آنکه اختیار کامل دارد:تام الاختیار
اثر پا:رد
ادعا کردن:دعوی
از اشکال هندسی:مکعب
از حروف یونانی:امگا
از حروف یونانی:دلتا
از حروف یونانی:گاما
از روی عمد:متعمدا
از روی قصد:عامدا
از سورهها:دخان
اسب چاپار:یام
افسوس:وای
ایالتی در اسپانیا:باسک
با صراحت سخن گفتن:رک گویی
بازگشت صوت:اکو
بندگی کردن:اسر
به پرواز در آوردن:پراندن
به طور رسمی:رسما
بیماری:دا
پایتخت اردن:امان
پرسش از مکان:کجا
پشیمان:نادم
تمام و کامل:تام
جا و مکان:بنک
حرف ندا:ای
حرف ندا:یا
حفر شده:کنده
حق اشتراک:آبونمان
خشم ناشی از رنج و اندوه:دقدلی
خوشخوان:قرا
دانستن:شناختن
دزد:سارق
دفترجه حساب های خرده ریز:دستک
دلداده:بیدل
دوری از هم:جدایی
دوست و همدم:یار
رنگ زرد روشن:لیمویی
روستا:آبادی
زن زیبارو:جمیله
زندگان:احیا
ستاره کمپیدا:سهیل
سرچشمه:منبع
سرگشته:منگ
سلول:یاخته
سنگسار کردن:رجم
سوگند خورنده:قسام
شخص:کس
شرمآور:ننگین
شهری در آلمان:کلن
صدای جوشش آب:قل
صمیمی و خالص:یک رو
طایفه:ایل
طرف:ور
عامل وراثت:ژن
عرق کردن:تعرق
فیلمی با بازی باران کوثری:نسل جادویی
فیلمی با بازی لادن طباطبایی:یک وجب ازآسمان
فیلمی با بازی کتایون ریاحی:ماه مهربان
قصد و عزم:آهنگ
قطعی برای کتاب:وزیری
گلی زینتی:ارکیده
لعاب:ورنی
ماه خارج:اوت
مدافع فوتبال ایتالیایی:کی هلینی
مدرس دبیرستان:دبیر
مرد درشت بیفرهنگ:نره خر
منسوب به دست:دستی
نبرد کننده:محارب
نشستن:جلوس
نصف چهره:نیم رخ
نهاد و فطرت:سرشت
واحدی در حجم:سیسی
ویتامین انعقاد خون:کا
کار زیاد بینتیجه:سگ دو
کار سرسری:سمبل
کارهای نیکو:خیرات
کارکنان:عوامل
کفایت کننده:مکفی
کوچک و ریز:فسقلی
اتاق تهیه چای و قهوه:آبدارخانه
اثر آلفونس دوده:پتیشز
از سنگهای گرانبها:یشم
از سورهها:مدثر
از شاعران معاصر:محمد تقی بهار
از مشتقات مرفین:هرویین
اسب رستم:رخش
افراد مورد اطمینان:امنا
اهل آذربایجان:آذری
اهل ادب:ادبا
باریکبین:دقیق
بالای فرنگی:آپ
بالن:وال
بیپدران:ایتام
بیماری:دا
پایتخت زامبیا:لوساکا
پایتخت گواتمالا:گواتمالاسیتی
پایداری و استواری:قرار
پایمال شده:لگد کوب
پرستش:یسنا
پسر مازنی:ریکا
پشت سر:ماورا
پشیمانی:ندامت
پنهانی:نهانی
تازه:نو
ثمر دهنده:بارور
جایی که سایه باشد:نسار
جد:نیا
جوشی مخصوص تعمیر ظروف مسی و برنجی:لحیم
جیحون:آمودریا
حرف نهم یونانی:یتا
حقی در سازمان ملل:وتو
خرده گرفتن:ایراد
خندهآور:کمیک
خوشقدم:نیک پی
خوشبختتر:اسعد
در حال غل خوردن:غلتان
درد چشم:رمد
درون دهان:بج
درونی و باطنی:ذهنی
دریدگی در لباس:چاک
دریوزهگری:گدایی
دشوارتر:اشق
دوم:ثانی
رگ:ورید
روح:روان
زدن قلب:تپیدن
زشت:انر
زیبا همچون ماه:مهوش
ستاره دنبالهدار معروف:هالی
سعی:کوشش
سلاح انفجاری:بمب
شیوا:رسا
علامت تفریق:منها
غذای آبکی:آش
فتوگرافر:عکاس
فرمان کشتی:سکان
قانونگزار:مقنن
گرفتنی است نه دادنی:حق
گشوده:وا
گمراهی:غی
گوشهنشینی:عزلت
لاف زدن:قپی آمدن
لاف و گزاف:هارت وپورت
لشکرها:جنود
ماده دارویی استعمال خارجی:پماد
متمایل به یک جهت:یک وری
مرا دریاب:ادرکنی
ملحق شدن:پیوستن
منحل کردن:برچیدن
موجود شونده:کاین
نتیجه:ثمره
هراس:ترس
واحدی در سطح:آر
وعده بد:وعید
کبد:جگر
کلید:مفتاح
کمپ:اردو
یاقوت:یاکند
آحاد و کسان:نفرات
آزادراه:اتوبان
آغاز چیزی:بدایت
آمریکایی:یانکی
ابتیاع:خریداری
اتومبیل سبک:سواری
اثر جمال میرصادقی:کلاغ ها وآدمها
اثر نیکلای گوگل:شنل
از ایالات آمریکا:فلوریدا
از پیامبران:ادریس
از سورهها:جن
از مصالح ساختمانی:گچ
باده:می
باران ریز:طل
بازرگانان:تجار
بانگ وزغ:وغ
بخار دهان:ها
بخشندهتر:ارحم
برادر پدر:عم
به طور خلاصه:اجمالا
بوی رطوبت:نا
پادزهر:تریاق
پارچه ضخیم پرزدار:ماهوت
پدر:آتا
پیراهن آستین کوتاه:تیشرت
تصدیق آلمانی:یا
تو در تو:لابلا
جرم و گناه بزرگ:جنایت
جنگها و فتنهها:هزاهز
چای فرنگی:تی
حرف تعجب:وا
حرف نداری:بی
حوصله و شوق:دل ودماغ
خنک:سرد
خوک نر:گراز
داخل:تو
دارای پوشش اسلامی:باحجاب
دارو تولید میکند:داروساز
دانه خوشبو:هل
دستگاه باد کردن:تلمبه
دوم:ثانی
دیوار کوتاه:نرا
رود روسیه:ولگا
روزانه:یومیه
زرین:طلایی
زهر بدون پادزهر:هلاهل
زیر پا مانده:له
ساز مولانا:نی
سانسور:ممیزی
شتر:جمل
شمیم:بو
شهر خوزستان:اغاجاری
شهر فارس:مرودشت
شهر مرکزی:نراق
شهرآورد:دربی
ضربه به پهلو:سقلمه
عدد ماه:سی
عضو ترشح کننده هورمون:غده
عظمت و شکوه:دبدبه
عظیمالجثه:یغر
غزال:جیران
غوزه پنبه:وش
گردش:سیران
گفتگو کردن در باره امری:مذاکره
گل سرخ:رز
گیاهی در تولید قند:چغندر
مالک و صاحب:ذو
مخلوطی از آهک و خاکستر:ساروج
مدح و ستایش:ثنا
مرغ افسانهای:سیمرغ
مسکوت نقره قدیم:درهم
مشغول در امور صنعتی:فنی
ناشایست:ناروا
نرده:تارمی
نصف چهره:نیم رخ
نیتروژن:ازت
هدایت:راهنمایی
هوس باردار:ویار
ویتامین جدولی:کا
کالا:جنس
کتابت:قلم زنی
کشور فلاسفه:یونان
کمپ:اردو
آزردگی:رنج
آونگ:پاندول
اثر سبکتکین سالور:قلعه قهرمانان
از استانها:قم
از پیامبران:الیاس
اسب آذری:ات
اسباب:وسایل
استفراغ:قی
انجمن:کمیته
بالاپوش:ردا
بدن:تن
برچسب:لیبل
بردبار:حلیم
به خدمت بزرگی رسیدن:شرف یابی
پرمنفعت:نان وآب دار
پس از این:متعاقبا
پسوند شباهت:آسا
پنکه:فن
پوستین:وت
ترش و شیرین:ملس
تصدیق انگلیسی:یس
جایزه ورزشی:جام
چیره:قاهر
چیرهدستی:مهارت
حالت و چگونگی:طور
حداد:آهنگر
حرف ندا:آهای
حقیقت و ذات چیزی:ماهیت
خارج:بیرون
خانه:سرا
خشت پخته:اجر
دارالایتام:یتیم خانه
دلداده فرهاد:شیرین
دورو:منافق
دیوار کوتاه:نرا
رام:اهلی
رهن:گرو
روحانی دین هندو:برهمن
رودی در سیبری:لنا
زشت شدن:شناعت
زوبین:مک
زیر پا مانده:له
ستاره:نجم
ستارهای کوچک:سها
ستون بدن:پا
شهر آذربایجان شرقی:ملکان
شهر بوشهر:عسلویه
شهر خراسان جنوبی:قاین
شهر مرکزی:کمیجان
شهر همدان:فامنین
شکاف باریک روی چیزی:شیار
شکاف میان قلم:فاق
ضمیر اول شخص جمع:ما
طرف:ور
عدد مقدس:هفت
عرق گل محمدی:گلاب
عروسک کودکانه:نینی
علم اشکال:هندسه
غذای ظهر:ناهار
غمزه:تیبا
قعر:ته
گرانبها:بهایی
گرو:رهن
گمان و پندار:مخیله
گمراهتر:اضل
لطیفهها:هزلیات
لیاقت:شایستگی
ماست چکیده:لور
مخالف:ضد
مدار مجتمع:آی سی
مرگ:وفات
مسئول آسیاب:آسیابان
معدل:میانگین
نشانه مفعولی:را
نو:ینگی
نوعی لباس مردانه:قبا
واحد شمارش هواپیما:فروند
کارگر:عمله
کتاب مقدس مسیحیان:انجیل
کشور خجسته:یمن
کمی و نقصان:افت
کیسه گردن چارپایان:توبره
یگانه:تنها
آتشگیره:خف
آشیانه مرغ:عش
ابزار هیزم شکن:تبر
اثر شاتوبریان:رنه
اثر منصور یاقوتی:سالک ورپه
اثر میهن بهرامی:هفت شاخه سرخ
از ادویهجات:زردچوبه
از رواندازها:پتو
از روی احترام:احتراما
از ورزشهای پرتابی:دارت
اساس:رکن
اسباب خانه:مان
اطلاع:خبر
افسرده:پکر
امتناع:خود داری
بازگشت صوت:اکو
باطل شدن:هدر
بالشتک ماوس:پد
باهوش:ذکی
بخش مراقبت های ویژه:آی سی یو
برافروختن:تاباندن
برجستن:پریدن
بسیار زیاد:فاحش
بلور:کریستال
بنده زرخرید:قن
بیقراری:تپش
پایتخت ازبکستان:تاشکند
پایتخت سوئیس:برن
پایتخت مجمع الجزایر قمر:مورونی
پراکندگی:شت
پرچم:درفش
پرداخت عکس:رتوش
پستانداری از راستهسمداران:خوک
پیچ و خم زلف:شکن
پیروزی:ظفر
تازه به دوران رسیده:ندید بدید
ترک خفیف استخوان:مو
تند و برنده:حاد
توشه سفر:زاد
تکبر و خودبینی:نخوت
تیم فوتبال آلمانی:مونشن گلاد باخ
خوراکی رقیق از شیر و آرد:فرنی
دارای روشنایی:نورانی
درخشان:رخشنده
دوست:ودید
دوندگی:خت
دیوار گلی:دای
سخت کوفته و خسته:له ولورده
سخن گفتن:لب ترکردن
سرازیری:شیب
سنگر:خاک ریز
سوا:جدا
سودبرنده:بهرهور
شاعر دامغانی سده چهار و پنج:منوچهری
شعبه:شاخه
شهد و انگبین:نوش
ضد گرما:سرما
علف هزار برگ:بومادران
فرزندزاده:نوه
فوتبال آمریکایی:رگبی
فیلمی با بازی نیوشا ضیغمی:پارکوی
قسمت و بهره:بخش
قوم کم حرف:لر
گردش:دور
گریزگاه:مفر
لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند
مادربزرگ:جده
مادربزرگ:ننه
مالک و صاحب:ذو
ماهی عرب:حوت
مراسم یادبود:یادواره
مقابل شب:روز
من و شما:ما
میخ چوبی:وتد
نام آذری:آد
نغمه:نوا
نیستی:هلاک
همراه فراوان:فت
ورزش رزمی کرهای:تکواندو
وسیله استوانهای شکل در ماشین چاپ:نورد
وی:او
کلاه فلزی:خود