فوتبالیست پرتغالی:ویلیام کاروالیو
شهر رازی:ری
صاحب:ذا
درختان:اشجار
اهل محل:بومی
نمایش تلویزیونی:شو
دوباره:مجدد
پایتخت غنا:اکرا
فیلمی از ران هاوارد:فراست نیکسون
کنار هم معنی می دهد:لب
روش:شیوه
عرق روسی:ودکا
چوب سوزاندنی:هیزم
خواندنی دانش آموز:درس
نوعی نمایش نامه:درام
گوشت ترکی:آت
کشور همسایه:عراق
چشمداشت:امید
زمین قابل کشت:لم یزرع
اتاق زندان:سلول
بندر فرانسوی:مارسی
لاغر:نحیف
دریاچه ای در حمام:وان
صاحب:مالک
فانی:میرا
کمان:قوس
اهل ساری:ساروی
بچه دان:رحم
کشور ساعت:سوئیس
زیاده روی:افراط
مخترع تلفن:بل
نوعی حلوا:لو
سرشت:طینت
صدا:آوا
نژاد ایرانی:آریا
همان اگر است:ار
حرف تردید:یا
زهره:ونوس
بیماری ریوی:سل
تابع ریاضی رفتار الکترون:اوربیتال
از دود کردنی ها:تنباکو
متفکر:اندیشمند
پیرامون:دور
حرف فراری:جیم
شهرت و آوازه:دمدمه
جانشینی:نیابت
امروزی:مدرنیزه
جغد:بوم
گل بی آن نمیشود:خار
صومع:دیر
ماضی:گذشته
ظن:گمان
وسط:میانه
معتقد به دین:مذهبی
نا استوار شدن:لق شدن
پرداخت:پولیش
پایان نامه:تز
لکه های روی صورت:لک و پیس
کشنده:قاتل
خشت مقاوم در برابر حرارت:آجر نسوز
وسیله پوشیدن کفش:پاشنه کش
مادربزرگ:جده
پایتخت اروپایی:برن
جوانی:شباب
پشم شتر:وبر
مجموعه ظرف و امثال آن:سرویس
لشکر:سپاه
از آتش زنه ها:فندک
زیبا و فریبنده:فریبا
امر از پیدا کردن:یاب
اصطلاحی در مثلثات:کسینوس
دره:وادی
کشور آسیایی:ازبکستان
نجات دادن:رهانیدن
نشانه مفعولی:را
اثر پا:رد
فوتبالیست هلندی:کلاس یان هونتلار
روش حا مسئله کامپیوتری:الگوریتم
پاره شدن:گسیختن
مزد و پاداش:ثواب
خاک صنعتی:رس
شراب:می
ضعیف و لاغر:تکیده
پنداشتن:گمان کردن
پایه:اساس
آفت و بلا:آسیب
ویتامین انعقاد خون:کا
عدد ورزشی:دو
قرض:دین
فوتبالیست فرانسوی:کریم بنزما
آب منجمد:یخ
قوم مغول:تاتار
طفل:کودک
کلمه شرط:اگر
همه را شامل می شود:هر
بچه کوچولو:نی نی
شرم آور:ننگین
راه کوتاه:ره
عدد روستا:ده
ترسیدن و گریختن:رمیدن
سم:زهر
نیم صدای زنبور:وز
مخفیانه:پنهانی
بیخ درخت:بنه
پیروان:امت
وسیله توقف خودرو:ترمز
نیم صدای جوشیدن:قل
حرص:آز
پاک نژاد:شریف
سوی و طرف:زی
همگی:تماما
لوازم خانه:اثاث
اثر شاتوبریان:رنه
نشان و علامت:اثر
دانه خوشبو:هل
اشاره به دور:همان
سه تایی:ثلاثی
فوتبالیست آرژانتینی:ماکسی رودریگوئز
پایتخت شیلی:سانتیاگو
ماده موجود در برنج:نشاسته
یک دور بازی تنیس:ست
دریای عرب:یم
سخت گیر:صاعب
سنگ قیمتی:گوهر
بالایی:فوقانی
مرتع لاستیکی:کش
پسوند خورنده:گسار
به تاخیر افتاده:معوق
نظر:رای
نرخ:بها
صراحت:رک گویی
طرف چپ:یسار
خطاب تحقیر آمیز به مردان:مرتیکه
رود اروپایی:رن
ستاره دنباله دار معروف:هالی
کلمه دال بر شگفتی:وه
آب بند:سد
جرب:گال
لباس:جامه
نت میانی:لا
تاخت و تاز:جولان
آسیاب آشپزخانه:هاون
خلاص شدن:رهایی
پایتخت نیجر:نیامی
تکه چوبی برای شکافتن کنده:گوه
ذره باردار:یون
نامتناسب و ناسازگار:ناهنجار
مسائل:موارد
ماه شاعرانه:مه
سخن گو:گویا
نوعی گیاه خاردار:گون
وسیله سوراخ کردن:مته
متلاطم:مواج
درون دهان:کب
صمغ ساقه گون:کتیرا
توانا در زد و خورد:بزن بهادر
الک کردن غلات:بوجاری
کشور آفریقایی :سوازیلند
کلمه نفرت:آه
عنوان پادشاهان روسیه بود:تزار
پدر مرده:یتیم
پشته:تل
عید باستانی:نوروز
دوری از هم:جدایی
سمت و سوها:جهات
آب عرب:ما
گشاده:وا
خواربار فروش:بقال
فوتبالیست فرانسوی:ریبری
اثر سیامک گلشیری:خفاش شب
چهره شطرنجی:رخ
مقابل کمی:کیفی
نیروبخش"مقوی
کبوتر دشتی:یمام
حرص:آز
عدد اول:یک
اثر روسو:امیل
پایتخت لیتوانی:ویلنیوس
البسه:پوشاک
سنگ معدنی گرانبها:یشم
درخواست:طلب
حرکت به سمت جلو:پیشروی
تخته سیاه امروزی:وایت برد
نصیب:قسمت
آغاز شب:شام
ادراک:حس
آزادمنشی:حریت
باشگاه:کلوب
رخت و لباس:کسوت
وزنه زورخانه:میل
آمرود:مل
بیماری:دا
بدهی ها:دیون
چیره شدن:غالب آمدن
رمق آخر:نا
خشکی:یبس
علامت مفعولی:را
پشوند شباهت:سان