آب املاح دار:آب معدنی
آسیب و بلا:آفت
آشتی:سلم
اثر ناهید طباطبایی:چهل سالگی
اثر کافکا:مسخ
احمدی نژاد نقدش کرد:یارانه
از غلات:جو
استان:ایالت
بسیاری:بسی
بهار:ربیع
کتاب حضرت داوود ع:زبور
تظاهر:ریا
جشن و شادی:طوی
چاره اندیشی:تدبر
چاشنی غذا:سس
حرف همراهی:با
حشره آفت چوب:موریانه
حکومت مردم بر مردم:دموکراسی
حیوان باوفا:سگ
خوی و سرشت:منش
درنگ:مکس
رنگ طبیعت:سبز
روشنایی:ضو
زد و بند پنهانی:ساخت و پاخت
زمین آماده کشت:ایش
سرای مهر و کین:دل
سرحد:مرز
شمای محترمانه:جناب عالی
شهر انار:ساوه
شهر خراسان جنوبی:طبس
صد متر مربع:آر
عام تر:اعم
عزیز عرب:ام
عضو رونده:پا
عهد به جای آوردن:وفا
فشنگ"گلوله
فلز سنگین:سرب
فیلم معروف مایکل کورتیز:کازابلانکا
قشر و طبقه:لایه
قصر:کاخ
گرامی تر:اکرم
گفتگوی دوستانه:گپ
مانند و شبیه:بسان
مخفف اگر:گر
مردم یک کشور:ملت
مصیبت:بلا
نادان:کانل
نژاد ایرانی:آریا
نفوذ و رخنه:رسوخ
نیامان:آل
نیم صدای گوسفند:بع
وسیله احتیاطی:یدک
وظیفه و تکلیف:مسئولیت
کاشف عامل سل:کخ
کانال:ترعه
کشت به امید باران:دیم
کشور امریکای جنوبی:پاراگوئه
آشکار:مبرهن
اثر حماسی هومر:ایلیاد
اثر یان فلمینگ:جیمز باند
از رفته به جا ماند:رد
اسکلت:استخوان بندی
اسکنه نجاری:پرما
اشاره به دور:آن
با خم می آید:چم
بازی اسب و گوی:چوگان
بالابر:آسانسور
بچه دزد معروف:آل
بی حال:سست
بیماری:دا
پایتخت ایتالیا:رم
پایتخت یونان:آتن
پرستار فرنگی:نرس
پشت:کمر
پول چشم بادامی ها:ین
تالاب:مرداب
تکان و جنبش:سک
جانور:حیوان
چهره و ریخت:شکل
خانم:بانو
خفتن:آرامیدن
خوردنی پس از غذا:دسر
خیس:تر
دارای زن و فرزند:عائله مند
دارو:دوا
درخشان:منیر
دشمنی:کین
دو یار هم قد:ا ا
ذره بار مثبت در اتم:پروتون
رانده شده:منزجر
رشته کوه افغانستان:هندوکش
رها:آزاد
رواج دادن:ترویج
زمین مسابقه:میدان
ژوله:شبنم
سالن بزرگ:تالار
سرد:خنک
سردسته و رئیس:سردمدار
سمبل ممانعت:سد
شخص:کس
شدید و دارای تتلفات زیاد:مرگبار
شهر گیلان:لاهیجان
شوم قدم و نامبارک:پیس پید
ضایع و زبون:لکات
ضمیر اول:من
طلایه دار:پیشتاز
ظرف آب:پارچ
علامت:نشان
قبیله صدر اسلام:اوس
قطعی:حتمی
گل نرم:لای
لباس شنا:مایو
مجلس بزرگان:سنا
محصول آسیاب:آرد
مرغ ماهی خوار:حواصیل
مفصل ساعد و بازو:آرنج
موضوع انشا:تم
میان:لا
نخست:اول
نشانه بیماری:تب
نشانه مفعولی:را
نظرات انتخاباتی:آرا
نمایش نامه نویس آلمانی:برت ولتبرشت
نوعی موشک:دوربرد
نیا:جد
همسر مرد:زن
وجه خسارت:تاوان
کاندید:نامزد
کوچک:ریز
کیسه ای بر پشت چهارپا:خرجین
یازده: ا ا
آزمون:تست
آسان کردن:تسهیل
اثر ایرج پزشک زاد:پسر حاجی باباجان
احوالپرسی از بیمار:عیادت
اطلاع:خبر
اکراه و ناچاری:جبر
باب کردن:ترویج
باربر شهری:وانت
بالا آمدن آب دریا:مد
بچه کوچولو:نینی
بدن:تن
بدون قصد و عمد:ناخودآگاه
بوی ماندنی:نا
پایان نامه:تز
جادو:سحر
جوی خون:رگ
خرف فاصله:تا
حرف همراهی عرب:مع
حیوان غرب وحشی:بوفالو
دالان:کریدور
درد:الم
دریای عرب:یم
دهان:کب
دیدار کردن:لقا
رایحه:بو
سرشت:طینت
شمای بیگانه:یو
شهر:مدن
شکاف:درز
شکننده:ترد
صاحب:ذا
صنم:بت
طعنه زن پیاز:سیر
غارت و چپاول:تاراج
فیلمی از مل گیپسون:آپوکالیپتو
گاه شاعرانه:گه
گودال و مغاک:لان
محله شمال تهران:ونک
مخلوط کردن:هم زدن
مزیتی علاوه بر مزیت سابق:نور علی نور
مهندس معمار:آرشیتکت
نقطه بر صورت:خال
نوعی پارچه ابریشمی:تافته
نوعی پرده:کرکره
نوعی رقص ایرانی:باباکرم
نوعی موسیقی غربی:جاز
وحشی شدن:توحش
کشور جزیره ای در اقیانوس هند:مالدیو
کشور کوچک اروپایی:لوکزامبورگ
کی داده کی گرفته:مهریه
یک بار کشیدن سیگار:پک
آبگیر:تالاب
اثر جان استاین بک:شرق بهشت
اثر چربی:لک
احدیت:یگانگی
ارجمندی:عز
از پرندگان /ابزی:لک لک
از شهرهای ژاپن:کیوتو
از مراکز استان ها:یاسوج
از معضلات جامعه:اعتیاد
امرود:مل
اولین انسان:آدم
این مکان:اینجا
بازو:رش
برنده:تیز
بلند شدن:اعتلا
بیگانه:غریب
پادساه:کیا
پایتخت آلمان:برلین
پایتخت سوئیس:برن
پراکندگی:شت
پوچ و خالی:واهی
پول ژاپن:ین
تخت پادشاه:سریر
ترساندن:رم
تلفن همراه:موبایل
توانایی:یارا
جامه:کسا
جاندار تک سلولی:آمیب
جانشین:علی البدل
جدید:نو
جرعه:قلپ
چله کمان:زه
حریص:رس
حشره آفت مزارع:ملخ
خالص:قح
خداوند:رب
دارای کار و هنر:پیشه ور
درخت زبان گنجشک:ون
ذکر و دعا:ورد
رایحه:بو
رقیق تر:ارق
رگی در گردن:ودج
روزی دهنده:رازق
زمان سنج:تایمر
زندگانی:حیات
زینت و آرایش:بزک
سرپرست:ولی
سرپرست خانواده:نان آور
سلاح:حربه
شعله آتش:لهب
شما بیگانه:یو
شهر زنجان:خرمدره
شکستن:کسر
شکوه:فر
صنم:بت
عضو شنای آبزیان:باله
غذایی با برگ مو:دلمه
فال نیک:استخاره
فریاد:جیغ
قمر :ماه
گنج:دفینه
لطیف:نرم
مادر عامیانه:ننه
محاسن صورت:ریش
محلی:بومی
مساوی:یر
معلم اول:ارسطو
میان:وسطی
میدان جنگ:آوردگاه
ناپیدا:غایب
نوشیدنی حرام:شراب
همیشه:دائم
واحد سطح:آر
ورزش مایه دارها:گلف
کشور آفریقایی:سیرالئون
کشور مبارک:یمن
کوزه سفالی:سبو
یازده:ا ا
آشکار و واضح:مبرهن
اثر آلودگی:لکه
اثر عبدالحسین زرین کوب:دو قرن سکوت
از استان ها:قزوین
از چهار عمل اصلی:ضرب
اسم:نام
امکان اتفاق در آینده نزدیک:قریب الوقوع
بارها:مکررا
بلند و شیوا:رسا
بله بی ادبانه:ها
پشه:سارخک
تاوان:تقاص
تاکنون:هنوز
توهین کردن:اهانت
چوب گردن گاو شخم زدن:یوغ
خاک:تراب
خدمتکار:دادا
خوراکی از سیب زمینی:کوکو
درمانده و گرفتار:زابراه
دست به دامان شدن:توسل
دعوت کننده:داعی
دوستی:ود
دیوار بلند و محکم:ترا
ذره باردار:یون
زادگاه رازی:ری
سست اراده:ضعیف النفس
شایسته:بسزا
شبانگاه:مسا
شهر آذربایجان غربی:خوی
طایفه:قبیله
عقل:خرد
فلز سرچشمه:مس
فیلم معروف جیمز کامرون:تایتانیک
قله زاگرس:دنا
قول و قرار:وعده
گرانی:تورم
گستره آبی پهناور:اقیانوس
گوش ماهی:صدف
گیاهان تیره گندمیان:غلات
لق بهشت:برین
مخترع تلفن:بل
مداخله بی جهت:فضولی
مهربان:رئوف
مکان ورزش های باستانی:زورخانه
نفرت دارنده:نافر
نوبت بازی:داو
نوعی مثلث:قادم الزاویه
نیمه صدای گربه:هق
واحد نظامی:رسد
ورزش رزمی ژاپن:جودو
وسنی:هوو
کشور اروپایی:کرواسی
کلام دعوت به سکوت:هیس