آتشگیره:خف
آشیانه حیوانات:کنام
اثر حسینقلی مستعان:نوری
اثر عطار:مختارنامه
از تقسیمات ارتشی:یگان
از حروف یونانی:دلتا
از مراسم بزرگداشت:چهلم
از مرکبات:نارنگی
اسب تندرو:راهوار
امیر قبیله بزرگ:بگ
بادبان کشتی:جل
بازرگانی:تجارت
بازگشت صوت:اکو
بالای فرنگی:آپ
بخیه خیاطان:کن
بدشگون:بدیمن
بشقاب دراز و بزرگ:دیس
بقیه:سایر
به این زودی:حالاحالا
بهابازار:بورس
بیمیل:بیزار
پاسدار:نگهبان
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت زامبیا:لوساکا
پرنده نجار:دارکوب
پشت سر:پس
پوست کنده:رک
تازه:نو
تازه به مالی رسیده:نونوار
تازه و پرطراوت:تر
تازی:عرب
تشنه فریب بیابان:سراب
تصدیق روسی:دا
تنظیم کننده:رگلاتور
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال انگلیسی:آرسنال
جادوگر:ساحر
جان خود را برایکسیمیدهد:فدایی
جانشین او:وی
جستن گلوله:هک
چاقوساز:سکاک
حرص و طمع:آز
حرف افسوس:آه
حرف دهن کجی:یی
خاندان:دودمان
خصم:دشمن
خودرو حمل مایعات:تانکر
خوشکاری و ظرافت:ریزه کاری
درون دهان:نج
دگرگون شدن:تبدل
دهل:طبل
دود کردن:دخ
دیسک فشرده:سیدی
رخت شوی:گازر
رزمایش:مانور
رودی در فارس:کر
روز عرب:یوم
زمان حاضر:حال
زنده:حی
زور ستان:غاصب
سایبان دستی:چتر
سر بی مو:لغ
سرباز نیروی دریایی:ناوی
سرودههای زرتشت:گات
سگ کودکانه:هاپو
شب نیست:روز
شستن با صابون:صابون زدن
شهر آذربایجان غربی:ماکو
شهر جشنواره فرانسه:کن
شهر خوزستان:رامشیر
شهری در ایالات متحده:دنور
صحنه نمایش:سن
صدای پشه:وز
ضربه با پشت راکت:بکهند
ضمیر فرانسوی:وو
طفل:کودک
ظرف غذای سربازان:یغلاوی
عدد روستا:ده
عدد ورزشی:دو
غذای صبح:صبحانه
فرمانروایان:حکام
قعر جهنم:درک
قوم مغول:تاتار
گاز مرداب:متان
گشودن معما:حل
گفتگوی اینترنتی:چت
گوشهای از موسیقی ایرانی:بیات
گیتی:جهان
مادر اسماعیل:هاجر
ماده چسبناک:سریش
متداول:رایج
مراسمی به یاد کسی:یادبود
مروارید:در
معروف:بنام
منسوب به هنر:هنری
نفس نفس زدن:هناسه
نماد معصومیت:بره
نوازنده:رامشی
نوعی بیماری عفونی:کزاز
نیا:جد
هم شغل:همکار
همدم و معشوق:یار
و آن زمان:وانگاه
واحدی در سطح:آر
وجود داشتن:بودن
وحدت:یگانگی
یاری دهنده:پایمرد
آسیاب به ...:نوبت
اثر تقی مدرسی:آداب زیارت
اثر جیمز جویس:دوبلینیها
اثر عطار:الهی نامه
اثر گوته:رنج های ورترجوان
اثر محمود دولتآبادی:آن مادیان سر خیال
از اسباب بدن سازی:هالتر
از اشکال هندسی:دایره
از جوندگان:سنجاب
از درختان:نارون
از سازهای زهی شبیه ویولون:ویولا
از ماههای میلادی:ژوییه
اشاره به دور:آن
اهل هند:هندو
ایراد:عیب
ایزد نگهبان آب:آبان
بازی کردن:لهو
بحر:دریا
برنج ته قابلمه:ته دیگ
بسیار لاغر:قلمی
بغل:آغوش
بنیاسرائیل:یهود
به درد نخور:بنجل
به رخ کشیدن نیکی:منت
بیتجربه:تازه وارد
بین:لا
پایتخت کره شمالی:پیونگیانگ
پر:آکنده
پوشش:ستر
پوشش دندان:مینا
تصدیق روسی:دا
تنگی:ضیق
توانایی:بنیه
تیر بسیار بزرگ:دیرک
جدید:نو
جواهر انگشتر:نگین
حسرت، دریغ:هیهات
حیران:واج
خرده سنگهای ریز:شن
خشکی:یبس
خصومت:افند
خلاف آنچه گفته شد:برعکس
خوش آیند:دلنشین
درخت اعدام:دار
راضی:خرسند
رسم:آیین
رفع اتهام کردن:تبریه
روانه ساختن:گسیل
سخنان مزخرف و بیهوده:شروور
سنگ عصاری:غن
سوسن زرد:وج
شاهدانه:بنگ
شجاع:جنگاور
شهر اصفهان:لنجان
شهر مرکزی:توره
شهرستانی در کرمانشاه:ثلاث باباجانی
شوخ:لوده
عرق کردن:تعرق
فانی:میرا
قبول نشده:رد
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر ...:گوهری
قطع کردن:بریدن
قطعهای برقی در موتور:بوبین
گرفتار:درگیر
لاغر:غث
لبه تیغ:یلمان
مادر:والده
مایه روشنی:آب
محزون:غمزده
مراد:نیت
مرغ مردارخوار:کرکس
مسن:کهنسال
مشتاق:آرزومند
مشهود و نمایان:نمودار
مقام:رتبه
مقدار یک بار نوشیدن آب:جرعه
مکان:جا
نخست:اول
نزد دیگری چیزی میآموزد:شاگرد
نمودن، نشان دادن:آرایه
نهایی:غایی
نوعی شنا:کرال
نیکوترین:بهترین
هادی:رهنمون
واحدی در سطح:آر
ورزش آبی:شنا
ورزش رزمی ژاپنی:جودو
ورزشکار کوهستان:کوهنورد
وسیله شنیدن موسیقی:هدفون
کبود رنگ:نیلی
کشور آفریقایی:سیشل
کشور آفریقایی:گامبیا
آب بدبو:گنداب
آن قدر، آن اندازه:چندان
اثر پا:رد
اثر ژان پل سارتر:چرخ دنده
اثر عبدلاحسین زرین کوب:درقلمرووجدان
از رفته به جا میماند:رد
از علائم نگارشی:آکولاد
استعداد فهم و دریافت:شم
اسکناس خودمانی:اسکن
اشاره به دور:آن
اعضای درونی بدن:احشا
الهه:رب النوع
الکی، خود بار آمده:دیمی
انسانگرایی:اومانیسم
بابا:پدر
بازیگر «پرستو های عاشق»:یوسف تیموری
بجای آوردن:تبین
بدن:جسم
برابر:مساوی
برادر مادر:ابو
برتری:رجحان
بزرگی نمودن:تکبر
بعد:سپس
بلعیدن:قورت دادن
بلی:آری
به رشته تحریر درآوردن:نوشتن
بیعار و ولگرد:الدنگ
پاره پاره:ژنده
پاره کردن:دریدن
پاسخ:جواب
پاکتر:اقدس
پردهدری:هتاکی
پسر مازنی:ریکا
پولک:فلس
تازه:نو
تپانچه:سیلی
تجمع:میتینگ
توقف:ایست
جای سردسیر:ییلاق
جسد تجزیه نشده:مومیایی
چشمه بزرگ:ینبوع
چهره:دیدار
حرف دهن کجی:یی
حرف ندا:ای
حضور ندارد:غایب
حیوان تنومند:فیل
خالی کردن:تخلیه
خبر رساندن با صدای بلند:جارزدن
خوب:نکو
خودروی بکسل کننده:یدک کش
خوشبختی:سعادت
درخت نارنج:نارنج بن
دسته تفنگ:قنداق
رسیدگی دقیق:وارسی
رعد، آسمان غرش:تندر
رفتار جدی و مقرراتی:رسمی
رنج:درد
رنج و ناخوشی:درد
رود مغولستان و روسیه:ینیسیی
رویین تن شاهنامه:اسفندیار
ریشه:بن
زمینی که در آن آب بماند:تکاب
زیر پا مانده:له
سالخورده:فرتوت
سایت اینترنتی شخصی:بلاگ
سگ گزنده:هار
سود پول:ربا
شرمسار:روسیاه
شرکتکامپیوتری آمریکایی:اپل
شمار، حساب:مر
شهر ایلام:بدره
شهر مازندران:فریدون کنار
شهوتران:حشری
صافی:فیلتر
علاقه:ود
عنوانی خطاب به افراد محترم:عالی جناب
قدیمی:کهن
قرضی:عاریه
گرو گذارنده:راهن
گروه سواران:خیل
گروه محافظ:گارد
گریزگاه:مفر
گلی سفید و خوشبو:نسرین
لیاقت نان خوردن ندارد:حیفنان
مرکز:کانون
مظهر زیبایی طبیعت:گل
مظهر لاغری:نی
منفرد:تک
مو خشک کن:سشوار
موجود نامرئی:جن
میخ چوبی:وتد
نوعی مشروب الکلی:ویسکی
هسته میوه:دانه
وکالت در مجلس:نمایندگی
کاغذ روزنامه:وب
کتف و شانه:خا
کشور آسیایی:قزاقستان
یازده:اا
آب منجمد:یخ
آباد:دایر
آفت گندم:سن
ابزار نوشتن:مداد
اثر نیما یوشیج:منظومه نیما
از آلات موسیقی زهی:رباب
از ادات پرسش:چی
از استادکاران ساختمان سازی:کاشیکار
از حیوانات گله:بز
استفراغ:قی
اسکلت:استخوان بندی
اشاره به دور:آن
الفبای موسیقی:نت
امر از زدن:بزن
املاح اسید کربنیک:کربنات
انجام عملیات روی اطلاعات:پردازش
انگبین:ظی
با ادب شدن:تادب
باران منجمد:تگرگ
بالا آمدن آب دریا:مد
بخشش و دهش:موهبت
بخیل:خسیس
بدزبان:هتاک
بسیار کشنده:قتال
بی بند و بار:ولنگار
بیقیمت:بی بها
پایانی:نهایی
پایتخت آلبانی:تیرانا
پایتخت آلمان:برلین
پرنده سعادت:هما
پست و فرومایه:ناکس
پولک:فلس
تابع و فرمانبردار:دست نشانده
ترکیده و شکسته:غر
تقلب کردن:جعل
تیشه بزرگ:تش
ثبت اطلاعات زمین لرزهها:زلزله نگاری
جامه گشاد و بلند قدیمی:عبا
جای گرفتن چیزی:ماخذ
چه کسی:کی
حالت خستگی و نارضایتی:زدگی
خارجی:بیرونی
خاندان:دودمان
خود شکن ... شکستنخطاست:آیینه
دایه:ظیر
دو یار همقد:اا
دوستی:ود
رسته:ردیف
روش و طریقه:راه وچاه
سحاب:ابر
سد:آب بند
سرمایه:کاپیتال
سطل آبکشی:دلو
سوسن زرد:وج
سوغات:ارمغان
سیلی:تس
شلوار جین:لی
شهر بوشهر:دیلم
شهر کرمان:عنبرآباد
شهری در ایتالیا:جنوا
شهری در فرانسه:لیون
شکیبایی:صبر
صفحه فلزی چرخ خودرو:قالپاق
عادت:خوی
عاشق شدن:دل دادن
عدد خیطی:سه
عدد ورزشی:دو
غمزه:تیبا
قبض تأیید دریافت چیزی:رسید
گوشهگیری:انزوا
گیاهان:نباتات
گیاهی خاردار:یز
مردان:ذکور
مردمان بیسر و پا:اوباش
مسلسل سنگین:تیربار
مطالعه روان انسان:روانشناسی
مظهر لاغری:نی
ملاقات با پزشک:ویزیت
منصوب به ذهن:ذهنی
میوه تلفنی:آلو
میوه نوروزی:سیب
میوه نکو:به
ناشنوا:کر
ناگهان خودمانی:یهویی
نام شهر تیسفون:مداین
نخست:اول
نشانه بیماری:تب
نقاشی بر روی شیشه:ویترای
نمایان:پدیدار
نوزادی که کنار راه گذارند:سرراهی
نوعی آنتی بیوتیک:پنیسیلین
نیک نگریستن:تامل
هرگز نه عرب:لن
واحدی در طول:اینچ
وسیله جلوگیری از بارداری:آی یودی
وقت و زمان:گه
کاغذ روزنامه:وب
کتاب مقدس یهودیان:تورات
کشنده بیصدا:سم
کشور آفریقایی:لیبی
کشور اروپایی:سوییس
آشنا:شناس
آنچه قبلا ذکر شده:همان
آنچه میان چیزی بگذارند:لایی
ابزار شکسته بندی:اتل
از سازهای زهی:ویولون
از گونههای هلو:شلیل
ازدواج:تاهل
اسب بارکش:یابو
اشاره به دور:آن
افسانهگو:سمیر
افسوس:واویلا
باد ملایم:نسیم
بازرگانان:تجار
بازیکن میانه میدان:هافبک
باقی جان:نا
بانگ:ندا
بدگویی کردن:هجا
بدی:شر
برچیده شده:منحل
برهنه:رت
بنده زرخرید:قن
به پایان رساندن:ختم
به صورت شفاهی:زبانا
پارچه و قماش:بز
پارسا:زاهد
پالیز خربزه و ...:لته
پاکی:طهارت
پایتخت فراری:رم
پایتخت فنلاند:هلسینکی
پایتخت لتونی:ریگا
پایتخت کشور همسایه:آنکارا
پدر:بابا
پیشوای مذهبی:روحانی
تازه به دوران رسیده:ندید بدید
ترک خفیف استخوان:مو
تمام قد:قدی
تمام، همگی:یکسر
تن و بدن:کالبد
تیرگی چشم:تم
چاشنی اشتهاآور:خردل
خداوند:رب
خوشا، به به:زهی
دارای هماهنگی:هارمونیک
دستگاه نساجی:هف
دور دهان:نس
دوزخ:جهنم
راست ایستاده:هج
رشته زردوزی:ملیله
رفتار به ناز:چم
رودی در مغولستان:ینیسیی
ساحر:جادوگر
سادهدل:لر
سرزمین:دیار
سرشیر:خامه
سلطان جنگل:شیر
سند تضمین:ضمانتنامه
سکر:مستی
شاه شاعرانه:شه
شراب:می
شهر جشنواره فرانسه:کن
شهر رازی:ری
شهر زنجان:ابهر
شهر سیستان و بلوچستان:هیرمند
شهر گیلان:ماسال
شهر کرمان:بم
شهری در فرانسه:بوردو
شکل پرگاری:دایره
عالم:دانا
عدد ماه:سی
عقاب:دال
غروب کردن:افول
غریب:ناشناس
فردافرد:یکی یکی
فشرده و له شده:مچاله
قبول نشده:رد
گرو گذارنده:راهن
گشودن معما:حل
گل سرخ:رز
گونهای سرو کوهی:ابهل
لجوج:یک دنده
لفظ ورود به جایی:یاالله
مجازات شرعی:حد
مجموعه:ست
محفظه لباس:جیب
محل انجام امور اداری:دفتر
محل پخت نان:تنور
مراسم یادبود:یادمان
مردد:دودل
مردم قوی هیکل و گنده:لنبر
میانجیگری:سفارت
نشانه مفعولی:را
نقش هنرپیشه:رل
نیمروز:ظهر
هرزه:ولگرد
هزار کیلو:تن
همانند و یکنواخت:همگن
همچنین:نیز
همراه غم:هم
واکسیناسیون:مایه کوبی
وحدت:یگانگی
ویتامین انعقاد خون:کا
کدامیک:کدامین
کشف کننده:کاشف
کشنده بیصدا:سم
کلمه افسوس:آه
کمی طول:کوتاهی
یاد دادن:القا
یگانه:اوحد