جدولانه (1) مرحله 974
اندوهبار -> غمانگیز
شیمی کربن -> الی
پادشاهی کردن -> سلطنت
صنعت مطبوعاتی -> چاپ
فلسفه عملی -> پراگماتیسم
کنایه از کار زیاد بی نتیجه -> سگدو
نوعی شیرینی -> تر
در سمت چپ -> دستچپی
شهری در آفریقای جنوبی -> ژوهانسبورگ
خواهنده -> خواستگار
نشانهها -> اعلام
مرگ ندارد -> لایموت
زر -> طلا
دایه -> ظیر
رشته کوه اروپا -> الپ
دزد -> لص
شکننده -> ترد
رب النوع مصری -> را
رستنی چتری شکل -> قارچ
مورد اتهام -> ظنین
مورچه شاعرانه -> مور
رودی در روسیه -> ولگا
تفاله ابریشم -> لاس
اثر فرزانه کرمپور -> حوادرخیابان
یکرنگی و یکدلی -> صمیمیت
بسته شدن و باز ایستادن -> بندامدن
شهری در ایتالیا -> ناپل
درک و ادراک -> حس
از نامهای خدا -> حی
به خاکسپاری -> دفن
کارها -> امور
پسر -> ابن
امر به یافتن -> یاب
روزه نمیگیرد -> روزهخوار
کلک -> دوز
پیشه -> شغل
عضو مجلس اعیان -> سناتور
نوعی حلوا -> لو
خشکی و قاره -> بر
گامت ماده -> اوول
اتاق تعویض لباس -> رختکن
بهبودی از بیماری -> شفا
زمین سبز و خرم -> چمن
پارچه نخی -> دبیت
خوب -> نغز
گیاهی در تولید قند -> چغندر
بیتشویش -> خاطرجمع
تشدید -> رزونانس
جستنی در معدن -> رگه
چهره شطرنجی -> رخ
جایی را تصرف کردن -> اشغال
پارچه پرزدار -> مخمل
راه باریک در زیر زمین -> نقب
غصه -> غم
تصویر بدون رنگ -> طرح
خواهر عرب -> اخت
جامه آخرت -> کفن
علامت جمع -> ان
خودداری از انجام کاری -> ابا
حذف کردن از لیست -> خطزدن
پایتخت موریس -> پورتلوییس
نوعی ماهی -> کپور
نوبت پاسبانی -> کشیک
مناطق و نواحی -> نقاط
آشفتگی -> هرج
آه و ناله -> فغان
زردوزی جامه ابریشمی -> تراز
از درندگان -> ببر
خاندان -> قوم
آبادی کوچک -> واحه
خسران -> ضرر
اعتراض کردن -> جیکزدن
خودداری کردن -> اجتناب
پایین ترین درجه نظامی -> سرجوخه
برگ درخت -> رق
دارای حق -> محق
عریان -> لاج
واحد تحصیلی -> ترم
تلخ عرب -> مر
حالت بیهوشی -> اغما
زرتشتی به عربی -> مجوس
اسب چاپار -> یام
بانمک -> ملیح
گیاه مرداب -> نی
نمایان شدن -> تجلی
رعایت یکدیگر را کردن -> مراعات
مفهوم سخن -> فحوی
محصول آسیاب -> ارد
ناگهان خودمانی -> زرت
کم پشت -> تنک
چوب گردن گاو -> جغ
آلونک -> کپر
آگاه -> واقف
نوعی ماهی -> شیم
غیر حقیقت -> مجاز
آقای آلمانی -> هر
فرمانروایی -> حکومت
همان ته است -> تگ
لقب اشرافی انگلیس -> لرد
واحد تیراندازی با توپ -> توپخانه
آلتی روی در -> دستگیره
فروتنی کردن -> کرشیدن