آب دهنده:ساقی
اجاق گاز:فر
ارجمندی:عز
از احشام:بز
از دنیا رفتن:ارتحال
اسب چاپار:یام
او:وی
بانو:خانم
بت:صنم
بخشنده:راد
برهنه:رت
بله ایتالیایی:سی
بهشت:مینو
بی حال و مجروح:خسته
بیمناک:ترسنده
پارچه صاف کن:اتو
پایتخت فلسفه:آتن
پایتخت نیجر:نیامی
پژو ایرانی:پرشیا
پسوند محافظت:بان
پهلوان:یل
پوشاننده:ساتر
پیاپی:متوالی
تئوریسین:نظریه پرداز
ترانه:آهنگ
ترس آور:مهیب
جداکننده سره از ناسره:نقاد
جمع مونث:ات
جنین:رویان
چارچرخه:گاری
حافظه رایانه:رم
حرف آخر:یا
حرف تنفر:اف
حمل و نقل:ترابری
خاک صنعتی:رس
خصلت های پسندیده:مکارم
خوشحال:شادمان
خیس:مرطوب
درون:تو
درک کردن:حس
دشمنان:اعدا
ده هزار متر مربع:هکتار
دوست خاموش:کتاب
رقابت ورزشی:مسابقه
روانداز پشمی:پتو
روش دین:شرع
زلال و آشکار:شفاف
زمان بی پایان:ابد
زوج یا زوجه:همسر
ساز شاکی:نی
سده های میانه:قرون وسطا
سنگ گرانبها:گوهر
سی و یک سانت:پا
سیاره مارس:بهرام
شگفت زده و گیج:مبهوت
شهر چین:دالیان
شوفر:راننده
شکم:بط
صحنه تئاتر:سن
صدای گریه:هق هق
صمغ گیاه گون:کتیرا
صنعت:فن
عدد قرن:صد
فرمایش ها:اظهارات
قدرت و اقتدار:نیرومندی
گاز نیتروژن:ازت
گربه زیبا:ملوس
گفتگوی دوستانه:گپ
لحظه:ان
مخفف اگر:ار
مخلوط شده عامیانه:قاطی
مرگ سیاه:طاعون
مساوات:برابری
مساوی:یر
ملافه:شمد
مهیا شده و آماده:فراهم
میانه حال:متوسط
میوه خشک باری:توت
میوه گرمسیری:انبه
ناپیدا:گم
ناخن اسب:سم
نام ها:اسامی
نقش هنری:رل
نقصان:کمبود
نمو:رویش
نیکی:خوبی
هوشمندی:فراست
وزغ:وک
کشته شدن:هلاکت
کمال مطلوب:ایده آل
کوزه:سبو
کوهی در اروپا:پیرنه
یک پنجم:خمس
آب بینی:مف
آب حیات:آب حیوان
آتش:نار
آشکار:بارز
اثر آلودگی:لکه
اثر جعفر مدرس صادقی:بچه ها بازی نمی کنند
اثر فهیمه رحیمی:ماندانا
اثر منصور یاقوتی:با بچه های ده خودمان
اجداد:آبا
اجداد:آل
از استان ها:قم
از بروج فلکی:جدی
امامان:ائمه
امر به نگاه کردن:نگر
ایستگاه قطار:گار
با:آش
با سلیقه جور در می آید:باب دندان
باید خودمانی:باس
بخل:شح
برش هندوانه ای:قاچ
بسیار نعمت دهنده:منان
بنای یادبود کسی:یادمان
پاک و مطهر:طیبه
پرنده آش سردکن:سار
پرورش دهنده:مربی
پنیر عرب:جبن
پوست دباغی شده گاو:چرم
پوشاک دور گردن:شال
پوشش ستور:جل
پول:وجه
پیامبر:نبی
پیداکردن منشا و علت اصلی:ریشه یابی
تازه به دوران رسیده:ندید پدید
تلف شده:نفله
تنیسور چینی:لینا
تیر پیکان دار:یب
جاذبه:کشش
جنگ کردن:آوردیدن
جنون آزار دیگران:سادیسم
جوشن چرمین:یلب
حرف همراهی:با
خوب نیست:بد
خوش آمد گویی عرب:اهلا و سهلا
دائم:همیشگی
داروغه:شحنه
درخت لرزان:بید
دست ها:ایادی
راه میان دو کوه:دره
راه کوتاه:ره
رنگ جوانمردی:کرم
روزگار:دهر
سائل:گدا
ساز شاکی:نی
سر فوتبالیست:هد
سرنیزه:سنان
سزاوارتر:اولی
سلطان:شاه
سنجیدن:سبک سنگین کردن
سه یار هم قد: ا ا ا
شادی:فرح
ضمیر عربی:هو
عشق فرنگی:لاو
فیلمی از میلوش فورمن:سیاره میمون ها
قطب مثبت:اند
قلعه کوچک:ارگ
گلی به رنگ زرد روشن:پامچال
لوس:ننر
مادر عرب:ام
مرتجع فلزی:فنر
مسکوک نقره:درهم
موی طلایی:بور
ناپاک:نجس
نهر:رود
نیروها:قوا
کشور آفریقایی:چاد
کلام:سخن
از امراض پا:واریس
از حروف ندا:ای
از داروهای مکمل غذایی:مولتی ویتامین
از مدارک تحصیلی:سیکل
از میوه ها:آلو
از نژادها:زردپوست
اصطلاحی در شطرنج:مات
اظهار محبت کردن:مهر ورزیدن
باغ معروف:فدک
بالای بیگانه:آپ
پافشاری:ابرام
پمادی برای درمان التهاب:پیروکسی کام
پوشش ستور:جل
پیکر درخت:تنه
تذکر:یادآوری
تزویر:ریا
تشنه فریب:سراب
تمام دهان:کپ
تکیه کلام خودستا:منم
جد رستم در شاهنامه:سام
خار:ذلیل
خدمت کننده:خادم
خشک نیست:تر
خودنمایی:فیس
خویشان:نزدیکان
داخل:فرو
داروی ضد عفونت:جنتامایسین
دریای عرب:یم
دشمن سخت:لد
دوست:یار
دیرکرد:تاخیر
دیگ بزرگ:پاتیل
ربایش:جذب
ردیف:صف
رودی مرزی:اترک
روشنی:تابش
ریشه:بن
زائوترسان:آل
زندگی کن"زی
زنده :حی
زیارت خانه خدا:حج
سپهر:فلک
سخن بیهوده:یاو
شهر بادگیرها:یزد
شهری در آلمان:کلن
شهری در استرالیا:سیدنی
صومعه:دیر
عارضه ای در چشم:التهاب قرنیه ای
عشوه:ناز
فرشته صور:اسرافیل
قطب مثبت:آند
قطره ای برای چشم:کلرام فنیگل
قلعه:ارگ
گیاه خورشتی:کرفس
لحظه:آن
لوله گوارشی:مری
ماده درون خمیردندان:فلوراید
مایعی که کبد ترشح می کند:زردآب
متحد:ملتزم
محافظ مروارید:صدف
محلی در مکه:منا
مخفف خوب:خب
مدرن:نو
مذهب:دین
مرگ چهارپا:یوت
موش خرما:راسو
نا استوار:لق
ناشازگار:مخالف
نپذیرفتن:رد
نشان تجاری:آرم
نوعی بیماری تنفسی:برونشیت
نوعی بیماری چشمی:نزدیک بینی
نوعی زغال سنگ:کک
نوعی شعر:غزل
کهنسال:مسن
آفریدن و به وجود آوردن:تکوین
آماده و مهیا:رو به راه
آنچه در شب نمایان:است:شب نما
ابزار باغبانی:بیل
اثر سیمین دانشور:ساربان سرگردان
از علائم نگارشی:آکولاد
اطلاع یافتن:پی بردن
امتناع:خودداری
بخیه:کن
بدکاران:اشرار
به پرواز دراوردن:پراندن
بها:نرخ
بیماری:دا
پادشاهی:کاویان
پایان:آخر
پلیس فضای مجازی:فتان
پوشش پرندگان:پر
پول خارجی:ارز
تلخ عرب:مر
چشم چرانی:نظر بازی
حالتی در دریا:مد
حرف دهن کجی:ی ی
حریف:رقیب
حساسیت:آلرژی
خانواده:اهل
خجسته:فرخ
خوش خوان:قرا
در حال خندیدن:خندان
درخت آزاده:سرو
درخت اعدام:دار
درخت انگور:تاک
دستور زبان انگلیسی:گرامر
راه رفتن:مشی
رستگاری:هدا
رسیدگی و بازرسی:سرکشی
رود آرام:دن
زاری و ناله:نوحه
زبان دار بی زبان:لال
زبان واتیکان:لاتین
زمان بی آغاز :الست
زین و یراق اسب:ستام
سختی و صلابت:شدت
سر:راس
سری و دست:ست
شرمسار و خجل:کنفت
شفقت:رحم
صاحب منصب:پایور
صف:رده
عمق:ژرفا
عمیق:گود
فانوس دریایی:فار
فلکه:میدان
فیلمی از سام مندس:جاده ای به سوی تباهی
قسمتی از پا:ران
قلعه کوچک:ارگ
گربه عرب:هر
گروه ورزشی:تیم
لقب حضرت ابراهیم ع:بت شکن
ماه سرد:دی
مجسمه ساز:پیکر تراش
موج رادیو:باند
نظرات:آرا
نغمه ای در موسیقی ایرانی:بیات ترک
نوعی صمغ با خاصیت الکتریسیته:کهربا
نیروی نظامی یک کشور:ارتش
نیکی ها:مکارم
هادی:رهنمون
هم پیمان:متحد
واحد سطح:آر
واگیردار:مسری
کشور آفریقایی:آریتره
کنار:پهلو
کندن:حفر
آنان که مایه فخر جامعه هستند:مفاخر
آهسته:یواش
اثر اسماعیل فصیح:دیدار در هند
ارفاق:آوانس
از دنیا رفتن:مردن
اسطوره سینمای ایران:بهروز وثوقی
امانتی:عاریه
بازیگر زن چارچنگولی:بهاره رهنما
بافتن:تنیدن
ّچه آدم:فرزند
بدی:شر
بیوگرافی:زندگی نامه
پی به موضوع سری بردن:بو بردن
تندیس:مجسمه
جامع و لباس:کسا
جلگه وسیع بی درخت:استپ
حد فاصل بهشت و جهنم:برزخ
خطاب بی ادبانه:هی
خمیدگی:انحنا
دانه سحر آمیز:لوبیا
در ساحل ایستادن کشتی:پهلو گرفتن
دروازبان اسپانیایی:دخیا
دفعه:بار
دگرگون شدن اوضاع:ورق برگشتن
رزق:روزی
رزمایش:مانور
رستنی:گیاه
رنگ خزان:زرد
زردپی:رباط
سنگ شدن:تحجر
سه تا:ثلاث
شان و شوکت:دبداب
شهر بی قانون:هرت
صدای خنده:هرهر
طبل بزرگ:کوس
عضو صورت:لپ
علامت:نشان
عود:ند
فراخ:گشاد
فراموشکار:نسی
فرود امدن:هبوط
فریاد افسوس:وای
گداختن فلز:ذوب
مخزن پول کودکان:قلک
مسکن قوی اعتیاد آور:مرفین
ممنوع:قدغن
منصوب به امام رضا ع:رضوی
منظور:مراد
مهربان:رئوف
مورد اطمینان:موثق
موقت:گذرا
ناحیه و سرزمین:بلده
ناله و زاری:نوحه
نحیف و شریف:نبیل
نشان تجاری:انگ
نگاه شاعرانه:نگه
نوعی سنگ قابل تورق:میکا
نوعی نان:لواش
هرچیز معلق:اونگ
همسر آدم:حوا
هنگام:آوان
کاور:روکش
کلاه فرنگی:هت
کنایه از اشکال تراشی:سنگ انداختن