آیینها:ادیان
اثر رضا امیر خانی:مناو
از ابزار نوشتن:روان نویس
از حروف الفبا:میم
از سورهها:اعلی
استقرار و قرار:ثبات
ایالتی در آمریکا:تگزاس
با الکتریسیته کار میکند:برقی
بالابر ماشین:جک
بانگ:آوا
باوفای حیوانات:سگ
بزرگ شدن غده تیروئید:گواتر
بلعیدن:قورت دادن
بیماری:دا
پایتخت اسپانیا:مادرید
ترس:هراس
تشنه نیست:سیرآب
تصدیق آلمانی:یا
ته چیزی:قعر
تو:درون
تیر بسیار بزرگ:دیرک
جراحت:ریش
جمع فیلسوف:فلاسفه
چالاکی:شتاب
حرف نداری:بی
حقیقت چیز:هویت
حمال:باربر
خاشاک:خس
خراب:ویران
خودکشی ژاپنی:هاراکیری
خوشایند:دلکش
خوشحال:شاد
دارایی:املاک
دستمال یک بار مصرف:دستمال کاغذی
دیوار کوتاه:نرا
راه راست یافته:راشد
رهبر استقلال هند:گاندی
ساده و بیآلایش:بیرنگ
سالم و تندرست:سرومروگنده
سخت و تند:شدید
سریالی با بازی داریوش ارجمند:نازونیاز
سودها:فواید
سیلی:لت
شمیم:بو
شهر اصفهان:نایین
شهر خوزستان:رامشیر
شهری در آلمان:هانوفر
شکاف:سوراخ
شیشه آزمایشگاهی:آرلن
ضمیر غایب:او
ظرفیت:گنجایش
عالی و برتر:تاپ
عامل تکثیر نهانزایان:هاگ
عبادت مسلمانان:نماز
عظیمالجثه:یغر
فریب:نیرنگ
فوتبالیست برزیلی:رامیرس
فیلمی از محمد سجادی:گمشدگان
فیلمی با بازی نگار جواهریان:خوابگاه دختران
گردش دسته جمعی:پیکنیک
گرو گذاشتن:رهن
مادر:مام
مایل:راغب
متحرک و پویا:دینامیک
محل اقامت قافله:کاروانسرا
مخفی:سری
مشقتها:تکالیف
معشوق:نگارین
منصوب به پدر:پدری
مهر و نگین:خاتم
میانه بد بین دو نفر:شکرآب
میوه هزار دانه:انار
میوه هستهای:گیلاس
نام آذری:آد
نظرات انتخاباتی:آرا
نوعی پارچه کشباف:تریکو
نیلوفر:فل
نیک گفتن:تجوید
واسطه:میاندار
وحشی:دد
وسیله مشاهده اجسام ریز:ذره بین
کارکرد:راندمان
کجاست:کو
کشور آفریقایی:لیبریا
کمی و نقصان:افت
کوچک:صغیر
یار دیرین صندلی:میز
یونجه:قت
آشکار:عیان
آقای اسپانیایی:لی
از اجزای دستگاه گوارش:مری
از روی اجبار:ضرورتا
اعمال:حرکات
امتداد یافته:ممتد
امرود:مل
اهل هرات:هریوه
بازگردانیدن:ارجاع
بازیچه دخترانه:عروسک
بجز:الا
بر روی زیربنا ساخته میشود:روبنا
بزرگتر:کبری
بلای ناگهانی:غایله
بنده زرخرید:قن
بیسواد:امی
بیماری:دا
بیماری زردی:یرقان
بیکبار، ناگاه:هوازی
پادشاهان:کیان
پایانها:اواخر
پایتخت آلمان:برلین
پایتخت بلاروس:مینسک
پایتخت لوستو:ماسرو
پایتخت هند:دهلی نو
پرستش کردن:عبودیت
پس داده:مسترد
پیروی کردن:تابعیت
تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم
جنین:رویان
جهان هستی:کیهان
حرف همراهی عرب:مع
خجسته و نیکبخت:مسعود
خراب:ویران
خمیده:دوتا
خیمه بزرگ:هواری
داخل:اندرون
داخل شدن:ورود
دروازهبان اسپانیایی:دخیا
درونی:داخلی
دستار:عمامه
دستگاه پخش تصویر و صدا:ویدیو
دعاها:اوراد
رایزنی:مشورت
روح:روان
رود بزرگ ایران:کارون
روزانه:یومیه
ریسمان کلفت:طناب
زاینده:زایا
زنده:حی
سانسور:ممیزی
سخت و مشکل:دشوار
سرگردان:حیران
سوار دلیر:شهسوار
سیاره زهره:ناهید
شهر خراسان رضوی:فریمان
شهر زنجان:قیدار
شور و غوغا:ول وله
صبر:شکیب
ضمیر خودستا:من
عالم غیب:لاهوت
عقب:دنبال
غذایی از برنج:چلو
فیلمی با بازی ایرج قادری:لیلاج
فیلمی با بازی شهاب حسینی:تنهایی
قدیمی:کهن
مالک:ذا
متذکر:یادآور
مرطوب:نمناک
منسوب به حضرت موسی:موسوی
ناچار:لاجرم
ناخوشایند:ناگوار
نام ترکی:آد
نسبت داشتن:تناسب
نوع تفکر:ذهنیت
نیازها:حاجات
هدیه دیدن روی عروس:رونما
هسته میوه:دانه
همان نوبت است:نوبه
همچون:چو
واحدی در سطح:آر
واژگان:لغات
والیبالیست ایرانی:تشکری
وعدهگاه:میعاد
کجاست:کو
کشور آفریقایی:سودان
کهنه و قدیم:دیرین
یازده:اا
یونجه:قت
اثر آلفونس دوده:ژاک
اثر جلال آل احمد:سفرآمریکا
اثر رضا امیرخانی:مناو
اثر ژان پل سارتر:زنان تروا
اثر مهرداد اوستا:پالیزبان
ارز پرقدرت:دلار
از بیماریهای عصبی:پارکینسون
از روی قصد:عامدا
از سبزیهای خوراکی:نعناع
از سورهها:سبا
از مراکز استانها:زاهدان
از مراکز استانها:قم
اسباب احتیاطی:یدک
اسباب و لوازم:سامان
اشاره به دور:آن
اشک ریختن:گریستن
با اقبال:بختیار
با شما در یک محل کار میکند:همکار
با کسی ساختن:سرکردن
برجستگی طبیعی در سطح چیزی:زایده
برگ برنده:آس
برهنه:رت
برکسی خندیدن:استهزا
بنده زررخرید:قن
به ناز و نعمت زیستن:تنعم
به هوش باش:هان
بوی رطوبت:نا
بیخطر:ایمن
پایتخت باهاما:ناسایو
پرستار کودک:لله
پیکارجویی:رزمجویی
تاجر:بازرگان
توانایی:یارا
حداد:آهنگر
حرف نداری:بی
حرکت کردن باد:وزیدن
درخشنده:لالا
دست مالیدن:مس
دستبند:یاره
دستگاه نساجی:هف
دشوار:سخت
رژ لب:ماتیک
رشته فلزی:زنجیر
رطوبت:نم
روزها:ایام
روشنی:ضو
زن بهشتی:حوری
زنان:نسوان
ساز و برگ اسب:یراق
سال طولانی:کبیسه
سرسرا:هال
سگ گزنده:هار
شتر بارکش:لوک
شهر فارس:بوانات
شهرنشینی:تمدن
ضمیر اول شخص جمع:ما
طلایی:زرین
عدد فردوسیپور:نود
عهدهدار:سرپرست
فوتبالیست اسپانیایی:ماریوسوارز
فیلمی با بازی سعید راد:همراهان
قسمت مجزای سالن:غرفه
گردشها، زمانها:ادوار
گریه و زاری کردن:نالیدن
گفتار:قال
گودال:لان
گیاهی مفید برای نفخ:رازیانه
ماساژ میدهد:ماساژور
ماهی کنسروی:تن
محل جمع شدن:پاتوق
مخالف سیاسی:اپوزیسیون
مخالف و بدرفتار:ناسازگار
مراد و مقصود:نیت
مزه نامطبوع:تلخ
ملخ دریایی:قمرون
میوه گرمسیری:آناناس
نااستوار:لق
نشانی بر صورت:خال
نگاه خیره:زل
نورافشان:لوستر
نوعی گیاه خاردار:گون
نیرو:توان
همنهاده:سنتز
هیجان:تب وتاب
واحد پولایران و عربستان:ریال
وجود و هستی:بود
کافی بودن:اکتفا
کشنده بیصدا:سم
کشور اروپایی:یونان
یاری:مدد
آسیاب مطبخ:هاون
اثر حسینقلی مستعان:نوری
اثر داستایفسکی:شبهای روشن
اثر شولوخوف:دنارام
اثر فهیمه رحیمی:ماندانا
اثر ناتاشا امیری:هولاهولا
ادعا کردن:دعوی
از استانها:اصفهان
از روی اجبار:ضرورتا
از سورهها:عنکبوت
از سورهها:یس
از گیاهان دارویی:زیره
از ماههای سریانی:ایلول
از وسایل پرواز:بالون
اسباب خانه:مان
اسباب و اثاثیه:باروبندیل
استعداد فهم و دریافت:شم
الک کردن غلات:بوجاری
باتلاق:لشاب
بچه دزد معروف:آل
بدشانس کارتونی:برنارد
بسیار نالنده:انان
بیماری پشه آنوفل:مالاریا
پذیرش:اگرمان
پنکه:فن
تابه نان پزی:ساج
تدوین شده:مدون
تصادم:برخورد
تصفیه:پالش
تیم فوتبال ایتالیایی:کیهوو
تیکهگاه:عماد
چهارچوب خودرو:شاسی
چوب خوشبو:ند
حرف پرسش:آیا
حرف فاصله رسان:تا
حیوان نجیب:اسب
خام:کال
خوب:نکو
خویشان:عشیره
دارای اجر و پاداش:ماجور
داستان بلند:رمان
دردها:آلام
درشت و خشن:ناملایم
درمان کردن:علاج
درنگ و سکون:آرام
دیه:سربها
رشته کوه افغانستان:هندوکش
رفت و آمد:آمد وشد
رود جنوب غرب ایران:مارون
روز مقدس:یوم الله
رونده با ناز:خرامان
زیاد آذری:چوخ
زیر پا مانده:له
زیر خاک کردن:چال کردن
سازش کردن:کنارآمدن
سازمان مخوف هیتلری بود:اساس
سرو کوهی:سندروس
سنجیدن:قیاس
سیلی:تس
شالوده:پایه
شهر تهران:ری
شکوه و جلال:کیابیا
ضمیر خارجی:یو
ضمیر غایب:او
عدد قرن:صد
عقب:ورا
غیرعادی:آنرمال
فلس ماهی:کچ
فیلمی با بازی حامد بهداد:زندگی با چشمان بسته
قایق:زورق
قضاوت:داوری
گل نرم ته نشین شده:لای
لحظه:دم
لسان:زبان
لگام:عنان
مار خطرناک:افعی
مقیاس کار انجام شده:کارکرد
ناپدری:راب
نی میان تهی:نال
نیستی و فنا:هلاک
نیلوفر:فل
هنرپیشه نقش کمدی:کمدین
هوو:وسنی
واحد طول:متر
واحدی برای اندازهگیری درجه حرارت:فارنهایت
کال:نارس
کبوتر دشتی:یمام
کتاب شاعر:دیوان
آب دهان:خدو
آسیبها:بلایا
آهسته:یواش
اثر آلودگی:لکه
اثر پا:رد
از پیامبران:الیاس
الماس بازی:جم
اهل هند:هندو
ایالتی در آمریکا:الاباما
ایزد آب ایران باستان:آناهیتا
بازیگر «پرونده هاوانا»:امین تارخ
بخار دهان:ها
بخت آزمایی:لاتاری
بخشنده:وهاب
برادر حضرت موسی:هارون
برجستگیهای شبیه دندان:دندانه
برهنه:رت
بلوا:آشوب
بن:ریشه
به بیماری سگی دچار شدن:هارشدن
به پایان بردن:اختتام
به علاوه:وانگاه
به نرمی رفتار کردن:مدارا
بیماری و ناخوشی:نالانی
پاک از گناه:بری
پایه:اساس
پوستین:وت
پیشرفته:مترقی
پیشوا:رهبر
ترساندن و دور کردن:تاراندن
تضمین:گارانتی
تیره گشتن:تارشدن
ثروت و داراریی:مال
جابجا شونده:منتقل
جستجو کننده:جویا
چرک و ریم:سخ
چه کسی:کی
چوب بست:تارم
حکم فقیه:فتوی
خداوند:یزدان
خطاب بیادبانه:هی
خوردنیهای مفید:سبزی
خوشگوار:نوش
دانه سفت درون برخی میوهها:هسته
در عمل:عملا
درخت تسبیح:یسر
دور دهان:کب
دیوار کوتاه:نرا
روز نیست:شب
زیبا و فریبنده:فریبا
سانسور:ممیزی
سوگند:یمین
شهد:نوش
شهر ایالات متحده:اوکلند
شهر رازی:ری
شهر کرمان:رابر
شهر کرمان:ریگان
علم اداره کردن:مدیریت
فروتنی کردن:کرشیدن
فوتبالیست آلمانی:مولر
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فوتبالیست هلندی:یویلفلتن
فیلمی از پیتر جکسون:موجودات آسمانی
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:یک مرد و یک شهر
فیلمی با بازی سروش صحت:طهران تهران
قاشق بزرگ:ملاقه
قلیل:کم
گربه عرب:هر
گرداندن کار:اداره
گرمسیری:حاره
گویی:همانا
متحرک:سیار
محل عبور:ممر
محکم کردن:شد
مدت ده سال:دهه
مرتجع فلزی:فنر
مسئولدریافت وجه در بانک:صندوق دار
مقابل:ازا
میانهها:اواسط
ناشایست:ناروا
نان پهن:لواش
نشانه:آرم
نوعی رنگ نقاشی:آبرنگ
نیکویی:ثوابکاری
هممعنی:مترادف
همان بوته است:بته
وقوف به امری:اشراف
ویتامین جدولی:کا
کشور اروپایی:سان مارینو