از استان ها:کرمانشاه
کارگردان فیلم مرد بارانی:بریل وینسون
دوست و همدم:یار
برنج پوست نکنده:شلتوک
سرنگون:وارون
نرخ بازاری:فی
جنس مذکر:نر
شوینده:غسال
صادق در دوستی:وفادار
فیلمی با بازی پوریا پورسرخ:جنایات وجنحه
بازیکن اسپانیایی منچستر یونایتد:ماتا
انترن:کارورز
آلونک:کومه
دارالایتام:یتیم خانه
فوتبالیست پرتغالی:رافا
کوتاه قد:زمیر
گل ته جوی:لای
پرده دری:هتاکی
بیماری:دا
گرو گذاشتن:رهن
بیماری صرع دارد:غشی
پدر ترکی:آتا
جست زدن:جهیدن
نمک اسید نیتریک:نیترات
دوره ای:ادواری
سالک:راهرو
بازیکن پرتغالی فنرباغچه:نانی
بخیه:کن
چله کمان:زه
طاقت نیاوردن:بر نتابیدن
دو خط که به هم نرسند:موازی
کشور اروپایی:مجارستان
نامی برای همسر:همخانه
روان:جاری
گرامی و بسیار عزیز:جانی
راه کوتاه شده:ره
خاک صنعتی:رس
ریشه:بن
همراه سونا:جکوزی
زخم زدن:جرح
اکسید کلسیم:آهک
نوعی بیماری پوستی:آکنه
تیغ:شمشیر
میل و خواهش نفس:شهوت
فرزند زاده:نواده
جای پر نمک:نمکزار
گواهان:شهود
شهر باستانی خوزستان:شوش
روشنی:نور
بی کسی:تنهایی
بازیگر فیلم زمهریر:داوود رشیدی
تارمی چوبی با فلزی در اطراف باغچه:نرده
حالت قانونی داشتن:رسمیت
خشکی:یبس
سنگ قیمتی:یشم
دریای عرب:یم
عدد اول:یک
فیلمی با بازی نعمت الله گرجی:ماشین مشتی ممدلی
اثر الکساندر دوما(پسر):خانم کاملیا
یک دوم:نیم
ملخ دریایی:قمرون
نادر:کمیاب
گریه سوزناک:زاری
بالا آمدن آب دریا:مد
مظهر زیبایی:طبیعت:گل
غارت کننده:یغماگر
شهرستان کرمانشاه:دالاهو
مرد شجاع و بی باک:شیرمرد
رنگ زرد روشن:لیمویی
بوی رطوبت:نا
کاندید:نامزد
بند دست و پا و گردن:غل
جوی ها:انهار
لیکن:اما
نجاست:پلیدی
امان:پناه
صاحب و دارنده:ذو
جای بی خطر:امن
سوریه قدیم:شام
پنهان داشتن:کتمان
نوعی قیمه و کوفته:یزدادی
شریک دوره تحصیلی:هم دوره
بزرگ منشی:نب
کشور اروپایی:رومانی
شوخ و خوش محضر:بذله گو
فروتر:مادون
هوس باردار:ویار
درخت انار:ناربن
مروارید:در
روستا:ده
به بهانه ای از انجام تعهد سر باز زدن:دبه در آوردن
در حال لرزش:لرزان
کناره:لب
کار ندارد:بیکار
بچه گوسفند:بره
پایتخت نیجریه:ابوجا
خداوند:ایزد
اسب ترکی:ات
تیره:کدر
دوبین:لوچ
شیمی قدیمی:کیمیا
با تاکید:اکیدا
هرگز نه عرب:لن
کشمکش با چیزی یا کسی:کلنجار
محتاج بودن:نیاز داشتن
بدکردار:نابکار
اثر ساموئل پکت:چیکجا
قادر:توانا
باد خنک:ایاز
صدای پاره شدن:جر
رنج:درد
زمان حال فعل بودن:است
واحد سطح:آر
شوربا:آش
شیر عرب:اسد
نویسنده آبهای بهاری:ایوان تورگنیف
فوتبالیست ایتالیایی:سیمونه زازا
رغبت:میل
کار روزمره:روتین
نامناسب و ناجور:ناباب
حالی کردن:فهماندن
گناه و بزه:زیف
شیار داخل لوله تفنگ:خان
کمک کننده:یاری گر
از مواد موردنیاز بدن:ویتامین
اثرب اصغر الهی:قالیباف
غذای اصلی:نان
نجات دادن:رهاندن
خراب شدن و فرو ریختن:آوار شدن
حرف ندا:ای
مامور هدایت کشتی:سکاندار
ماتم:سوگ
شکست دادن و پراکندن:هزم
داروی بیهوشی:اتر
بخشیدن:وهب
بدی:شرارت
از شهرهای بوشهر:گناوه
پایتخت اروپایی:لندن
پول ژاپن:ین
آماس و ورم:پف
مقروض:بدهکار
تیز:بران
لاغر و ضعیف:نزار
داخل:تو
جای پیدایش:منشا
شبیه:همشکل
گردش کودکانه:ددر
تمام و کامل:تام
عضو طبقه اشراف:آریستوکرات
درنگ کننده:متانی
پرونده:فایل
زور و سنگینی:فشار
فوتبالیست ایرانی:حامد لک
فرماندار:حاکم
نرده:طارمی
پا پیش خوردن:سکندری
یک دور بازی:تنیس
خودروساز ایرانی:سایپا
فیلمی با بازی آتش تقی پور:طایل
از ادات پرسش:کدام
به کمال رسیدن:تکامل
الم:درد
به طور کامل:کاملا
مخلوط کن:میکسر
تختگاه:سکو
آسیب:بلا
محل نگهداری پول:بانک
اثر محمود دولت آبادی:کلیدر
برگ برنده:اس
نمایش همراه با ساز و آواز:اپرا
نشانه قرانی:آیت
معرکه:هنگامه
برجستگی دندان مانند:دندانه
ورزش مادر:دو
از دست رفته:ضایعه
خردتر:کهتر
کرم شب تاب:آتشک
وجود دارد:هست
بخشش:وهب
اوراق مشارکت:سهام
پوستین:وت
کره:گوی
پسوند شباهت:سا
از ظروف:تابه
اندیشه کردن:تامل
فرزندان:عترت
لطافت:نرمی
علامت تفریق:منها
نیمه روز:ظهر
آب نیمه گرم:ولرم
وی:او
مدار مجتمع:آی سی
دربردارنده:شامل
کاستی:تلخک
تکیه کننده:متکی
طولانی:دراز
پوشاک:لباس
دارای دلیل:مدلل
خازن برقی:اکومولاتور
لم یزرع:بایر
آشتی:سلم
سرشت:طینت
سخنران:خطیب
همیان:بدره
پر آب:آبکی
از درندگان:شغال
یادآوری:گوشزد
حرف تنفر:اف
روز اول هفته:شنبه
زیبا و دلربا:فتان
گردهمایی:نشست
اوراق مشارکت:سهام
پیشوای مذهبی زرتشتشتی:مغ
رویارویی:مواجهه
پرستار کودک:لله
نت میانی:لا
اسب کوتوله:تاتو
سرخ کمرنگ:بور
خواننده و نوازنده:رامشی
نجات یافتن:رستن
چندین جهت:جهات
چشم چرانی:دید زدن
تن:بدن
مرد قوی هیکل و گنده:لنبر
خدایی:الهی
آهسته:یواش
بی خطر:ایمن
عقاید:آرا
بیماری:دا
نشانه قرآنی:آیت
قصد و عزم:آهنگ
فاصله زمانی:بازه
نرخ بازاری:فی
خلق کردن:آفریدن
باریک:تنگ
روان گسیختگی:شیزوفرنی
اثر پرویز قاضی سعید:میکی اسپیلن
درون دهان:کب
درنده:ژیان
همدم:انیس
زنان قرآنی:نسا
از خودروهای مسافربری:مینی بوس
ظرف آبخوری:لیوان
سوخت عمده وسایل نقلیه:بنزین
به صورت شفاهی:زبانا
مانند:جو
ساز چوپان:نی
رایج شدن:تداول
فراوان:فت
کنجد کوبیده:ارده
پشیمان:نادم
آفرین:ایوالله
همچنین:نیز
نوعی پرده:کرکره
میوه پرزدار:کیوی
شالوده:اس
نگهبان شتر:ساربان
پیشکش ها:هدایا
آرام گرفتن:سکون
شعله ور و سوزان:ملتهب
خاک صنعتی:رس
زیر پا مانده:له
از غدد مغزی تنظیم کننده دمای بدن:هیپوتالاموس
ماده اصلی سازنده استخوان:کلسیم
چه وقت:کی
شبکه اشتراک فایل:تورنت
ترشی بادمجان:لیته
آموختن:یاد گرفتن
چای فرنگی:تی
حرف افسوس:آه
مقابل:رویاروی
صدای زمین خوردن:تلپ
دختر زن از شوهر سابق:ربیبه
نویسنده قرارداد اجتماعی:روسو
شیره هر چیز:رس
صد متر مربع:ار
اندازه ها:حدود
جذاب:گیرا
نغمه پرداز:سراینده
نماز تکی:فرادی
فوت شده:متوفی
مراد و مقصود:نیت
توحش:بربریت
گرفتن چیزی:دریافتن
محل تماشای فیلم:سینما
از خوانندگان:اندی
صنم:بت
ماه سرد:دی
کحج:مورب
من و شما:ما
سپیدموی شاهنامه: زال
بزرگنمایی عکس:زوم
یار مت:پت
ابزار راندن قایق:پارو
لباس پوشیده:متلبس