آزار دهنده پدر و مادر:عاق
آلتی در چرخ خیاطی:ماسوره
آمریکایی:یانکی
آهسته آهسته:نمنم
ابتر:دم بریده
اثر آگاتا کریستی:انیاام
اثر صادق هدایت:ولنگاری
اثر لئو تولستوی:دوسوار
اجداد:نیاکان
از ایالتهای آمریکا:ایوا
از حبوبات:لوبیا
از خواهران برونته:آن
از فرشتگان:جبرییل
از لبنیات:ماست
از نیروهای ارتش:هوایی
افسر نیرو دریایی:دریادار
انس گرفتن:تانس
ایزد آب ایران باستان:آناهیتا
باد ملایم:نسیم
بالای فرنگی:آپ
بخت و طالع:فال
بسیار:بسا
پوست ضخیم شده دست:پینه
پوشش بالش:روبالشی
پیشخدمت رستوران:گارسون
توقف بازی والیبال:تایم اوت
توهین کردن:اهانت
تیم فوتبال فرانسوی:اویان
جای پر نمک:نمک زار
جای عبور:ممر
جنگجوی ژاپنی:سامورایی
جهان:گیتی
جوانمرد:عیار
چشمه بزرگ:ینبوع
حزب هیتلر:نازی
حق نشر:کپی رایت
دزد ناشی به آن میزند:کاه دان
دستها:ایادی
دفعه:بار
دلیری و شجاعت:مردانگی
رفیق مشهدی:یره
رنج و محنت:لگ
روانه شدن:رفتن
روزانه:یومیه
روستا:ده
زننده:ضارب
زهرخورده:مسموم
زینت دادن:آراستن
سادهدلی:لری
سرخوشی و غرور:سرمستی
سنگ معدنی گرانبها:یاقوت
شوخ و کرشمه:طناز
شکسته:منکسر
صیقل یافته:زدوده
ضدیت:منافات
ضمیر خودستا:من
طایفه کریم خان:زند
غرور و تکبر:نب
فیلمی از بیلی وایلدر:غرامت مضاعف
گشتن:گردیدن
گشوده:وا
لوله گوارشی:روده
مانند:چو
موشخرما:راسو
نوعی بیمار جلدی:اگزما
نوعی حلوا:لو
نکوهیدن:ذم
نیمه بار:تا
وقت و هنگام:گه
کاکل اسب:فش
کودک:نوباوه
یاری دهنده:ممد
آمریکایی:یانکی
ابزار:ادات
اثر بالزاک:شوان ها
اثر پا:رد
اجرا کننده در تلویزیون:مجری
ارزش چیزی را تعیین کردن:سنجیدن
از پیامبران:یونس
از روی عقل و تدبیر کار نکردن:ندانم کاری
اسب آذری:آت
اصوات:صداها
انبار کشتی:خن
انبوه شدن:تراکم
اهل یک ناحیه:بومی
ایلات:طوایف
برنامه کامپیوتری:نرم افزار
پاسبانی:کشیک
پایتخت هزار کیلویی:اتن
پسوند پیدا کننده:یاب
ترسایی:نصرانی
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال ایتالیایی:کالیاری
جاری کردن:ادرار
جدایی انداختن:تفرقه
جمع قطره:قطرات
جمع ناموس:نوامیس
جمع نتیجه:نتایج
جنگ و نبرد:رزم
چهره و رخسار:وجنه
چک برگشتی میخرد:شرخر
حشره گزنده:ساس
حشرهای سبز رنگ:آخوندک
حیوان گردن دراز:زرافه
خفه شدن در آب:غرق
خودروی حمل مایعات:تانکر
داروخانه بزرگ:دراگاستور
دزدیدن:کف رفتن
دیوار بلند:ترا
رود آسیای میانه:سیردریا
رویکرد:رهیافت
سردابه مردگان:دخمه
سعی و کوشش:جد
سوبسید:یارانه
شراب انگوری:می
شناس:آشنا
شهر استان مرکزی:دلیجان
شهر خراسان شمالی:ایور
شهر مرکزی:نراق
شکست و پراکندن دشمن:هزم
طلا:زر
عالم و بافرهنگ:فرهیخته
عید ویتنامیها:تت
فرار کردن:گریز
قابله:ماما
گوارا:مهنا
مالدار:دارا
مبالغه کردن:گزاف گویی
محل افروختن آتش:آتشگاه
مدلل ساختن:ثابت کردن
مرتجع فلزی:فنر
مرد پیر:شیخ
مزده دهان جمع کن:گس
نابود شونده:فانی
نسبتشوهران دو خواهر:باجناق
نهر:رود
نوعی پاپوش:گیوه
هوای گرم و مرطوب:شرجی
واسطه:میانجی
ورقه نازکی از برف:برفک
کادر عکس:قاب
کرانههای آسمان:آفاق
کرم شبتاب:آتشک
کسان:افراد
آب بینی:فین
آبرو و قدر:اعتبار
اثر احمد محمود:مول
اثر بزرگ علوی:میرزا
اثر پرویز قاضی سعید:یک شاخه گل سرخ برای غمم
اثر جلال آل احمد:نفرینزمین
اثر عباس معروفی:عطریاس
اثر عبدالحسین زرینکوب:سرنی
از عناصر شبه فلز:آرسنیک
از مزهها:ترش
اعتبار:اب
انتخاب شده:گزیده
اندک:کم
بدنامی:رسوایی
بردن به سوی کسی:آوردن
به پهنا گردیدن:غلتیدن
به دنیا آوردن:زا
به طور پنهانی:دزدیده
بیماری:دا
بیماری سگی:هاری
پایتخت تبت:لهاسا
پایتخت کامرون:یایونده
پرونده:فایل
پیرامون:حوالی
تازه:نو
جمع قافیه:قوافی
جوی:نهر
جویها:انهار
چراگاه ایلات و عشایر:یورت
چندین معبد:معابد
خوابیدن:آرمیدن
دارای زور و قدرت:نیرومند
درآمد:عایدی
دستاویز:آتو
دوندگی:خت
راست و مستقیم:حنیف
روغن و چربی:په
ساییده شده:سوده
ستودهتر:احمد
شلوار جین:لی
شهر مازندران:بابلسر
طرف:ور
فیلمی با بازی ابوالفضلپورعرب:مرضیه
فیلمی با بازی بهرام رادان:یکی ازما دونفر
گرو:رهن
گریه سوزناک:زاری
گمان و دودلی:شک
لایه سوراخ زمین:ازن
مؤمن:با ایمان
مجاز از فارغ و آسوده:سبک بار
مجاز از کار سخت و گران:کمرشکن
محل زنان حرم:حرمسرا
مشورت:شورا
مشک:خی
مقام و درجه:منزلت
ملکالموت:عزراییل
مهارت زیاد در کاری:ید طولی
موافق و سازگار:مناسب
موسیقی نظامی:مارش
میل:رغبت
نامه فراخوانی به دادگاه:احضاریه
نخست، اول:یک
نزدیکی:قرابت
نهاد تعیین میزان مجازات:تعزیرات
نوشتن:تحریر
نوعی گلدوزی روی طرح آماده:گوبلن
نیرومندی:توانایی
وسیله پرواز بدون موتور:گلایدر
کشور اروپایی:لتونی
یگانه:احد
آشیانه مرغ:عش
آهوی کوهی:کل
از مراکز استانها:زاهدان
از مواد تهیه صابون:پتاس
اسب آذری:آت
اصول و عقاید دین بودایی:بودیسم
افزایش نسل:زاد و ولد
اما:ولی
ایالتی در آمریکا:ویرجینیا
بالای فرنگی:آپ
بچه دزد معروف:آل
بددل:غر
بدی:شر
بغل و آغوش:کش
به دنیا آوردن:زا
بیمو:تاس
بیماری:دا
پرده توری:شف
پس، بعد:سپس
پناهگاه:مامن
پهلوان:یل
تحریم اجتماعی یک عمل:تابو
تکه پاره:لت
تیر پیکاندار:یب
جاده قطار:ریل
حاکم:والی
حق نشر:کپی رایت
خاموش:ساکت
خدمتکار زن:کنیز
دریا:طم
دست:ید
دست نوشته:خطی
دشنام دادن:شتم
دفترچه حساب:دستک
دیروز:دی
رشته، نخ:تار
رنگ سبز تند:یشمی
سخنچینی کردن:سعایت
سرشت:خو
سهم غذا:پرس
سیاستمدار:دیپلمات
شهر ایالات متحده:سنتلوییس
شهر تهران:ری
شهر خوزستان:باوی
صبح:بامداد
صدای آزار دهنده:نویز
صورتی مایل به قرمز:سرخابی
طاقچه:رف
علامت و نشانه:مارک
عمران:آبادانی
فرو نشستن دیوار:نشست کردن
فوتبالیست ایتالیایی:پاسکوال
فوتبالیست پرتغالی:نانی
فوتبالیست هلندی:یویلفلتن
فیلم سام مندس:اسپکتر
فیلم مارتین اسکورسیزی:گرگوالاستریت
فیلمی از محمد ابراهیم معیری و با بازی باران کوثری:کتونی سفید
فیلمی از میلوش فورمن:امادیوس
گریزنده:هارب
لایه نازک شکر:شکرک
مادر عرب:ام
مادهای در شمع سازی:پارافین
ماهی کنسروی:تن
محکم و استوار:متین
مخلوط آرد و آب:خمیر
میوه نکو:به
نوعی بیماری ارثی خونی:هموفیلی
نویسنده «شب ملخ»:جوادمجابی
نیکوکار:خیر
هرگز نه عرب:لن
واژه:لغت
وجود:هستی
وسیله تیر اندازی:کمان
کافی:بس
کجاست:کو
کجاوه:تخت روان
کوشش:تلاش
آببند:سد
آتش قرآنی:نار
آزمند گردیدن:طمع
آشفتگی و تغییر حالت ناگهانی:بحران
آیین:دین
اثر ژان پل سارتر:زنان تروا
اثر ماکسیم گورگی:سه رفیق
از بیماریهای چشمی:تراخم
از خزندگان:تمساح
از گلها:لادن
الفبای موسیقی:نت
انگور درشت و سرخ:صاحبی
بدن:تن
بدهکار:وام دار
بدکاران:اشرار
برقرار:اباد
بی میل و متنفر:بیزار
پافشاری کردن:ابرام
پسر رستم:سهراب
پلیدی و ناپاکی:نجاست
پولی که بر سر عروس ریزند:شاباش
پیش:نزد
پیش بردن انفرادی توپ:دریبل
تا:حتی
ترس و پروا:محابا
ترساندن:رماندن
تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم
جان سالم به در بردن:قسردررفتن
جای آب خوردن:مشربه
چراگاهها:مراتع
حمله کردن:تهاجم
خداوند:رب
خوراکی از گوشت:فسنجان
دانه خوشبو:هل
راه کوتاه:ره
رباط:زردپی
رفع اتهام کردن:تبریه
روزها:ایام
سبزی سرشار از ویتامین ث:ریواس
سختی و عذاب:وبال
سخنان یاوه:اراجیف
سرخ کمرنگ:ال
سرما:زم
سقز جویدنی:آدامس
سگ بیمار:هار
سمت چپ:یسار
شاعر بزرگ سده ششم:سنایی
شهر اصفهان:کاشان
شهر بوشهر:جم
شهر مرکزی:نراق
صفت گربه:ملوس
طرفدار جدایی دین و سیاست:لاییک
طولانی:دراز
عبادت غیر واجب:نافله
فربهی:سمن
فوتبالیست ایتالیایی:سیمونه زازا
قصدها:نیات
لاغری:نوانی
مادر آذری:آنا
مذکر:نر
مشتری:برجیس
ملی پوش والیبال:سید محمد موسوی
موج:خیزآب
نشانه مفعولی:را
نگهبان در:دربان
نوعی حمله هوایی:بمباران
نیز:هم
هجوم:حمله
هرگز، مبادا:حاشا
ورق برنده در بازی:آتو
کر شدن:صم
کشور آسیایی:لبنان
کلام خودستا:من
کور:نابینا
یال اسب:پش