اثر عبدالحسین صنعتی زاده:رستم در قرن بیست و دوم
نوعی نقش و نگار در طراحی:اسلیمی
ابدی:لایزال
وزن موسیقی:ریتم
درخت انگور:مو
عدد هندسی:پی
شامل شدن:عم
به من:مرا
از مناسک حج:جمرات
بهشت:رضوان
تظاهر:ظاهر سازی
اسب کوتوله:تاتو
بوی خوش:شمیم
مقدار تجویز دارو:دز
ایجاد بریدگی و زخم کردن:خراشیدن
به نمایش گذاشتن:عرضه
از عناصر گازی:هیدروژن
رقیب:هم آور
فرشته موکل بر مهر و محبت:میترا
شراب:می
تصویر کلی چیزی:شما
بی مو:تاس
راب:ناپدری
آخرین رمق:نا
گواه:شاهد
چاقوی خوش نویس:قلم تراش
گریختن:فر
فرنگی:اروپایی
کشور اروپایی:ایسلند
حرف ندا:یا
بوی ماندگی:نا
زشت:قبیح
طرف چپ:یسار
پیرو دین اسلام:مسلمان
منسوب به تن:تنی
هستی و وجود:بود
مار افسانه ای:اژدها
پشتیبان:حامی
نوعی بازی با مهره:نرد
نشانه مفعولی:را
پول نقد:نقدینه
درمان با مهندسی ژنتیک:ژن درمانی
هر آنچه در آن چیزی بگذارند:ظرف
گمان بردن:ظن
اطراف:دور
رنج:درد
یک چهارم:ربع
آرایش:قرو فر
آدمیان:مردم
دارای تدبیر:مدبر
آقا:سید
تند:سریع
یک طرف از بدن یا بار:شق
خوردن مایعات:نوشیدن
رنگ:لون
میان:لا
چای فرنگی:تی
آتشدان حمام:تون
ذکر مقدمه برای بیان مطلب اصلی:مقدمه چینی
فیلمی از مانی حقیقی:کارگران مشغول کارند
سایه اش پاینده باد:دام ظله
راه کوتاه:میانبر
بزرگ:عظمی
سست و تنبل:لس
پایین:ته
چیز:شی
جامه:کسا
ترکیدن:پکیدن
تندرستی:سلامت
خزنده ماقبل تاریخ:دایناسور
در راس اداره قرار دارد:رئیس
دهنه:لگام
رود اروپایی:رن
پیچیده و به هم بافته:تاب داده
کشور پابلو نرودا:شیلی
همانگوه که از مادر زائیده شده:مادرزاد
فلکه:میدان
حیوان:جانور
بستر:جا
به رو خفته:دمر
ظاهر ساختمان:نما
اهل یک کشور:همشهری
سیلی:تس
خجالتی:کمرو
به تدریج:کنرم نرمک
خون عرب:دم
تقویم:روزشمار
اهل کوفه:کوفیان
تردید:شک
بغل:آغوش
وی:او
سالک:راهرو
ابزار مرتب کردن موی سر:شانه
فصل برداشت:درو
خط کش هندسی:تی
از دنیا رفتن:وفات
درمانگاه:کلینیک
علف خشک:کاه
منزلت:شان
مکر و فریب:کنبوره
فیلمی از فریال بهزاد و بازی داریوش ارجمند:شور زندگی
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا:سیا
ور:سو
پس غذا:دسر
صومعه:دیر
از ادات پرسش:آیا
مخالف و ضد:ناساز
واحد پول آمریکا:دلار
معلم دبیرستان:دبیر
آری:بلی
آشوب:بلوا
حرف تعجب:وا
فوتبالیست هلندی:رنولار
حجر:سنگ
آب بند:سد
هزار کیلو:تن
فراخ نیست:تنگ
فیلم پریسا بخت آور با بازی باران کوثری:دایره زنگی
اثر آنتوان دو سنت اگزوپری:نامه به یک گروگان
فیلمی با بازی هانیه توسلی:مادر پاییزی
قرض:دین
فعال و پرتلاش:پرکار
فربه:پروار
یقین:باور
پول ژاپن:ین
حرف ندا:ای
مایه بین قرنیه و زجاجیه:زلالیه
گرانبها:ذی قیمت
یک میلیونم متر:میکرون
عریض:پهناور
علامت مفعولی:را
قضاوت کردن:داوری
پرهیزکاری:زهد
نااستوار:لق
تو در تو:لابلا
گل ته جوی:لای
درآمدها:عواید
دنیا و هستی:عالم
شهر کرمان:بم
خدایی:ربوبیت
برگزیده شده:منتخب
اسب چاپار:یام
اقامت کردن:سکونت
اثر هرمان هسه:گرترود
در رفتن:گریختن
حرف نداری:بی
جانشین پادشاه:ولیعهد
ابزار بنایی:ماله
قرائت قرآن:ترتیل
حرف ندا:یا
درخت زبان گنجشک:ون
اثر ژولین گرین:آدرین مزورا
یکدنده:لجباز
دشمن سرسخت:لد
آلبومی از استاد شجریان:فریاد
سپیده دم:فجر
جشن ازدواج:عروسی
زبان عمده خاورمیانه:عربی
بی بندوبار:ول
آجر اسباب بازی:لگو
درد:الم
شالوده:بنیان
تیم فوتبال فرانسوی:لوریان
پیرو دین مانی:مانوی
ابزار:لوازم
نپخته:نارس
مانع آب:سد
امر از آمدن:بیا
سرخ رنگ:عنابی
من و تو:ما
نوعی از حکومت:جمهوری
نژاد و خحاندان:نسب
جدید:نو
رمق:نا
خانه پشت به آفتاب:نسر
پایتخت اتیوپی:آدیس آبابا
اثر امیر عشیری:جاسوسه چشم آبی
سرمایه داری:کاپیتالیسم
تمیز:پاک
جدار:دیوار
درست دانستن:تایید
تیم فوتبال ایتالیایی:کالیاری
گودال:لان
از حروف فارسی:شین
از شهرهای استان مرکزی:کمیجان
فیلمی از یداله صمدی:ساوالان
از مواد مخدر:کوکائین
تظاهر:ریا
مجنون:دیوانه
جذب کننده:رباینده
صف و رده:رج
بسیار کوتاه:نیم وجبی
خبر:نبا
حکمت ارسطو:مشا
عسل:شهد
شکن:چین
رایزنی:مشورت
فیل ماقبل تاریخ:ماموت
نابود شده:فانی
میوه نکو:به
زنده:حی
شهرستانی در خراسان جنوبی:درمیان
ملایمت:نرمی
رنگ سبز تند:یشمی
ضمیر درونی:تو
واحدی در وزن:اونس
شرح و بیان کردن:تفسیر
از شهرهای مهم برزیل:سائوپائولو
سوا:جدا
خرما:رطب
چاقی:فربهی
سپاه:قشون
مقابل نقد:قسطی
نوعی از الیاف مصنوعی:نایلون
سرازیری:نشیب
صداقت و راستی:درستی
یقه:گریبان
گفتگوی دوستانه:گپ
از جنس چرم:چرمی
قاضی ورزشی:داور
ویران:خراب
نهایی:آخرین
پیامبران:رسل
محل دور هم جمع شدن:پاتوق
تهی دست:بینوا
از ادات پرسش:چرا
خزنده گزنده:مار
قابل رویت:مریی
خیزران:بامبو
پرنده زیبا:قو
واحد پول ایران:ریال
گهواره:ننو
قصه:داستان
از هم پاشیده شدن:وارفتن
بندگی:رق
زبانی:شفاهی
کیسه درویشان:چنته
از ادات پرسش:کدام
فرزند پسر:ولد
نخ های افقی پارچه:پود
رعشه:لرزه
کرانه:حد
فروشنده آب:سقا
یار پت:مت
زندگان:احیا
فکاهی:طنز
شانه به سر:هدهد
اندوهناک:حزین
تیره شدن:تکدر
یک ششم چیزی:دانگ
سالک:رهرو
طلا:زر
رهبر:لیدر
رب النوع:الهه
راه راست رفته:راشد
ملایمت:نرمی
بخشنده:وهاب
رنگ سبز تند:یشمی
ورزش جسم و ذهن:یوگا
بی میل بودن:کراهت داشتن
رخ جوش:آکنه
مظهر پلیدی:دیو
چند وکیل:وکلا
طغیان و قیام:شورش
ناوارد:ناشی
کم:اندک
قابله:ماما
رقص برزیلی:سامبا
بله بی ادبانه:ها
برجسته و مشخص:متمایز
درخت قالی:دار
میان:لا
نوعی امرود:مل
برآمدن آفتاب:طلوع
پرحرف:لفاظ
نرم و نازک:لطیف
آهوبره:غزال
از درندگان:شغال
نیروی نظامی یک کشور:ارتش
روز دهم محرم:عاشورا
پند دادن:وعظ
الکی،خود بار آمده:دیمی
مدعی شدن:ادعا
نوعی تفنگ:سرپر
رهایی از غم:تسلا
تیر انداختن:رمی
صدای ریزش آب:شرشر
ذره بنیادین:اتم
غذای مجردی:نیمرو
یاری دهنده:پایمرد
متن ها:متون
وی:او
بدی:شر
هندی اش معروف است:تمر
ابزار نجاری:رنده
جاده:راه