اثر جمالزاده:یاد و یادبود
اثر الکساندر پوشکین:گاو ریلیادا
آب نیمه گرم:ولرم
ساز و برگ اسب:یراق
عدد اول:یک
مخترع تلفن:بل
متمایل به یک جهت:یکوری
فیلمی با بازی نیوشا ضیغمی:چارسو
بشقاب دراز و بزرگ:دیس
فیلمی از حمید بهمنی:گام های شیدایی
کیسه کش حمام:دلاک
قایق:زورق
دریای عرب:یم
صاحب:ذا
بخشنده:کریم
پشت سر:ماورا
بنگاه:موسسه
دیوار گلی:دای
درمان:دارو
علامت جذر:رادیکال
روایت کننده:راوی
مادر:والده
قطر دهانه لوله تفنگ:کالیبر
چه کسی:کی
شاگرد دهان:پادو
امر از پاشیدن:پاش
ساکت باش:هش
دایره ها:دوایر
نوعی ماهی خلیج فارس:غباد
زاده و مولود:ولید
یاری دهنده:مددکار
برادر حضرت موسی ع:هارون
اتومبیل سبک:سواری
ساکنان:اهالی
شهر فارس:داراب
سخت:شدید
جنین:رویان
نوعی بیماری همه گیر:وبا
لاجوردی:نیلگون
شهر رازی:ری
نور اندک:کورسو
از چاشنی ها:سس
حرف تعجب:وا
کفیل:ضامن
روش و طریقه:رویه
طرفدار جدایی:لائیک
کارها:امور
از وسایل پرواز:بالون
هم:نیز
فوتبالیست پرتغالی:نانی
اندیشناک:نگران
علامت جمع فارسی:ها
تیم فوتبال فرانسوی:نیس
هوو:وسنی
کار اداری مهمی ندارد:میرزا بنویس
فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:ماهی ها عاشق میشوند
فیلمی از مهدی صباغ زاده:بازی تمام شد
دایه:ظیر
اثر مولیر:تارتوف
نوعی حکومت:جمهوری
نوشته متعلق به ادبیات:ادبی
فالگیر:رمال
بدی:شر
عدد قرن:صد
نگهبان راه:راهدار
تقویم غربی:میلادی
ترس:بیم
پول روسیه:روبل
خالص و بی غش:سارا
نوعی بیماری روحی:هیستری
کشور آفریقایی:مالاوی
خداشناس:عارف
خدمتکار:دادا
چیز:شی
مردن از غصه:دق
دومین:ثانوی
ساحت و میدان:پهنه
ستون بدن:پا
از اشکال هندسی:دایره
دهان خودمانی:دهن
نسل پنجم:ندیده
علم ذرات ریز:نانو
فوتبالیست فرانسوی رئال مادرید:بنزما
نیاز به استدلال ندارد:بدیمن
دارایی:مالیه
تابان:منیر
پودر منفجره:باروت
توانایی نتیجه و محصول دادن:بازدهی
عظمت و شوکت:کبکبه
گفتگو کردن:مکالمه
کشور آفریقایی:لیبریا
شکایت:شکوه
وقت چیزی یا کاری:نوبت
حرف نفی:نه
از حالات دریا:مد
تیم فوتبال ایتالیایی:یوونتوس
سرمای بسیار سخت:زمهریر
نیم صدای زنبور:وز
برابر:یکسان
روز:یوم
نخست:اولا
نوعی بیماری پوستی:آکنه
رهبر کاتولیک های جهان:پاپ
اعلان:پوستر
فلز سرخ:مس
کشور آفریقایی:مالاوی
حامی مالی:اسپانسر
فیلمی با بازی حمیده خبرآبادی:یک خوشگلو هزار مشکل
فیلمی از مایکل چیمینو:شکارچی گوزن
حرص:آز
زبانه آتش:گر
سایه بان دستی:چتر
کتاب شاعر:دیوان
جسور و بی ادب:گستاخ
واحد انرژی:ژول
نیمه خالی لیوان را می بیند:منفی باف
جانوری با پوست گرانبها:خز
پهلوان:گو
دست به دامان شدن:توسل
دریاها:بحار
از اوراق بهادار:برات
عود:بربط
دشت:هامون
خطاب بی ادبانه:هی
بی خساب شدن:یر به یر شدن
سیاهی جسم از دور:شبح
مضطرب:نگران
پر:لبریز
شهر آذربایجان غربی:شوط
کمیاب:نایاب
نصف هر چیز:نیمه
رطب:خرما
عضو سخن گفتن:زبان
جغد:بوف
واحد پول ایران:ریال
آشکار:مبرهن
دختران:بنات
پیرو آیین بها:بهایی
سمت راست:یمین
شهر اردبیل:پارس آباد
مستی:سکر
آراسته شده:مزین
پیشوای دینی:امام
کشور آفریقایی:اریتره
ضمیر وزنی:من
بیهوشی:غش
نارس:کال
مجموعه ای از پله ها:پلکان
ناقص:نارسا
آرامگاه:مرقد
سپاه:لشکر
بانگ کبوتر:هدیل
خواندنی دانش آموز:درس
پوشش شمشیر:غلاف
ممنوع:قدغن
گرفتاری:بلا
جانشین:بدیل
آسیب:اک
زر:طلا
علم پزشکی:طب
کافی:بس
تو در تو:لابلا
تباهی:فساد
روزهای مهم مذهبی:ایام الله
آرایش:زینت
سمبولیک:نمادین
کشور اروپایی:لتونی
از گل های رنگین معطر:زنبق
سنگ آتشفشانی:آذرین
راه راست یافته:راشد
صاحب:ذی
گرما:حر
پدر مرده:یتیم
متحرک:جنبنده
تعلیمی:آموزشی
شبیه:همانند
دانای علم و ادب:ادیب
تا:الی
قایق بزرگ:لنج
کوچک:که
دمای بالای بدن:تب
گوشه فوتبالی:کرنر
عداوت و دشمنی:کین
التهاب:سوزش
جاوید:سرمد
ماه دهم قمری:شوال
سپاه:قشون
همگی:جمله
چندین وزیر:وزرا
خوش گذران:عیاش
دورتر:ابعد
اثر صادق هدایت:نیرنگستان
اسباب زندگی:معاش
شیر بیشه:عباس
ریشه:بن
بخشی از گیاه:ساقه
بیمار:علیل
بگو مگو:یکی به دو
نتوان بر آن قیمت گذاشت:بی بها
ویتامین انعقاد خون:کا
عرصه دو و میدانی:پیست
کوشش:سعی
بزرگ و عقیم:کلان
چارچوب:کادر
پول فلزی کم بها:پشیز
سیلی صدادار:شپلق
آگهی کوتاه تبلیغاتی:تیزر
از علوم پایه:ریاضی
شریان:شاهرگ
پیشوا:قائد
باور:یقین
پارچه سوراخ سوراخ:تور
افراشته:اهتزاز
بشقاب بزرگ:دوری
قدرت:زور
تصدیق انگلیسی:یس
پایین:ذیل
حقیقت هرچیز:ذات
مایه روشنی:آب
نیز:ایضا
پایتخت ایرلند:دوبلین
اثر فتح ا... بی نیاز:اندوه رهگذران مرده
فوتبالیست ایتالیایی:آندرها پولی
ناخوشی:درد
به تدریج:نرم نرمک
جهنم:هاویه
عطر بستنی:وانیل
شایسته:روا
گل ته جوی:لجن
ماهر:چیره دست
علاج:درمان
نوعی قلم:خودنویس
پاداش:اجر
لغزیدن:سکندر
کلمه نفی:نه
انتقال بیماری به دیگری:سرایت
آرام و بدون دغدغه:ریلکس
کشور اروپایی:اتریش
رواج و توسعه:گسترش
از شهرهای استان فارس:خرامه
پرده دری:هتک
کلمه شرط:اگر
فیلمی با بازی باران کوثری:نرگس
پایه و اساس:قاعده
مقدس بودن:قداست
موجود زشت و ترسناک:عفریت
امانتی:عاریت
چیزی را به تماشا گذاشتن:نمایش
سود برنده:ذینفع
حساب کردن:بر شمردن
خشک و شکننده:ترد
بیمار:ناخوش
عدد تنفسی:شش
متداول:مرسوم
ناسزا:دشنام
به گمان افکندن:ایهام
وسایل زندگی:سامان
به طور موقت:موقتا
زن یا مرد بودن افراد:جنسیت
از حبوبات:ماش
باد کردگی:ورم
رطب:خرما
پاک و صاف:معین
نام نهاده شده:موسوم
شهر ترکمنستان:مرو
محبوب:معشوق
کلمه شگفتی:وه
قضاوت کردن:داوری
از محمدعلی جمالزاده:کهنه و نو
تیم فوتبال فرانسوی:متز
طلا:زر
واحد سطح:ار