اثر آلفونس دوده:ژاک
اثر جلال آل احمد:سفرآمریکا
اثر رضا امیرخانی:مناو
اثر ژان پل سارتر:زنان تروا
اثر مهرداد اوستا:پالیزبان
ارز پرقدرت:دلار
از بیماریهای عصبی:پارکینسون
از روی قصد:عامدا
از سبزیهای خوراکی:نعناع
از سورهها:سبا
از مراکز استانها:زاهدان
از مراکز استانها:قم
اسباب احتیاطی:یدک
اسباب و لوازم:سامان
اشاره به دور:آن
اشک ریختن:گریستن
با اقبال:بختیار
با شما در یک محل کار میکند:همکار
با کسی ساختن:سرکردن
برجستگی طبیعی در سطح چیزی:زایده
برگ برنده:آس
برهنه:رت
برکسی خندیدن:استهزا
بنده زررخرید:قن
به ناز و نعمت زیستن:تنعم
به هوش باش:هان
بوی رطوبت:نا
بیخطر:ایمن
پایتخت باهاما:ناسایو
پرستار کودک:لله
پیکارجویی:رزمجویی
تاجر:بازرگان
توانایی:یارا
حداد:آهنگر
حرف نداری:بی
حرکت کردن باد:وزیدن
درخشنده:لالا
دست مالیدن:مس
دستبند:یاره
دستگاه نساجی:هف
دشوار:سخت
رژ لب:ماتیک
رشته فلزی:زنجیر
رطوبت:نم
روزها:ایام
روشنی:ضو
زن بهشتی:حوری
زنان:نسوان
ساز و برگ اسب:یراق
سال طولانی:کبیسه
سرسرا:هال
سگ گزنده:هار
شتر بارکش:لوک
شهر فارس:بوانات
شهرنشینی:تمدن
ضمیر اول شخص جمع:ما
طلایی:زرین
عدد فردوسیپور:نود
عهدهدار:سرپرست
فوتبالیست اسپانیایی:ماریوسوارز
فیلمی با بازی سعید راد:همراهان
قسمت مجزای سالن:غرفه
گردشها، زمانها:ادوار
گریه و زاری کردن:نالیدن
گفتار:قال
گودال:لان
گیاهی مفید برای نفخ:رازیانه
ماساژ میدهد:ماساژور
ماهی کنسروی:تن
محل جمع شدن:پاتوق
مخالف سیاسی:اپوزیسیون
مخالف و بدرفتار:ناسازگار
مراد و مقصود:نیت
مزه نامطبوع:تلخ
ملخ دریایی:قمرون
میوه گرمسیری:آناناس
نااستوار:لق
نشانی بر صورت:خال
نگاه خیره:زل
نورافشان:لوستر
نوعی گیاه خاردار:گون
نیرو:توان
همنهاده:سنتز
هیجان:تب وتاب
واحد پولایران و عربستان:ریال
وجود و هستی:بود
کافی بودن:اکتفا
کشنده بیصدا:سم
کشور اروپایی:یونان
یاری:مدد
آسیاب مطبخ:هاون
اثر حسینقلی مستعان:نوری
اثر داستایفسکی:شبهای روشن
اثر شولوخوف:دنارام
اثر فهیمه رحیمی:ماندانا
اثر ناتاشا امیری:هولاهولا
ادعا کردن:دعوی
از استانها:اصفهان
از روی اجبار:ضرورتا
از سورهها:عنکبوت
از سورهها:یس
از گیاهان دارویی:زیره
از ماههای سریانی:ایلول
از وسایل پرواز:بالون
اسباب خانه:مان
اسباب و اثاثیه:باروبندیل
استعداد فهم و دریافت:شم
الک کردن غلات:بوجاری
باتلاق:لشاب
بچه دزد معروف:آل
بدشانس کارتونی:برنارد
بسیار نالنده:انان
بیماری پشه آنوفل:مالاریا
پذیرش:اگرمان
پنکه:فن
تابه نان پزی:ساج
تدوین شده:مدون
تصادم:برخورد
تصفیه:پالش
تیم فوتبال ایتالیایی:کیهوو
تیکهگاه:عماد
چهارچوب خودرو:شاسی
چوب خوشبو:ند
حرف پرسش:آیا
حرف فاصله رسان:تا
حیوان نجیب:اسب
خام:کال
خوب:نکو
خویشان:عشیره
دارای اجر و پاداش:ماجور
داستان بلند:رمان
دردها:آلام
درشت و خشن:ناملایم
درمان کردن:علاج
درنگ و سکون:آرام
دیه:سربها
رشته کوه افغانستان:هندوکش
رفت و آمد:آمد وشد
رود جنوب غرب ایران:مارون
روز مقدس:یوم الله
رونده با ناز:خرامان
زیاد آذری:چوخ
زیر پا مانده:له
زیر خاک کردن:چال کردن
سازش کردن:کنارآمدن
سازمان مخوف هیتلری بود:اساس
سرو کوهی:سندروس
سنجیدن:قیاس
سیلی:تس
شالوده:پایه
شهر تهران:ری
شکوه و جلال:کیابیا
ضمیر خارجی:یو
ضمیر غایب:او
عدد قرن:صد
عقب:ورا
غیرعادی:آنرمال
فلس ماهی:کچ
فیلمی با بازی حامد بهداد:زندگی با چشمان بسته
قایق:زورق
قضاوت:داوری
گل نرم ته نشین شده:لای
لحظه:دم
لسان:زبان
لگام:عنان
مار خطرناک:افعی
مقیاس کار انجام شده:کارکرد
ناپدری:راب
نی میان تهی:نال
نیستی و فنا:هلاک
نیلوفر:فل
هنرپیشه نقش کمدی:کمدین
هوو:وسنی
واحد طول:متر
واحدی برای اندازهگیری درجه حرارت:فارنهایت
کال:نارس
کبوتر دشتی:یمام
کتاب شاعر:دیوان
آب دهان:خدو
آسیبها:بلایا
آهسته:یواش
اثر آلودگی:لکه
اثر پا:رد
از پیامبران:الیاس
الماس بازی:جم
اهل هند:هندو
ایالتی در آمریکا:الاباما
ایزد آب ایران باستان:آناهیتا
بازیگر «پرونده هاوانا»:امین تارخ
بخار دهان:ها
بخت آزمایی:لاتاری
بخشنده:وهاب
برادر حضرت موسی:هارون
برجستگیهای شبیه دندان:دندانه
برهنه:رت
بلوا:آشوب
بن:ریشه
به بیماری سگی دچار شدن:هارشدن
به پایان بردن:اختتام
به علاوه:وانگاه
به نرمی رفتار کردن:مدارا
بیماری و ناخوشی:نالانی
پاک از گناه:بری
پایه:اساس
پوستین:وت
پیشرفته:مترقی
پیشوا:رهبر
ترساندن و دور کردن:تاراندن
تضمین:گارانتی
تیره گشتن:تارشدن
ثروت و داراریی:مال
جابجا شونده:منتقل
جستجو کننده:جویا
چرک و ریم:سخ
چه کسی:کی
چوب بست:تارم
حکم فقیه:فتوی
خداوند:یزدان
خطاب بیادبانه:هی
خوردنیهای مفید:سبزی
خوشگوار:نوش
دانه سفت درون برخی میوهها:هسته
در عمل:عملا
درخت تسبیح:یسر
دور دهان:کب
دیوار کوتاه:نرا
روز نیست:شب
زیبا و فریبنده:فریبا
سانسور:ممیزی
سوگند:یمین
شهد:نوش
شهر ایالات متحده:اوکلند
شهر رازی:ری
شهر کرمان:رابر
شهر کرمان:ریگان
علم اداره کردن:مدیریت
فروتنی کردن:کرشیدن
فوتبالیست آلمانی:مولر
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فوتبالیست هلندی:یویلفلتن
فیلمی از پیتر جکسون:موجودات آسمانی
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:یک مرد و یک شهر
فیلمی با بازی سروش صحت:طهران تهران
قاشق بزرگ:ملاقه
قلیل:کم
گربه عرب:هر
گرداندن کار:اداره
گرمسیری:حاره
گویی:همانا
متحرک:سیار
محل عبور:ممر
محکم کردن:شد
مدت ده سال:دهه
مرتجع فلزی:فنر
مسئولدریافت وجه در بانک:صندوق دار
مقابل:ازا
میانهها:اواسط
ناشایست:ناروا
نان پهن:لواش
نشانه:آرم
نوعی رنگ نقاشی:آبرنگ
نیکویی:ثوابکاری
هممعنی:مترادف
همان بوته است:بته
وقوف به امری:اشراف
ویتامین جدولی:کا
کشور اروپایی:سان مارینو
آتش افروخته:نایره
آشپزخانه باز:اوپن
آشکارساز محل هواپیما:رادار
اثر شارل بودلر:گلهای رنج
از دست رفته:ضایعه
از مواد مخدر:الاسدی
از میان رفته:منقرض
از میوههای هستهدار:گیلاس
اسباب خانه:مان
امرود:مل
بازیگر «رد پای گرگ»:فرامرزقریبیان
بالای فرنگی:آپ
برادر حضرت موسی (ع):هارون
برگه ابلاغ:ابلاغیه
بنده زرخرید:قن
به دنیا آوردن:زا
به هم ساییده:مماس
بوریا:حصیر
بیماری زردی:یرقان
بیماری سگی:هاری
پارچه سوراخ سوراخ:تور
پایتخت هلند:آمستردام
پرنده نامهبر:کبوتر
پنبه پاک نکرده:وش
پهلوان:گو
پهلوان:یل
پیش رو:فراروی
پیشوای دین زرتشتی:هیربد
تابلویی از لئوناردو داوینچی:شام آخر
تازه:نو
ترشرویی:اخم
تعداد افراد خانواده:خانوار
تن پرور و طفیلی:مفتخور
جمع نعمت:نعمات
جوانمرد:راد
حرف دهن کجی:یی
حرف ندا:ای
حفظ کردن:صیانت
خدای خورشید مصر باستان:را
خرامیدن:فره
خرمافروش:تمار
خزنده گزنده:مار
خندان:بسیم
خنسی و بیچارگی:پیسی
داماد:ختن
رانده شده:رجیم
رسا:بلیغ
روز پس از امروز:فردا
روز عرب:یوم
روزانه:یومیه
زدن قلب:ضربان
زمین:ارض
سرازیر کردن مایع:ریختن
سمبلیک:نمادین
شهر استان اردبیل:نیر
شهر ایلام:سیروان
شهر خراسان جنوبی:نهبندان
شهر خراسان شمالی:صفی آباد
شهر یزد:حمیدیا
شهری در ایتالیا:بولونیا
شهری در فرانسه:کن
شور و غوغا:ول وله
صاحب کشتی:ناخدا
صفت باد:وزان
عرصهها:میادین
علاج:درمان
عید ویتنامیها:تت
فیلمی از رسولملاقلیپور:هیوا
فیلمی از فرد زیمان:مردی برای تمام فصول
فیلمی با بازی احمد نجفی:تاواریش
فیلمی با بازی لیلا حاتمی:لیلا
قوت:نیرو
گرامی:فخیم
لاغری:نوانی
مرده:میت
میوه نارس:کال
ناشنوا:کر
ننر:لوس
نوعی بیماری درد مفاصل:آرتروز
نوعی تخته مصنوعی:نیوپان
نویسندهدوردنیا در هشتاد روز:ژولورن
نیمهدیوانه:خل
هرگز نه عرب:لن
هنگام:اوان
واحدی در طول:سانتیمتر
کالسکه بزرگ:دلیجان
کبوتر دشتی:یمام
کودک:خردسال
آگاهانیدن:اعلام
اثر بالزاک:پسرعموپونس
اثر ژان پل سارتر:مگس ها
اثر ماکسیم گورگی:یک اعتراف
اثر هنری میآفریند:هنرمند
اسباب خانه:مان
امور بایسته:واجبات
اندام پرواز:بال
اندوهگین شدن:تالم
باران ریز:طل
باقی جان:نا
بانگ و فریاد:خروش
برگ برنده:آس
به دنیا آوردن:زا
بوکسور:مشتزن
پایان:نهایت
پایتخت ارمنستان:ایروان
پدر شعر پارسی:رودکی
پدر و مادر:والدین
پرچم:بیرق
پروردگارا:یارب
پیامبری:نبوت
پیری:سالخوردگی
تازه زایمان کرده:زایو
تحریر شده:نوشته
ترس و بیم:باک
تندر:رعد
توان:تاب
جامه:پوشاک
جای سردسیر:ییلاق
جهنم:دوزخ
چرخنده:گردان
چندین شهید:شهدا
چین و شکن:یرا
خشنودی:رضایت
خفتن:خوابیدن
خواب عرب:نوم
خودروی مسافربری:اتوبوس
داخل:تو
در ترکیب با فلزاتنمکمیسازند:هالوژن
در حال رقص و نشاط:دست افشان
درمانده و آواره:زابرا
درنوردیدن:طی کردن
دستینه:امضا
دوستی و محبت:ود
رئیس جیمز باند:ام
رطوبت:نم
روشنی و درخشش:تابش
زمین دور از آب:لیا
زیر:پایین
سخاوت و بخشندگی:جوانمردی
سرنگون:واژگون
سمبولیک:نمادین
شمای محترامه:جنابعالی
شهر مرکزی:جاورسیان
شکل و صورت:هییت
شکوه و جلال:فر
صبح:بامداد
صحنه نمایش:سن
طی کننده:نورد
غمزه و عشوه:تیبا
غیر:جز
فریب:مکر
فوتبالیست فرانسوی:اورا
فیلمی با بازی باران کوثری:خنگ آباد
قندپهلو:دیشلمه
گرفتن و فشار دادنگوشتبدن:نیشگون
گلو:نای
محل اقامت مسافران:مسافرخانه
مرغ میرود:جا
موی پیشانی:توک
مکان:جا
میوه نورس:نوبر
نطفه:اسپرماتوزویید
نظری:تیوریک
نوعی مشروب الکلی:ویسکی
هستی:وجود
همراه فراوان:فت
وسیله آویزان کردن لباس:چوب لباسی
وسیله روفتن:جارو
وقت و زمان:گه
ولگرد:بیکاره
کاسب:بازاری
کافی:بس
کلمه تصدیق:آری
یک دهم ها:اعشار