آلت کبابی:سیخ
ابزار باغبانی:بیل
اثر ویکتور هوگو:بینوایان
از استانها:یزد
از حروف الفبا:عین
از عناصر گازی:فلویور
از گلهای قلمهای:شمعدانی
از میوهها:سیب
اشاره به نزدیک:این
امانتدار:امین
امر:فرمان
اندیشه:فکر
بخشی از مغز:تالاموس
بنت:دختر
بیمو:تاس
بینایی:دید
پادشاهی:ملکت
پارسایی:پرهیزکاری
پاک از گناه:بری
پای افزار:لکا
پایتخت بوسنی:سارایوو
پخش و پلا شدن:ولوشدن
پرستش و ستایش:یشت
پریشان:ژولیده
پسوند شباهت:آسا
پشیمانی:ندم
تازه و جدید:نو
تحمل کردن:برتافتن
تصدیق آلمانی:یا
تلمبه:پمپ
تماما، همه:کلا
تمرین بدنی:ورزش
جستن گلوله:هک
جهت:سمت
حاکم:فرماندار
حرف تعجب:وا
حرف درد:آخ
حرف دهنکجی:یی
حرف ندا:ای
حشره کش قدیمی:ددت
خرده سنگ های ریز:شن
خلاص شده:رها
خوب:نیک
خوک نر:ساد
دوست موافق:دوستدار
روز:یوم
روشها:انحا
زود نیست:دیر
زیبا و قشنگ:شیک
زیرکی:دها
سبزی خرد کردنی:تره
ستمکار:ظالم
سخنان بیمارگونه:یان
سخنرانی:کنفرانس
سیر و سیاحت:گشت
سیلی:تس
شاعرانه:رمانتیک
شعلهور شدن:درگرفتن
شهر فارس:فسا
شهر همدان:رزن
عضو حشره گزنده:نیش
فوتبالیست اسپانیایی:خوانماتا
فوتبالیست فرانسوی:متیووالبوینا
فیلم فرانسیس فورد کاپولا:تترو
فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:جایی دیگر
گروه و دسته:فوج
گشتن، شدن:گردیدن
گود:ژرف
مادر:مام
ماهر:وارد
ماهوت پاکن:برس
مایه روشنایی:آب
محل نگهداری حیوانات اهلی:دامداری
مربوط به ادبیات:ادبی
مرد خفاشی:بتمن
مطرود:رانده شده
معطر:بویا
مقابل:ازا
موضوع انشا:تم
نظریه:دکترین
نقاش:رسام
نوعی بیماری پوستی:گر
هوس باردار:ویار
واحد تیراندازی با توپ:توپخانه
وحشی:دد
ودیعه:امانتی
کشوری در آمریکایشمالی:کانادا
کنار و جانب:طف
یاوهگویی:هرز
یگانه:احد
آب مخرب:سیل
آش رقیق:سوپ
آیینه بدنما:آیینه دق
اثر آلبر کامو:سقوط
اثر آلفونس دوده:ارنوین
اثر جواد مجانی:دیوساران
اثر شفیعی کدکنی:زمزمه ها
از سازهای سیمی:هارپ
اسب ترکی:آت
اضطراب:تشویش
اندرز:پند
برخی در آستین پرورشمیدهند:مار
به دنیا آوردن:زا
به هم پیچیدگی نخ:گره
پرحرف:وراج
پس چیزی:دنبال
پسوند تصغیر:چه
پسوند سازنده:پرداز
پیرامون دهان:پوز
پیوند و بستگی:رابطه
تصدیق آلمانی:یا
تله:دام
تورم رگهای پا:واریس
تکهای از آهن:آهن پاره
تیشه بزرگ:تش
جامه حمام قدیم:لنگ
جستنی در معدن:رگه
جوان شدن:فتا
چلیپا:صلیب
خواب سبک:چرت
خوردنی صبحانه:مربا
دریغ و افسوس:هیهات
دستگاه خنک کننده موتور:رادیاتور
دستور زبان:گرامر
دفع کننده بلا:بلاگردان
دگرگون شدن:تبدل
راندن مزاحم:دک
ساختمان:بنا
ساز تیره:تار
سرباز ویژه:تکاور
سرگذشت پیشینیان:تاریخ
سطح:رو
سقف فرو ریخته:آوار
سمنت:سیمان
سنگ گرانبها:جواهر
شال کمر زردشتیان:زنار
شتر بارکش:لوک
شهر استان مرکزی:مامونیه
شهر سیستان و بلوچستان:زابل
شهر مرکزی:شهباز
شکوه و عظمت:هیبت
شیوا:رسا
صنم:بت
طرف:ور
عداوت و دشمنی:کین
عمدهفروش:بنکدار
عید باستانی:نوروز
غذای آبکی:آش
فضای خالی از هوا:خلا
فوت شدن:مردن
فوتبالیست برزیلی:برنارد
فیلمی از محمد صفار:خورشید درمرداب
فیلمی با بازی النازشاکردوست:توومن
فیلمی با بازی نیوشا ضیغمی:چارسو
گاز چراغ:نیون
گرو:رهن
گیاهی خاردار:یز
لبریز:مالامال
مترصد:گوش به زنگ
مخالف هم بودن:ضدیت
مسری:واگیردار
مصیبت پشت مصیبت:قوز بالا قوز
میل:گرایش
ناگزیر:وادار
نجیبزاده:والاتبار
نخ و پارچه رنگ میکند:رنگرز
نوعی غذای ایرانی:طاسکباب
نیمه بار:تا
هر چینه دیوار گلی:دای
واحدی در طول:اینچ
کسی را بر کاری گذاشتن:گماردن
کشور آفریقایی:بنین
کلام بیهوده:مهمل
کنارگوشهها:اطراف
کوبیدن:دق
آب سمی:زهرآب
آبیکهباسرعت حرکت میکند:تند آب
آزمودگی:تجربه
آشکار:هویدا
اثر الکساندر دوما:لارونمارکو
اثر پائولو کوئلیو:کیمیاگر
اثر غزاله علیزاده:تالارها
اسب ترکی:آت
التهابحفرههای استخوانهایپیشانی:سینوزیت
باد بسیار سرد:سوز
بحبوحه:گیرودار
بخشش و عطا:داد
بر بازو میبندند:بازوبند
به آرامی و آهستگی:یواشکی
بوی پشم سوخته:کز
بیماری اختلالات حسی:هیستری
پایان و نتیجه:فرجام
پایتخت اردن:امان
پایتخت توگو:لومه
پدران:آبا
تخت روان:کجاوه
تراب:خاک
تمام چیزی:شش دانگ
چه کسی:که
حاصل جمع:مجموع
حرف نوروزی:سین
حرکت عصبی غیر ارادی:تیک
خدای درویش:هو
خوراکی از سبزیها:سالاد
داراییها:املاک
دیدار کردن:لقا
راندمان:بازده
رنگ سبز تند:یشمی
روز جشن:عید
روزنامهها:جراید
سبزی خرد کردنی:تره
سر:راس
سره:ناب
سنگینیها:اوزان
سودبرنده:بهره ور
سوسن زرد:وج
شاهانه:خسروی
شتاب آوردن:تسریع
صبح:بام
ضربه با پا:لگد
طرف چپ:یسار
عدد تنفسی:شش
عدد خیطی:سه
عضور پرواز پرندگان:بال
علت:سبب
فیلمی از فتح الله منوچهری:شهرشراب
فیلمی با بازی احمد نجفی:دوازده صندلی
فیلمی با بازی شقایقفراهانی:پروانه ای درباد
فیلمی با بازی عزتاللهانتظامی:شیرک
گردش:دور
گیاهی در شامپو:بابونه
لامسه:بساوایی
لب ساحل:کرانه
لباس:کسا
لحظه به لحظه:دم بدم
ماهر:زبردست
مثل و مانند:شبیه
مجلس شادی:جشن
مدار مجتمع:آی سی
مقابل:رویاروی
مقابل روحانی:جسمانی
موافق و بیریا:یک دله
میوه سیاه پوست:بادمجان
ناپدید:گم
ناگهان:یکهو
نصف:نیم
نقش هنرپیشه:رل
نماینده سیاسی یک کشور:کنسول
نوعی پارچه کتانی:برد
نوعی حلوا:لو
نویسندگی:کتابت
نویسنده «کاندیدا»:جرج برنارد شاو
ورزش توپ و راکت:تنیس
کارگران:عوامل
کاستیها:نقایص
آهنگر:نهامین
اثر آنتوان دو سنت اگزوپری:هوانورد
اثر آندره ژید:درتنگ
اثر الکساندر پوشکین:زندانی قفقاز
اثر داستایفسکی:همیشه شوهر
اثر هوشنگ گلشیری:کریستین وکید
از استانها:یزد
از رنگها:نارنجی
از سورهها:جن
از شعائر مذهبی:روزه
از ماههای سریانی:ایار
افسون:منتر
اندک:کم
انکار:حاشا کردن
بازی کامپیوتری:گیم
بازیگر فیلم ایران برگر:حمید گودرزی
بالاپوش:ردا
بانگ و آواز:غو
بدین معنی:یعنی
براهین:ادله
بستن و دوختن:رتق
بلبل:هزار
به تأکید:اکیدا
بی معطلی:بی درنگ
پابند چیزی بودن:تقید
پایتخت ایتالیا:رم
پرنده زیبا:قو
پناهگاه:ماوا
پنبه پاک نکرده:وش
پوشاننده:ساتر
تسخیر شده:مسخر
تصدیق آلمانی:یا
تصدیق ایتالیایی:سی
تنها و یگانه:فرد
توانایی:یارایی
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال آلمانی:اگزبورگ
چله کمان:زه
حرف درد:آخ
حرف دهن کجی:یی
خدای عشق یونان باستان:ونوس
خسیس:کنس
خطر کردن:ریسک
خواب:نوم
درون دهان:بج
دست بر قضا:اتفاقا
دیگدان:اجاق
رستنی بیریشه و ساقه و برگ:جلبک
رفتار خشک و جدی:رسمی
روز نیست:شب
سبز زرین:طاووسی
سست و بیاساس:واهی
سگ بیمار:هار
سنگین:گران
سوی و طرف:زی
شهر ایتالیا:ونیز
شهر رازی:ری
شکوه و جلال:فر
طاقچه:رف
طرف:ور
طرف چپ:یسار
عبادتها:طاعات
عدد فوتبالی:اا
عصر معروف کارتونی:یخبندان
علم و دانش:فرهنگ
فوتبالیست اسپانیایی:گارسیا
فوتبالیست ایتالیایی:دهروسی
قالب طلا:شمش
قطعه احتیاطی:یدکی
گروه و دسته:فوج
گونهای آواز مذهبی:مولودی
لوده و مسخره:دلقک
مادر عرب:ام
مجموعه اشیای صحنه نمایش:دکور
مظهر لاغری:نی
معنی و مفهوم:مفاد
مقدار پول:مبلغ
منسوب به تن:تنی
موافق و متحد:هماهنگ
ناگهان:یکهو
نگهبان آتش مقدس:اتربان
نیمروز:ظهر
هذیان:یان
هممعنی:مترادف
هیزم:هیمه
کتاب حضرت داوود (ع):زبور
کشور آسیاب های بادی:هلند
کنایه از جاسوسی:آدمفروشی
کوچکتر:که
آلت نخ ریسی:دوک
آن که خانه میپاید:سرایدار
اثر الکساندر پوشکین:غلام پست
از ایالتهای آمریکا:لوییزیانا
از حروف یونانی:گاما
از سورهها:سبا
استفراغ:قی
اعتماد و امیدواری:دلگرمی
افراد نامی:مشاهیر
افسوس:دریغ
اندازه گرمی و سردی هوا:دما
ایستادگی:استقامت
باستانی:عتیق
بخت:اقبال
بریدنشاخههای زاید درخت:هرس
بسیار راستگو:صدیق
بغل:آغوش
بوی رطوبت:نا
بیسر و پا:لات
پایتخت الجزایر:الجزیره
پایتخت بارابادوس:بریجتاون
پوشیده گفتن:رمز
پیگیر:سمج
تظاهر:ریا
توانگر:غنی
حرف ندا:ای
خارج از محدوده زمین بازی:اوت
خانه:سرا
خرده سنگ های ریز:شن
خودبین:غد
خودستایی بیاصل و گزاف:لاف
دستگاه نساجی:هف
دشنام دادن:هجا
دوست و همدم:یار
دیروز:دی
راهب بودایی:شمن
رودی در سیبری:لنا
زورق:کرجی
سرازیری:شیب
سود پول:ربا
سیمرغ:عنقا
شادمانی:خشنودی
شهر آذربایجان شرقی:اهر
شهر اصفهان:برخوار
شهر ایلام:آبدانان
شهر تهران:رباط کریم
صدای افتادن:تلپ
صوت ترساندن:پخ
ضایع شدن:هدر
طاقت:تاب
ظرف خوراک پزی:دیگ
عادت:خو
فوتبالیست اسپانیایی:کازورلا
فوتبالیست ایرانی:حامد لک
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فیلمی با بازی باران کوثری:خانه دختر
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:وقت گردش کننده
فیلمی با بازی شبنم قلیخانی:شورشیرین
قیمت بازاری:فی
گاوباز:ماتادور
لوس:ننر
لون:رنگ
لیکن:اما
مجاز از هدیه کوچک:برگ سبز
مذکر:نر
مردن:جان سپردن
مرده:میت
مروارید:در
مشرق:خاور
منکر وجود خدا:اتهییست
مورد اتهام واقع شده:ظنین
نادانی:جهل
نرمتر:الین
نشیمنگاه روی اسب:زین
نهی از ترسیدن:مترس
نوعی انگور دانه درشت:ریش بابا
نوعی عدسی:کاو
هر پایه از نردبان:پله
همه را فراگیرنده:عام
هنگام:حین
هولناک:هایل
وحشی:دد
ولگردی:هرز
کارنما:کاتالوگ
کشیش:قس
کلاه جواهرنشان:تاج
کمککار:یاری گر
کیسه صابون:لیف
یار زن:مرد
یدک:رزرو