![]()
اشیا گرانبها:نقشینه
اهل طبرستان:طبری
![]()
چرخنده:گردان
چوب عود:داربوی
دفع کردن:چال کردن
دور و کنار:طرفاطرف
شعر گفتن:سرودن
![]()
شکافنده:فالق
کسی که جار می زند:جارکش
کلاه یشمی سرخ ترکان عثمانی:فینه
![]()
ارزاق:خواربار
بدی کردن:شرارت
![]()
به غیر از آن:ماسوا
پاکدامنی:عفاف
چهار دندان نیش:انیاب
رمانتیک:شاعرانه
![]()
فوتبالیست اسپانیایی:آلبا
کار برجسته و نمایان:هنری
![]()
امور عظیم و کارهای سخت:دواهی
تیم فوتبال ایتالیایی:پارما
![]()
جعبه بزرگ فلزی:صنودوق
دیگ دهان گشاد:تیان
صدف:گوشت ماهی
محکم و استوار:رزین
![]()
مرد پر ریش:ریشو
مقررات:قوانین
مولد برق:ژنراتور
کهن:دیرباز
![]()
آبخوست:جزیره
![]()
با تجربه در نبرد:رزم آزما
دانای بی همتا:مزدا
رسم و عادت:آیین
زدودن گرد و غبار:گردگیری
![]()
شریک غم:همدرد
عادل:دادگر
عمل به دنیا آوردن:زایش
نوعی کوفته:یزدادی
![]()
کنایه از مغرور و سرمست شدن به خاطر فزونی مال:هار شدن
![]()
اثر علی اکبر سیرجانی:خاکستر
از روی انصاف:عادلانه
از عناصر فلزی:منیزیم
![]()
بخشیدن:دادن
سازگار و قانع:بساز
شدنی می شود:باداباد
عنوان پیشوای دینی یهودیان:خاخام
گونه ای پرنده کاکل به سر:کاکلی
![]()
مسکوت نقره قدیم:درهم
نوعی برادر و خواهر:ناتنی