آتشدان حمام:تون
آنجا:اندون
آهنگر:نهامین
اثر الکساندر پوشکین:فواره باغچه سرای
از استانها:همدان
از پیامبران:ادریس
از ورزشهای پرتابی:دارت
از کلمات استثنا:مگر
اسب سرخ مایل به سیاه:کهر
اضطراب و بیتابی:تاس
انبار کشتی:خن
انجام دهنده کار:مرتکب
اندک:کم
اهل هرات:هریوه
ایستاده:برپا
باد برین:صبا
باز:اوپن
بدوی:بیابانگرد
برخی از سر گشادشمینوازند:سرنا
برنج ته قابلمه:ته دیگ
بروز دوباره علائم بیماری:عود
بیقید و بند:آزاد
بیکاره:هرزه
پایهها:ارکان
پدر خاک:بوتراب
پدران:آبا
پیر:کهنسال
توانایی:یارا
تکبر:نخوت
جاده قطار:ریل
جنس برخی ظروف:تفلون
جهانی که در آنیم:دنیا
جهش:پرش
چرک:ریم
حسرت و دریغ:هیهات
خلق شده:آفریده
خماندن:تاکردن
خواب سبک:چرت
خواهر:اخت
خودستایی:لاف
درس خوانده:ملا
دست عرب:ید
دستگاه نساجی:هف
دیوار کوتاه:نرا
رفیق مشهدی:یره
روشندل:کور
زدنی بدنساز:وزنه
زمین خشک و سخت:دغ
زن و فرزند دارد:عیال وار
سازی که زه دارد:زهی
سحر:جادو
سرای مهر و محبت:دل
سرزمین:دیار
سرما:زم
سریع:زود
سفره بزرگان:شیلان
سود پول:ربا
شجاعت:دلیری
شهر سیستان و بلوچستان:خاش
شهر مازندران:تنکابن
شیک و قشنگ:لوکس
صدایش از دور خوش است:دهل
عدد ماه:سی
عظمت:کبریا
علم پزشکی:طب
فراخ و وسیع:پهن
فرخنده بودن و نبودن:آمدنی امد
فرسوده:زواردررفته
فشار برای جابجا کردن چیزی:هل
قصد کردن:همت
گزیدن:اختیار
گوشت بریان:کباب
لوله گوارشی:مری
ماشین حساب قدیمی:چرتکه
مال مردم به تاراج میبرد:غارتگر
محصلان حوزه علمیه:طلاب
مخفف از این:زین
مسرف:ولخرج
مفهوم لطیف و دقیق:نکته
منشی:سکرتر
مورچه میخورد:مورچه خوار
نشانه:آیه
نمایش تلویزیونی:شو
نوع، گونه:جور
نوعی خرچنگ دریایی:میگو
نیتروژن:ازت
نیمه بار:تا
همراه فراوان:فت
هیزم:هیمه
واحدی در سطح:آر
واداشتن به کاری:جبر
وال:بالن
وسیله شکستهبندی:اتل
وسیله فرود از ارتفاع:چترنجات
ویتامین جدولی:کا
ویرانه:خرابه
کدو:اج
کشور اروپایی:ارمنستان
کمر:میان
آب صاف و گوارا:زلال
اثر جرج برنارد شاو:پیگمالیون
اثر شهریار مندنیپور:دل دلدادگی
ارابه:گاری
از ادات پرسش:چی
از الفبای یونانی:گاما
از این جهت:زیرا
از نیروهای ارتشی:هوایی
اسیر:بندی
انکار کردن:ظی
باب:در
بارها:مکرر
بامبو:خیزران
بخشاینده:حنان
بر هر درد بی درمان دواست:خنده
برتری:مزیت
برج;آسمان خراش
بزه:گناه
به دنیا آوردن:زایش
به طور پنهانی:دزدیده
به هم مالیدن:ساییدن
به هوش باش:هان
پادشاهان:کیان
پایتخت افغانستان:کابل
پایتخت توگو:لومه
پرنده زیبا:قو
پستاندار پرنده:خفاش
تلخ عرب:مر
تند و اشتها آور است:خردل
تیره و تاریک:سیاه
جای گوسفندان و گاوان:آغل
جرأت و شهامت:جربزه
چون، مانند:همچو
حرارت:گرما
حشره گزنده:پشه
خسرو و پادشاه:کسری
خوبی:نکویی
دراز:طویل
دردانه:یکی یکدانه
دریدگی در لباس:چاک
دشمن سرسخت:لد
دفعه:کرت
دورویی:ریا
رده:صف
رفتار به ناز:چم
رویان:جنین
زیارت کننده:زایر
سازمان تأمین خسارت:بیمه
سپردن چیزی به کسی:دادن
سرداری و سالاری:امیری
شاعر «تولدی دیگر»:فروغ فرخزاد
شاعر گلستان و بوستان:سعدی
شهر آرزو:آمل
شهر سیستان و بلوچستان:زهک
شهر مرکزی:میلاجرد
شهر کهگیلویه و بویراحمد:سیسخت
شهرها:بلاد
شهری در فرانسه:رن
صادق و بیریا:یک رنگ
ضمیر غائب:او
عدد اول:ا
عدد، اندازه:شمار
عضو سخنگو:زبان
علامت جمع فارسی:ها
غذای آبکی:آبزیپو
فراوانی:وفور
فرو گذاشتن:اهمال
فروشگاه لباس:مزون
قاب:کادر
قدیمی:کهنه
قورباغه:غوک
گرد مخدر:هرویین
گرمی:حرارت
گزیده:خلاصه
گفتار:مقوله
گمان بردن:ظن
گنجاندن:جاکردن
لرزش:زلزله
محلهای در تهران:ونک
مطرب:چنگی
میانگین:معدل
نامادری:زنبابا
نگهبان گله:چوپان
نمیشنود:کر
نوعی گیاه خاردار:گون
نوعی کفش چوبی:سندل
نیمه بار:تا
هراس:هول
همراهدیفرانسیل در ریاضی:انتگرال
هوس باردار:ویار
واحد پول ایران:ریال
ورق زدن کتاب:تورق
وسیله هشدار وسیله نقلیه:بوق
کار خیاط:دوختن
کتاب هندوان:ودا
کشوری در آمریکایشمالی:جمهوری دومینیکن
آروغ:رغ
آش:با
آنچه خورده شود:خواربار
آنکه معرفت ندارد:بی معرفت
ابزار اندازه گیری گرما:گرماسنج
اثر برتولد برشت:بعل
اثر ژولین گرین:موییرا
اثر ژولین گرین:نیمه شب
اثر لئو تولستوی:مرگایوانایلیچ
اجاق مخفی:فر
از پیامبران:ابراهیم
از تولیدات زنبور عسل:موم
از روی اجبار:قهرا
از شهرهای استان فارس:داراب
از نوشابهها:لیموناد
از کنده بلند میشود:دود
الهام شدن چیزیدر خواب:خواب نما
امر از راندن:ران
امر از زدن:بزن
امیرالبحر دوم:دریابان
انداختن:پرتاب
اندک:کم
بادمجانش آفت ندارد:بم
بانگ و خروش کردن:غرنبیدن
بحبوحه:گیرودار
بزرگوارتر:اشرف
بسیار شیرین:شکربار
به طور اتفاقی:بعضا
بیخبر:ناغافل
بیهوشی:کما
پروا:باک
پسوند دارندگی:مند
پنهان:خفی
پیامبر صبور:ایوب
تا پایان تاریخی معین:لغایت
تازه بنا شده:نوساز
تشکیل صف سربازان:صف آرایی
تصدیق آلمانی:یا
تلخ عرب:مر
جاندار ذرهبینی:آمیب
جد:نیا
جشنها:اعیاد
چهره شطرنجی:رخ
چین خوردگی سطح آب:موج
حرف دهن کجی:یی
حرف ندا:ای
حرف نداری:بی
حرکت هوا:باد
حیوان:جانور
خراب شدن و فرو ریختن:آوارشدن
خوراکی از برنج:شیربرنج
داخل:تو
داور و حکم کننده:قاضی
در:باب
درخت زبان گنجشک:ون
دین زردشتی:بهدین
دیوار کوتاه:نرا
رسول:پیغمبر
زیبا و دلربا:داف
زیرپیراهن:عرقگیر
سائل:گدا
ساختمانها:ابنیه
سرازیری:شیب
سلطان:شاه
شخصیت:هویت
شلوار جین:لی
شهر کردستان:مریوان
ضروی است:باید
عدد ماه:سی
غمگین:ناراحت
فراگشت:آنابولیسم
فرومایه، پست:سافل
قوی:نیرومند
لیف ظرفشویی:اسکاچ
ماتم:سوگ
ماه کامل:بدر
ماهیانه:مقرری
محصول آب و خاک:گل
مرد تازه ازدواج کرده:داماد
مرغ میرود:جا
مرغی ماهیخوار:بوتیمار
ملکالموت:عزراییل
نخهای افقی پارچه:پود
نوعی ماهی کنسروی:ساردین
نوعی نان گرد:بربری
نویسنده «آن سوی آینه»:لوییس کارول
هزینه:خرج
کشور آسیایی:اردن
کشور اروپایی:موناکو
کشیش:قس
کوچک:ریز
یرقان:زردی
یگانه:احد
آزمند گردیدن:طمع
آسان شدن:سهولت
آنچه در شب بدرخشد:شب تاب
ابزار شکستهبندی:اتل
اثر پرویز قاضی سعید:درکوچه های خالی عشق
اثر شاتوبریان:رنه
اثر محمد ایوبی:صورتکهای تسلیم
احتمالرخدادنش نزدیک است:قریب الوقوع
از تنقلات:پفک
از جزایر جنوبی:قشم
از مراکز استانها:ساری
از نرمتنان:راب
اسب چاپار:یام
امر، فرمایش:حکم
انگل:طفیلی
ایالتی در آمریکا:نیوجرسی
بالا آمدن آب دریا:مد
بدین معنی:یعنی
بسیار فتنه جو:فتان
بلندی:اوج
به جا آوردن:ادا
به جا آوردن عهد:وفا
به صورت آرد درآمده:گرد
بیگمان:یقین
پشتش پیداست:شفاف
پناهگاه:ماوا
پینه، پاره:وصله
تازی:عرب
ترسناک:مخوف
تصدیق آلمانی:یا
تصویر کلی از چیزی:شما
تیر انداختن:رمی
جانب:سوی
جاه و جلال:شوکت
جایز:روا
جستن گلوله:هک
جلف، سبک:قرتی
چربی:پیه
چهره:رخ
حفظ کردن:صیانت
حقی در سازمان ملل:وتو
خانه ییلاقی:ویلا
خجسته:مبارک
خزنده خوش خط و خال:مار
خواری و نرمی:ذل
دارنده:ذی
دانشگاه فنی و صنعتی:پلی تکنیک
در برابر نور تیره میشود:فتوکرومیک
در هنگام خواستن:عندالمطالبه
درخت انگور:تاک
درخشان:تابناک
دشنام دادن:هجا
رتبه کارمندی:اشل
رفیق مشهدی:یره
روانه شدن:رفتن
روغن و چربی:په
زیباروی دریایی:پری
زیرانداز، بستر:تشک
سرسرا:هال
سرمایه خود را از دست داده:ورشکسته
سستی:ضعف
سقف دهان:سق
سمت راست:یمین
شاخه تازه درخت:جوانه
شخصیت:هویت
شراب:خمر
شنیداری:سماعی
شکاف:چاک
شکستگی سطح زمین:گسل
صاحب:ذا
صوفی شدن:تصوف
طایفه:ایل
عدد فوتبالی:اا
عدد ورزشی:دو
عکس گرفته شده از خود:سلفی
فراخی:وسعت
قاعده، روش:روال
قدرت:قوت
قطعه احتیاطی:یدک
گرد:کروی
گشوده:وا
معدن:کان
مقراض بزرگ:کاردو
مولد برق:ژنراتور
مکمل کت و شلوار:کراوات
میانتهی:جف
میزان ... ملت است:رای
ناسیونال:ملی
نام خدا در تورات:یهوه
نشانه:آیت
نویسنده وزارت ترس:گراهام گرین
و اگر نه:ورنه
واحدی در سطح:آر
وام:دین
کشنده بیصدا:سم
کشور آفریقایی:کنیا
کشور اروپایی:لتونی
یادکننده:ذاکر
یکتا:وحدانی
ابزار آتشزنی:فندک
اثر بزرگ علوی:ازبکها
اثر ژولین گرین:هرمردی درشب خویش
اثر فرخنده آقایی:گربه های گچی
از بیماریهای همهگیر:وبا
از جنس چوب:چوبین
از ماهها:مرداد
اندیشمند:فکور
اندیشه:سگال
ایالتی در آمریکا:تنسی
بانگ:آوا
بحث کردن:سروکله زدن
بذر گیاه:تخم
برای تولید گاز استیلن در جوشکاری به کار میرود:کاربیت
برنده:تیز
بریدن شاخههای زاید درخت:هرس
به کنجی خزیدن:کز
پارچه رنگ میکند:رنگ رز
پایتخت الجزایر:الجزیره
پرستار کودک:دده
پرستار کودک:لله
پس از آن:آنگاه
پسوند دارندگی:مند
پناهگاه:ماوا
پنداشتن:فرض
پیوند دادن ظروف شکسته:بندزدن
ترکیب سه اکسیژن:ازن
تمام و کامل:تام
تکبر کردن:فره
تیزی:تندی
جزایی:کیفری
چراگاه ایلات و عشایر:یورت
چرک:ریم
چهره:رخسار
حرف دهنکجی:یی
حرف ندا:یا
خرد:ریز
خشکی:یبس
خلاص شدن:رهایی
خمیده:دوتا
دانا:فهمیده
درون دهان:بج
دستگاه باد کردن چرخ:تلمبه
دشمن سرسخت:لد
دیروز:دی
راه شاعرانه:ره
رایگان:زب
رفتار و حرکات:ژست
رفیق مشهدی:یره
زیرکی:دها
سال ترکی:ییل
ستم:بیداد
سرای مهر و کین:دل
سگ کودکانه:هاپو
سه کیلوگرم:من
سوراخ:روزن
سیاهی:سواد
سیم و زر قلب:ماخ
شمای انگلیسی:یو
شهر بادگیرها:یزد
شهر خوزستان:دزفول
شهری در چین:شنزن
شکار:صید
شکایت:گله
شکوه و جلال:کیابیا
ضرورت:لزوم
ظفر:پیروزی
عقب:پشت
عید مسیحی:نویل
عید ویتنامیها:تت
غارت کردن:چاپیدن
غذای آبکی:آش
فرزند:ولد
فزون:اضافه
قطعه احتیاطی:یدکی
قوم سادهدل:لر
گاز گرفتن:دندان زدن
گودال:لان
متال:فلز
مته برقی:دریل
محل نخجیر:شکارگاه
مراسم یادبود:یادمان
مربوط به فن:فنی
مطلع:آگاه
مقاصد:اهداف
موی پشت لب:سبیل
مکیدن:مز
میوه جالیزی:خربزه
ناشناس:نکره
نام ترکی:آد
نویسنده «جیمز باند»:یان فلمینگ
همراه ستد:داد
همراه کلک:دوز
واحدی برای وزن:خروار
وسیله کندن:بیل
کارگردان «زندگی پی»:انگلی
کشور آفریقایی:سیرالیون
کشور اروپایی:نروژ
یوزپلنگ آمریکایی:جگوار