فیلمی با بازی بهروز وثوقی:بر آسمان نوشته
اثر دافنه دوموریه:ترقی ژولیوس
لباس بلند مردانه:قبا
شکل و صورت:قیافه
افسر عالی رتبه:ژنرال
پوشش بالش:روبالشی
گودال و مغاک:لان
دیگری:غیر
مربوط به جسم:جسمانی
محل سرپوشیده ذخیره آب:آب انبار
سفر کنندگان:مسافران
سرسرا:هال
نامادری:زن بابا
بازیکن اسپانیایی تیم آرسنال:کازورلا
ویتامین انعقاد خون:کا
کجی:ناراستی
قوت لایموت:نان
جابجایی هوا:باد
نوعی موسیقی:جاز
مادر خودمانی:ننه
پس چیزی:دنبال
پایتخت مالت:والتا
مانند بودن:تشبه
حرف فاصله:تا
روستا:ده
هرزگی:لش بازی
حلقه نورانی دور ماه:هاله
فلانی:یارو
شکم:لت
مال دار:دارا
درگذشتگان:اموات
آشتی:سلم
آگاهی و اطلاع:خبر
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:امروز و فردا
دارای اختیار:مختار
حریص:طماع
درختی در بهشت:طوبی
نویسندگی و کتابت:قلم زدن
شرط بندی:قمار
صمغ ساقه گون:کتیرا
شهر خراسان رضوی:کلات
کار سرسری:سنبل
شنونده:مستمع
همچنین:نیز
نوعی رنگ نقاشی:آبرنگ
کشور آسیایی:لائوس
نشانه ها:علامات
ارجمندی:عز
ناپاکی:پلیدی
نوعی برنج پخته:پلو
دهان:کام
نخی که دور چرخه پیچیده باشند:کلاف
زمان سنج:تایمر
پهلوان و دلیر:گو
وسیله نوشتن:مداد
حرف نهم یونانی:یتا
گزیدن:نیش زدن
فریاد کشیدن:جیغ زدن
حزن:غم
وارد کردن دارو با سرنگ:تزریق
از مواد خوشبو:عنبر
خاک نرم:غبار
شادمان:خرم
اخلال کننده:مخل
پسر مازنی:ریکا
تکیه دادن:لم
قاتل امام حسین ع:شمر
غیر از:جز
کناری:بغلی
نوعی بیماری پوستی:آکنه
ای خدا:یارب
زبان عرب:لسان
چه کسی:کی
نام خدا در تورات:یهوه
ساز و برگ اسب:یراق
لوده و مسخره:دلقک
خو گرفتن:انس
از ماه های سریانی:ایار
همه و تمام:عموم
فریاد:نعره
بخش پایین جامه:دامن
سالک:رهرو
سیاه رنگ"ادهم
مجاز از چیره شدن:سایه افکندن
بخشی از اوستا:یسنا
برگ کاغذ:ورق
سرگرمی سودمند:جدول
اعتبار و آبرو:وجهه
سرحدها:حدود
ستوده شده:محمد
دره:وادی
معبر خون:رگ
قطعی برای کتاب:جیبی
نباید بی آن به آب زد:گدار
پیوستگی و اتصال:پیوند
علامت جمع فارسی:ها
سست شدن:وادادن
حیوان عظیم الجثه:فیل
راندن مزاحم:دک
هستی:وجود
درختی هندی:انبه
حاکم:والی
بیهوده و دروغکی:الکی
نصیحت پذیر:حرف شنو
دریای عرب:بحر
جلای پارچه:آهار
لم یزرع:بایر
زهره:ونوس
کوهان شتر:کوهه
قبر:گور
جواهر انگشتر:نگین
آب دهان:خدو
خوراکی از اسفناج و تخم مرغ:نرگسی
عابد مسیحی:راهب
شکوه:فر
گروه و دسته:فوج
آشکار شدن:افشا
حرف ندا:ای
برعکس:وارونه
جوی آب:جوب
کمرنگ شدن:رنگ باختن
سمی در باکتری:آندوتوکسین
سرای مهر و کین:دل
از ماشیه های راه سازی:لودر
گرفتگی زبان:تاتا
گیاه خاردار:گون
بالا و پایین پریدن:جست و خیز
سلول:یاخته
پرده ای در چشم:عنبیه
ظرف گل:گلدان
بالا بودن دمای بدن:تب
توانایی:تاب
پرش به درون آب:شیرجه
برهنه:رت
فرزند زاده:نواده
بزله گویی:شوخی
قورباغه:وک
اشاره به دور:آن
از دانه های خوراکی:نخود
ستاره:تارا
پس انداز:اندوخته
معلق:آویخته
قلندر:درویش
زشت:کریه
دو برادر:اخوین
غیر از:جز
ماهی کنسروی:تن
شتر تندرو:هیون
متحیر شدن:یکه خوردن
عدد هندسی:پی
چیز:شی
بازیکن اسپانیایی اینترمیلان:مونتویا
مایه کوبی:واکسیناسیون
والیبالیست ایرانی:فیاضی
نت چهارم:فا
ویرانه:خرابه
مشک:خیک
دستور زبان:گرامر
علف مخدر:گراش
آسیب:اک
قلیل:کم
از روی خطا:سهوا
علامت شادی:خنده
نوعی مرغ ماهی خوار:بوتیمار
کار روزمره:روتین
بدهکار:مدیون
آتش قرآنی:نار
خشنود نیست:ناراضی
ویراستار:ادیتور
اتاق کشتی:کابین
این:همین
ابر نزدیک زمین:مه
از خواهران برونته:آن
موش خرما:راسو
خاک صنعتی:رس
ماست چکیده:لور
گل ته جوی:لای
پایتخت ایتالیا:رم
نویسنده امیل:روسو
ملخ دریایی:قمرون
اثر بیژن نجدی:خواهران این تابستان
اثر توماس مان:بودن بروکها
اثر اسماعیل فصیح:درد سیاوش
پاره کهنه:ژنده
مخترع تلفن:بل
پوشاک طیور:پر
مولود:ولید
شاخه ای از فیزیک:مکانیک
بعد از هفت:هشت
اثر آلفونس دوده:ژاک
شهر چهارمحال و بختیاری:اردل
تعهد و ضمان:عهده
خاک کوزه گری:رس
مشاور:رایزن
بی گمان:لاشک
کوتاه قد:زمیر
آرایش:زینت
آهستگی:کندی
نمایش خنده دار:کمدی
سست و بی دوام:زپرتی
جرقه:شراره
یارو:فلانی
ناسپاسی کردن:کفر
تذکر:یادآوری
راب:ناپدری
قضاوت:داوری
پرستش:یشت
خرده سنگ های ریز:شن
نت میانی:لا
بار و ثمر:میوه
احصائیه:آمار
مربوط به ملی:ملیت
شهر پیامبر:مدینه
بیهوش شدن:غش کردن
ظرف غذای سربازان:یغلاوی
نسبت دادن خصلت های خود به دیگران:فرافکنی
حرارت:تف
شخصیت و منش:کاراکتر
لم یزرع:بایر
روز بعد از فردا:پس فردا
حرکت دادن:تکاندن
دور بازی:راند
ساز شاکی:نی
راه و روش:شیوه
خرده گرفتن:ایراد
ابتیاع:خریداری
اثر آندره ژید:آمنتاس
واحد سطح:آر
مقابل روز:شب
رنگ سبز تند:یشمی
اهل ادب:ادبا
ریسمان:بند
هم:نیز
حرف فاصله رسان:تا
مروارید:در
خواب نیست:بیدار
تفتیش:بازرسی
چیره شدن:غالب آمدن
رهبر دینی بوداییان:دالایی لاما
آشیان:لانه
صاحب:ذا
دریای عرب:یم
نمایش در چادر بزرگ:سیرک
فهرست:لیست
وسیله شخم زدن:گاو آهن
تلف شده و از بین رفته:مالیده
نمایش صامت:پانتومیم
میان:لا
بنیاد و اساس:مبین
تصدیق خودمانی:آهان
از پادشاهان پیشدادی:جم
سرخورده:دمغ
پنددار:وهم
پایتخت تانزانیا:دودوما
اشاره به دور:آنها
شهر کردستان:مریوان
آموختن:یاد دادن
بیماری اندک:کسالت
رویش:نمو
آمادگی:اهیو
اندوهناک:غم انگیز
پشیمانی:ندم
به سوی:الی
خطاب بی ادبانه:هی
نوعی کرم روده:آسکاریس
بجز:الا
زیرک:رند
سالخورده:مسن
مقابل سنت گرایی:مدرنیسم
بی انتها:لایتناهی
همراه زنجیر:غل
از خواهران برونته:ان
لیف خرما:پیشن
وسیله توقف خودرو:ترمز
خرده سنگ های ریز:شن
نشانه:آیت
سر:راس
سخت کوفته و خسته:له و لورده
بدنامی:ننگ
پراکندن:نشر
سست و بی حال:کسل
پشم شتر:وبر
مجنون:دیوانه
سمبلیک:نمادین
سطح سخت:زبر
آرایش:زیب
مقاصد:اهداف
واحد پول عربستان:ریال
گروه ورزشی:تیم
خطا کردن:سهو
کشاورزی کردن:سهو
غربال:آردبیز
حرف ندا:آهای
بخشی از اوستا:یسنا
مروارید:در
محل ورود:در
از ماه ها:مرداد
روز نهم ذی الحجه:عرفه