق:ژرف
مادر:مام
مادر آذری:آنا
ماهی کنسروی:ساردین
مثل فرد خسیس:نظرتنگ
مرکز ایتالیا:رم
مسطح:هموار
مقابل مرد:زن
موی مجعد:فر
میوه خوشه ای:انگور
میوه گرمسیری:موز
نا آشنا:ناشناس
ناشی:نابلد
نت میانی:لا
نوعی حریر نازک:وال
نی تو خالی:نال
هدیه عروس:رونما
همراه شلوار:کت
همسر مرد:زوجه
همکار پرستار:بهیار
واحد شمارش گردو:فال
وسنی:هوو
کجاست:کو
کوتاه شدن جامه:آبرفتن
یکی از هفت قلم آرایش بانوان:حنا
آسان:سهل
اثر سید مهدی شجاعی:اندوه برادر
از خود راضی:لوس
از شهرهای استان یزد:طبس
از وسایل تحریر:مداد
استخر:آبگیر
افراد زندانی در یک سلول:هم بند
اقامه دعوی:ادعا
ایالت قطبی آمریکا:آلاسکا
بازگشایی:افتتاح
بالاپوش قدیمی:عبا
بخش متحرک میز:کشو
بدبویی:تعفن
بیماری تنفسی:آسم
بیماری درد مفاصل:رماتیسم
تخم مرغ فرنگی:اگ
تیزهوشی:دها
جمله قرآنی:آیت
جنازه:نعش
جیران:آهو
چرخ چاه:دولاب
چیرگی و غلبه:تسلط
حلال مشکلات:راه گشا
حیرت:دهشت
خاک کوزه گری:رس
خدای زرتشت:اهورا مزدا
خوب و خوش:نلم
خودبینی:کبر
خوی و طبیعت:منش
دختر ترکی:قز
درآمدها:عواید
درد چشم:رمد
دورویی:نفاق
رتبه کارمندی:آشل
رعد و برق:تندر
رودی در اتریش:دانوب
زن زیباروی:جمیله
زیان:ضرر
سرخ کمرنگ:ال
سرما:زم
سوگند:قسم
سکوت کردن:زبان بستن
سیلاب:هین
شترمرغ آمریکایی:ناندو
شلغم:لفت
صد ترکی:یوز
طریق کوتاه:ره
غیر آن:ماسوا
فرزند نتیجه:نبیره
فیلمی با بازی آنتونیو باندراس:نقاب زورو
فیلمی با بازی جعفر دهقان:سیب و سلما
لایه میانی زمین:جبه
لخته شدن خون:انعقاد
مادر بزرگ:جده
مجموع آثار جوی:آب و هوا
معادل فارسی آباژور:نورتاب
مقابل نزدیک:دور
منقار کوتاه:نک
میانه روی:اعتدال
میوه خشکبار:توت
نژاد و گونه:رگه
نوازنده دف:دف زن
نوبت بازی:داو
نیشتر رگزن:ادر
هجی کردن حروف:هجا
هدیه:تحفه
واحد پول ترکیه:لیر
کاخ زمستانی:تجر
کوه عرب:جبل
یار خسرو:شیرین
آرشیو:بایگانی
آسودگی:استراحت
اثر آلبر کامو:طاعون
از ابزار آهنگران:سندان
از حروف الفبا:شین
از شهرهای مهم مصر:اسکندریه
از مواد مخدر:کوکائین
الهی:ربوبی
اندیشه بد در دل:وسوسه
باران اندک:رش
بازیگر فیلم سگ کشی:حسن پور شیرازی
باطن:جنان
بخشوده و مهربانی کردن:حن
بدون قصد و عمد:ناخودآگاه
بسیار روان:سیال
به وجود آوردن:دایر کردن
پایتخت ایرلند:دوبلین
پایتخت بحرین:منامه
پایتخت دانمارک:کپنهاگ
پایتخت کانادا:آتاوا
پرنده قطبی:پنگوئن
پسوند شباهت:سا
پول فلزی:سکه
تو:درون
تواضع:قرون
تکیه بر پشتی:لم
تیم فوتبال لیگ برتری:سپاهان
جانشین او:وی
جزا:پاداش
چای فرنگی:تی
حرف نفرت:اف
خانه پشت به آفتاب:نسر
خفاش:شب پره
خواب:نوم
دارای عاقبت بد:بد انجام
درخت عرب:شجر
دست بر کسی کشیدن:نوازش
دلپذیر:خوشایند
دوربین فیلم برداری قابل حمل:هندی کم
دوست و همدم:یار
رفع دلخوری و کدورت:آشتی
رویت نشده:نادیده
سر:راز
سرزنش کردن:طعن
شاهدخت:پرنسس
شرمگین:خجلان
شهر ایران و آمریکا:بلد
شهر ایران و آمریکا:میامی
ضمیر غایب»او
ظروف شکسته تعمیر می کند:بند زن
عالی و برتر:تاپ
عدد خیطی:سه
عدد روستا:ده
فرماندهی:ریاست
فصل:موسم
فضایل:کمالات
فنا:هلاک
گرچه:خواه
گرم مطبوع"ولرم
گله های گاو،گوسفند و شتر:بسوایم
گوشه ای در دستگاه ماهور:دلکش
لایه ای در زیر پوست:هیپودرم
مالکیت و صاحب بودن:خداوندی
متافیزیک:ماورا الطبیعه
مجرای خون:رگ
مجموعه:ست
محل عبور:معبر
مرکب سر به راه:رهوار
مسیحی:ترسا
مشک:خیک
مطرب:نواگر
مکتب ادبی معتقد به تخیل و احساسات:رمانتیسم
میوه تلفنی:آلو
نت میانی:لا
نوعی حلوا:لو
نیروی شهوت:با
هجوم:سورن
همیشه:مدام
وفور:فراوانی
یاری دهنده:مددکار
یقین:باور