آفریدن و به وجود آوردن:تکوین
آماده و مهیا:رو به راه
آنچه در شب نمایان:است:شب نما
ابزار باغبانی:بیل
اثر سیمین دانشور:ساربان سرگردان
از علائم نگارشی:آکولاد
اطلاع یافتن:پی بردن
امتناع:خودداری
بخیه:کن
بدکاران:اشرار
به پرواز دراوردن:پراندن
بها:نرخ
بیماری:دا
پادشاهی:کاویان
پایان:آخر
پلیس فضای مجازی:فتان
پوشش پرندگان:پر
پول خارجی:ارز
تلخ عرب:مر
چشم چرانی:نظر بازی
حالتی در دریا:مد
حرف دهن کجی:ی ی
حریف:رقیب
حساسیت:آلرژی
خانواده:اهل
خجسته:فرخ
خوش خوان:قرا
در حال خندیدن:خندان
درخت آزاده:سرو
درخت اعدام:دار
درخت انگور:تاک
دستور زبان انگلیسی:گرامر
راه رفتن:مشی
رستگاری:هدا
رسیدگی و بازرسی:سرکشی
رود آرام:دن
زاری و ناله:نوحه
زبان دار بی زبان:لال
زبان واتیکان:لاتین
زمان بی آغاز :الست
زین و یراق اسب:ستام
سختی و صلابت:شدت
سر:راس
سری و دست:ست
شرمسار و خجل:کنفت
شفقت:رحم
صاحب منصب:پایور
صف:رده
عمق:ژرفا
عمیق:گود
فانوس دریایی:فار
فلکه:میدان
فیلمی از سام مندس:جاده ای به سوی تباهی
قسمتی از پا:ران
قلعه کوچک:ارگ
گربه عرب:هر
گروه ورزشی:تیم
لقب حضرت ابراهیم ع:بت شکن
ماه سرد:دی
مجسمه ساز:پیکر تراش
موج رادیو:باند
نظرات:آرا
نغمه ای در موسیقی ایرانی:بیات ترک
نوعی صمغ با خاصیت الکتریسیته:کهربا
نیروی نظامی یک کشور:ارتش
نیکی ها:مکارم
هادی:رهنمون
هم پیمان:متحد
واحد سطح:آر
واگیردار:مسری
کشور آفریقایی:آریتره
کنار:پهلو
کندن:حفر
آنان که مایه فخر جامعه هستند:مفاخر
آهسته:یواش
اثر اسماعیل فصیح:دیدار در هند
ارفاق:آوانس
از دنیا رفتن:مردن
اسطوره سینمای ایران:بهروز وثوقی
امانتی:عاریه
بازیگر زن چارچنگولی:بهاره رهنما
بافتن:تنیدن
ّچه آدم:فرزند
بدی:شر
بیوگرافی:زندگی نامه
پی به موضوع سری بردن:بو بردن
تندیس:مجسمه
جامع و لباس:کسا
جلگه وسیع بی درخت:استپ
حد فاصل بهشت و جهنم:برزخ
خطاب بی ادبانه:هی
خمیدگی:انحنا
دانه سحر آمیز:لوبیا
در ساحل ایستادن کشتی:پهلو گرفتن
دروازبان اسپانیایی:دخیا
دفعه:بار
دگرگون شدن اوضاع:ورق برگشتن
رزق:روزی
رزمایش:مانور
رستنی:گیاه
رنگ خزان:زرد
زردپی:رباط
سنگ شدن:تحجر
سه تا:ثلاث
شان و شوکت:دبداب
شهر بی قانون:هرت
صدای خنده:هرهر
طبل بزرگ:کوس
عضو صورت:لپ
علامت:نشان
عود:ند
فراخ:گشاد
فراموشکار:نسی
فرود امدن:هبوط
فریاد افسوس:وای
گداختن فلز:ذوب
مخزن پول کودکان:قلک
مسکن قوی اعتیاد آور:مرفین
ممنوع:قدغن
منصوب به امام رضا ع:رضوی
منظور:مراد
مهربان:رئوف
مورد اطمینان:موثق
موقت:گذرا
ناحیه و سرزمین:بلده
ناله و زاری:نوحه
نحیف و شریف:نبیل
نشان تجاری:انگ
نگاه شاعرانه:نگه
نوعی سنگ قابل تورق:میکا
نوعی نان:لواش
هرچیز معلق:اونگ
همسر آدم:حوا
هنگام:آوان
کاور:روکش
کلاه فرنگی:هت
کنایه از اشکال تراشی:سنگ انداختن
آهو بره:شادن
اثر فتح الله بی نیاز:اندوه رهگذران مرده
از انواع خودرو:ون
از دنیا رفتن:مرگ
استوار و قطعی:جزم
امر:فرمان
او:وی
با بی گناهی:معصومانه
باره:مورد
بازیگر ناخدا خورشید:داریوش ارجمند
بد نژاد:بد گوهر
برابر:یر
بوسه:ماچ
بوی ماندنی:نا
بیهودگی:یاوگی
پایتخت جمهوری کنگو:برازاویل
پسوند شباهت:سا
تصدیق انگلیسی:یس
تکیه بر پشتی:لم
جانور افسانه ای با هیکلی ترسناک:نسناس
چهره:رو
حرف ندا:ای
حرف همراهی:با
خدایا:یا رب
خدمت کردن به مهمان:پذیرایی
خراب:ویران
خسته:وامانده
دعای خیر:مروا
رانده شده:رجیم
رستنی:گیاه
رسمی بودن:رسمیت
رشته کوه ایرانی:زاگرس
زیاد شدن»توافر
ساز شاکی:نی
ستمگر:گرداس
سحر تولید برف و باران:یده
سردخانه قدیمی:سرداب
سرکش:نافرمان
شقایق:آلاله
شهر فارس:فسا
صف:رج
غبار:تهک
غربال:سرند
فیلم نامه:سناریو
فیلمی با بازی آتیلا پسیانی:هیچ کجا هیچ کس
فیلمی با بازی حدیث فولادوند:هدف اصلی
قوم جنوب شرقی:بلوچ
گشایش در کار:فرج
گل آفتاب گردان:غدز
گود:فرو رفته
مرد مجرد:ارمل
مشاور:رایزن
ملاحظه:رعایت
منصوب به هرات:هریوه
نادانی:جهل
ناقص:نارسا
نرمی:ملایمت
نمایشگر بلور مایع:نماب
نوعی شیرینی:رولت
هوا دادن:تهویه
وحشی:دد
ورقه نازکی از برف:برفک
کارگاه جولاهی:هف
کشور آسیایی:تایوان
کلام پرسش:آیا
کنایه از شرمسار:روسیاه
کنایه از قبول کردن:دندان نهادن
کوچک:ریز
یار صندلی:میز
آرد سفید:درمک
آسمان خراش:برج
آشکار:پیدا
ابریشم خام:تیج
از سنگ های معدنی:تالک
از عناصر شیمیایی:کربن
از نت ها:لا
از نیروهای ارتشی:هوایی
اندیشیدن:تفکر
بازیگر فیلم با گرگ ها می رقصد:کوین کاستنر
بازیگر فیلم جاذبه:جورج کلونی
بازیگر فیلم خشن:براد پیت
بازیگر نقش هری پاتر:دانیل رادکلیف
بانگ و صدا:آوا
بچه دزد معروف:آل
بررسی سود و زیان کاری:ارزیابی
به پا خواستن:قیام
به دست آوردن:کسب
بوی خوش:نکهت
بی حال:کسل
پاک کردن غلات:بوجاری
پایتخت سوییس:برن
پشت سر:ورا
پله پله شده:مدرج
پهلوانان:یلا
پول سامورایی:ین
پیاده روی:تمشید
تقلبی:بدلی
جبل:کوه
جغد:بوم
چای تلخ:دبش
چکش بزرگ"پتک
حرف صلیب:تی
خاتون:تیرم
خوب و پسندیده:نیکو
خود کامگی:استبداد
خورشید:اف
راغب گردانیدن:ترغیب
رها:ول
رواج دهنده:مروج
سبزی غده ای:ترب
سپیدار:پد
شکوفه کردن درخت:اناره
ضمیر بیگانه:یو
عهده دار سرپرستی کسی:قیم
گریه با باد و فریاد:ونگ
گل بتونه:مل
گیاه سمی:هوم
کخفف راه:ره
مدرک کارشناسی:لیسانس
مسدود:بسته
مصیبت:بلا
معبر خون:رگ
مقابل کند:تیز
نشانی:آدرس
نقره ای:سیمین
نهر:جوی
نوشته شده:مکتوب
هم سخن:هم کلام
همسر خروس:مرغ
کاراموز:کارورز
کالای بدون بسته بندی:فله
کنایه از شخص عبوس:آیینه دق
آموزگاز:مدرس
از حد خود گذشتن:تخطی
از حیوانات گله:بز
از دشواری ها رها شدن:تفصی
از علوم:شیمی
از گل های خوشبو:زنبق
از کشورهای عربی:عربستان
اهل ادب:ادبا
اهل هند:هندو
با ارج و ترزنده:پیا
بار شتر:وسق
بخشی از اوستا:یسنا
برآورد نیاز:حاجت روایی
برتر از گوهر:هنر
بسیار نعمت دهنده:منام
بهره برداری از دترنج دیگران:استثمار
بیرون کشیدن:استخراج
پتدزهر کانی:فادج
پوشاک:لباس
تظاهر:ریا
تله:دام
تیم فوتبال ایتالیایی:اینترمیلان
جاری:روان
جایی که سایه باشد:نسار
جسمی که شلیک می شود:مرمی
جنس دور انداختنی:اسقاط
چند نکته:نکات
حد و اندازه:شمار
حرف راست می زند:حق گو
خاور:مشرق
خط کش مهندسی:تی
خواندن دوباره مطلب:مرور
دخالت کننده:دخیل
راهرو:سرسرا
ریز ریز:نم نم
زیبا همچون ماه:مهوش
ساختمان بلند:آسمان خراش
ستاد:مقر
سرشناس شدن:علم شدن
سلاح انفجاری:بمب
شبنم:آبشک
شغل دفتری دارد:پشت میز نشین
ظاهرسازی:وانمود
فرزند فرزند:نبیره
فوتبالیست فرانسوی:بنزما
فیلمی از حمید بهمنی:گام های شیدایی
گفتگوی دوستانه:گپ
گناه ها:اثام
ماده سمی توتون:نیکوتین
ماهی کنسروی:تن
محکم و استوار:متین
مساعده:پیش پرداخت
مساوی:یر
میزان الحراره:دماسنج
نوزادی که کنار راه گذارند:سرراهی
هر فصل از اوستا:نسک
هشت پا:اختاپوس
هنوز مجنون نشده:مجنو
واحد شدت جریان برق:آمپر
کاراموز پزشکان در بیمارستان:انترن
کامل کننده:متمم
کفش فروش:خفاف
کماندو:رنجر
یاد دادن و یاد گرفتن:آموختن
یگانه:احد
یک خودمان:یه