آب آشامیدنی:ما
آغشته به قیر:قیراندود
آلونک:کومه
اثر پا:رد
اثر یان فلمینگ:تندربال
از حشرات گزنده:ساس
اشاره به دور:آنها
اندوهگین و غمگین:اسی
ایالتی در آمریکا:هاوایی
بالاپوش زنانه و مردانه:کت
بخش پایین جامه زنانه:دامن
به سوی:الی
پدران:آبا
پرسش از تعداد:چند
تازه و نو:جدید
تحقیق در امری:رسیدگی
تمام و کامل:تام
ثابت:فیکس
جای خلوت و آرام:دنج
جایی که سایه باشد:نسار
جستن گلوله:هک
جعلی و بیپایه و اساس:من درآوردی
جوی خون:رگ
چین و شکن:یرا
حرف پیروزی:وی
حسرت خوردن:اسف
خانه:سرا
خمیدگی:گوژ
خورش با برنج:چلوخورش
درخت آزاده:سرو
درس خوانده:ملا
دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته:نوستالژی
دهان خودمانی:دهن
دوستان و یاران:همراهان
رنج و محنت:لگ
رنگی بر خودرو:بژ
روسیاه مطبخ:دیگ
روییدن گیاه:نبت
زوبین:مک
سرگشته و درمانده:هاج
سنبل کوهی:فو
سند:مدرک
سو و جانب:ور
سوا:جدا
سوراخی در کوه:غار
سیلی:لت
شاعر خیمهدوز:خیام
شهر استان فارس:پاسارگاد
شهر خراسان جنوبی:نهبندان
شهر عرب:مدن
شیر درنده:اسد
شیوا:رسا
صاعقه:برق
طاقت:تاب
غنیمتها:غنایم
فرشتگان ثبت کننده اعمال:کرام الکاتبین
فرهنگستان:آکادمی
فوتبالیست آلمانی:لام
فیلمی با بازی پل نیومن:هاد
فیلمی با بازی نیکی کریمی:مرگ ماهی
قابله:ماما
قرض و دین:وام
قوت لایموت:نان
گاوباز:ماتادور
گناهکار:مجرم
متمتع:کامروا
منسوب به ملت:ملی
منصوب به امور صنعتی:فنی
میوه تلفنی:آلو
ناپدری:راب
ناخوشی:درد
نادیده گرفتن خطای ورزشی:آوانتاژ
ناسیونالیست:ملی گرا
نهایی:غایی
نوعی بیماری تنفسی حاد:سارس
هرگز نه عرب:لن
همایش:گرد همایی
همراه کوپال:یال
همسایه:همجوار
هیاهو به راه انداختن:جار و جنجال کردن
کافی:بس
کره:گوی
کشف ماری کوری:رادیوم
کشور آسیایی:هند
کشور آمریکای شمالی:جاماییکا
کشور اروپایی:گرجستان
کلام تصدیق:آری
یکسان:یکنواخت
یکی از مزهها:ترش
آشکار کردن:نمودن
آگهی:رکلام
ابزار رسم زاویه قائمه:گونیا
از بتهای جاهلیت:عزی
از بی ادبان ادب آموخت:لقمان
از جنس بلور:بلورین
از دست رفته:مافات
از دین برگشتن:الحاد
از سورهها:یاسین
از نو:مجددا
اسب بارکش:یابو
اعتقاد:باور
امتداد:راستا
انبار ته کشتی:خن
اندازه:مقدار
برابری:مساوات
برهنه:رت
بسیار نالنده:انان
بلندی سر کوه:ستیغ
پایتخت کرواسی:زاگرب
پایتخت کوبا:هاوانا
پسوند شباهت:سان
پسوند طی کننده:نورد
پیشوا:اسوه
ترازو:میزان
تیم فوتبال فرانسوی:لانس
جانور افسانهای ترسناک:نسناس
جواهرفروش:جوهری
چشمه بزرگ:ینبوع
حرف نفی:نه
حصیر:بوریا
خالص و بیغش:سارا
خراشیدن:حک
دارای زن و فرزند:عایله مند
دارای علم و ادب:ادیب
داستان:حکایت
دایر:آباد
در حال فغان:نالان
دریغا:هیهات
دلایل آشکار:بینات
ده هزار متر مربع:هکتار
رتبه کارمندی:اشل
رودی در استان فارس:کر
زبان واتیکان:لاتین
ساقه زیرزمینی برخی گیاهان:ریزوم
سپاهی:لشکری
سوگند به خدا:والله
شاعر مثنوی معنوی:مولوی
شبهای عرب:لیالی
شهر اصفهان:سمیرم
شهر مرکزی:نیم ور
طرز سخن گفتن:لهجه
علامت جمع فارسی:ها
فرزند رستم در شاهنامه:سهراب
فرزند ناخلف:نا اهل
فضله چهارپایان:پهن
فوتبالیست آلمانی:هوملس
فیلمی با بازی فاطمه گودرزی:حریف دل
قابل لمس:ملموس
گل سرخ:رز
لا به لا:تودرتو
مؤدب:با ادب
ماست چکیده:لور
مال برخی از مو نازکتر است:گردن
مراسم یادبود:یادمان
مفاهیم لطیف و دقیق:نکات
ناشناخته:مجهول
نخستین:اولین
نزد عرب:لدی
نمو دادن:رویاندن
نیکو و زیبا:بهی
هرج و مرج طلبی:آنارشیسم
هرج و مرج و بینظمی:آنارشی
همشغل:همکار
واحد بسامد:هرتز
واحدی در سطح:آر
ویتامین جدولی:کا
کار و بار:مشغله
کام:دهان
کبودی اندک در پوست:نیلک
کشنده بیصدا:سم
کشور آسیایی:ایران
کشور اروپایی:لتونی
کلام خودستا:من
یال اسب:پش
آفت گندم:سن
آیین:دین
ابریشم خام:قز
اثر اسماعیل فصیح:گردابی چنین حایل
اثر امیر عشیری:دیواراقیانوس
اثر پا:رد
از پیامبران:داود
از روی ناچاری:ضرورتا
افسوس و دریغ:حیف
امرود:مل
انتها و قعر:ته
بغل:بر
بیخبر و ناگاه:ناگهان
پایتخت کوبا:هاوانا
پستی:فرومایگی
پوست دباغی شده:چرم
پوشش سقف برخی خانهها:شیروانی
ترسیدن و گریختن:رمیدن
تعداد افراد خانواده:خانوار
تعلیم و تربیت:آموزش
توانا:ذوالقدر
تیر انداختن:رمی
تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم
جان خود را برای هدفی میدهد:فدایی
جدا کننده حق از باطل:فاروق
جهانی که درآنیم:دنیا
چهره:رو
چوب پهن و مسطح:تخته
حرف دهن کجی:یی
حرف نوروزی:س
خانم:بانو
خانه پشت به آفتاب:نسر
خصومت:مجادله
داخل:درون
داستان بلند:رمان
درآمد حاصل از فرصتها:رانت
دزدیدن:استراق
دست آوردها:نتایج
دفتر کوچک:دفترچه
دور کردن:تاراندن
دورویی:ریا
دیوار بلند و محکم:ترا
رئیس جمیز باند:ام
ردهها:صفوف
رستنی چتری شکل:قارچ
ز ... بود مرد را راستی:نیرو
زیر پا مانده:له
سهم غذای یک نفر:پرس
سیال تنفسی:هوا
سیماب:جیوه
شاد شدن:طرب
شلوار جین:لی
شهر آذربایجان غربی:شوط
شهر لرستان:دورود
شهر کرمان:منوجان
شهر یزد:تفت
شهری در کانادا:تورنتو
شکاف باریک روی چیزی:شیار
شکل و صورت:هییت
شیرینیپز:قناد
طرفدار:هواخواه
ظرف حمام:وان
غذای آبکی:آش
فروشنده آب:سقا
فروشنده دورهگرد:دست فروش
فوتبالیست آلمانی:خدیرا
فوتبالیست پرتقالی:نتو
فیلمی از محمود کلاری:ابروآفتاب
فیلمی با بازی شقایقفراهانی:پروانه ای درباد
گدای سمج:هادوری
گوشت چرخ کرده:قیمه
مار خطرناک:کبرا
مار عظیم الجثه:بوا
ماه فرنگی:نوامبر
معلم دوره متوسطه:دبیر
مفلس و بینوا:آس وپاس
مورچه ریز:ذر
میل و شهوت:هوس
نفی از ترسیدن:مترس
نیرنگ:حیله
نیکوکار:خیر
همسر زن:شو
واژه آرزو:کاش
ورزش نشانه گیری:دارت
کبوتر دشتی:یمام
آداب و معاشرتمیداند:اجتماعی
آفت گندم:سن
آمد و شد کردن:تردد
آهوبره:غزال
آیینها:رسوم
اثر ژان پل سارتر:مگس ها
از ابزار موسیقی:آکاردیون
انجیر قرآنی:تین
انس گرفته:مانوس
ایمان آوردن:گرویدن
بار و دفعه:نوبت
بازیکن میانه میدان:هافبک
بخشی از نیویورک:منهتن
به دنیا آوردن:زا
بوی خوش:نکهت
بیان شده:مشروح
پایتخت لبنان:بیروت
پهلوان:یل
پیر:زال
پیر:سالمند
پیر:مسن
تجاوز:درازدستی
ترساندن:رم دادن
تصویر:عکس
تکنولوژی:فناوری
جمع بلا:بلایا
چای فرنگی:تی
حضور ندارد:غایب
خطاب بیادبانه:هی
خمیر رنگرزی:بتونه
خوب:نیک
در ضمن:ضمنا
درخت انگور:تاک
درخت مخروطی شکل:سرو
دسته و گروه:اکیپ
دعای هنگام زیارت:زیارت نامه
دور دهان:کب
دوگوشی:هدفون
زایل شده:مزیل
زبانه آتش:لهیب
ساز شاکی:نی
سرباز ویژه:رنجر
سره:ناب
سرها:ریوس
سکنه تاجیکستان:تاجیک
شبکه اشتراک فایل:تورنت
شمشیر بران:صل
شهر هرمزگان:بندرجاسک
شکنجه و آزار:زجر
عدد فوتبالی:اا
عدو:دشمن
عضوی از بدن:ران
عقب:ورا
غذای آبدار:آش
غیر، مگر:جز
فرایند:پروسه
فوتبالیست آلمانی:رویس
فوتبالیست آلمانی:مارسل اشملتزر
فوتبالیست فرانسوی:اورا
فیلمی از فرزینمهدیپور:روزدیدنی
قوای مدرکه:حواس
گوارا:هنی
مأمور شهربانی:آجان
مار خطرناک:افعی
ماه خارج:اوت
متحرک:سیار
مجلس روسیه:دوما
مروارید:در
مستقیم:یک راست
مشتزنی:بوکس
منفی:نگاتیو
مورد توجه قرار دادن:عنایت کردن
نام قدیم کازرون:نورد
نشانه مفعولی:را
نغمه و سرود:نوا
نمایندگان سیاسی:سفرا
نوعی حلوا:لو
نوعی زردآلو:قیسی
نوعی ساز بادی:سازدهنی
نومیدی:یاس
نیلوفر:فل
هم سن و سال:هم زاد
ورزش انعطاف و تعادل:ژیمناستیک
کارگردان ارباب حلقهها:پیترجکسون
کرک:پرز
کنج:زاویه
کوچکتر:که تر
آسانی:سهولت
آگاه:خبردار
آکنده:پر
اثر ابوتراب خسروی:آوازپرجبرییل
اثر اصغر الهی:قالیباف
از حبوبات:لوبیا
از ماهها:آذر
از میوهها:گیلاس
استفراغ:قی
انتخاب کردن:گزیدن
بالاپوش:ردا
بخشش:وهب
بزرگ:گت
بزرگوار شدن:تشرف
بسیار ملامت کننده:لوامه
بلبل:هزار
به پایان رسید:تمت
بوی پشم سوخته:کز
بیشک:حتما
پایتخت مجمع الجزایر قمر:مورونی
پایتخت مصر:قاهره
پراکندگی:شت
پشت سر:پس
تنگه جنوبی:هرمز
توانایی:یارا
جلوگیری کردن:پیشگیری
جوجهتیغی:راورا
چه چیزی خودمان:چی
چه کسی:کی
خانه پشت به آفتاب:نسر
خط نابینایان:بریل
دمای کم:سرد
دو برابر:دوبل
دوباره ساختن:بازسازی
دوسیه:پرونده
دیرینگی:قدمت
راننده ناو:ناوبر
روشن کننده:افروزنده
روی شکم خوابیده:دمر
زمین آماده کشت:ایش
سپهبد نیروی دریایی:دریاسالار
سرپیچی از فرمان:تمرد
سردسته:سردمدار
شامل شدن:عم
شاملتر:اعم
شبانگاه:مسا
صاحب:ذا
ضربه به پهلو:سقلمه
ظرفها:ظروف
غذایی از نخود و گوشت:فلافل
غلامی:بردگی
فرشته مرگ:عزراییل
فریاد:جار
فطرت:ذات
قطعه زمین سبز میان صحرا:واحه
گردآوری نیروها:بسیج
گشودن معما:حل
گوسفند شاخدار:تکل
گونه:جور
لطیفهها:هزلیات
مترسک:هراسه
متصدی:مسیول
مروارید:در
معطر و خوشبو:عنبری
منظور:مراد
مهمانی:ولیمه
میوه گرمسیری:موز
ناامیدی:یاس
نام آذری:آد
نشانه مفعولی:را
نقره:سیم
نوعی آش رقیق:سوپ
نوعی انگور:عسکری
همسر دوک:دوشس
واحد شمارش توپ:عراده
ورزش:اسپرت
ورزش مفرح تابستانی:شنا
ورق برنده بازی:اتو
کاغذ نامرغوب:وب
کشور آفریقایی:اتیوپی
کشور اروپایی:سوییس
کمک کننده:یاور
یک عدد:یکی