آرامیدن:خوابیدن
آرزو:امید
آقای اسپانیایی:دن
اثر محمد حجازی:میهن ما
از سورهها:دخان
از مراکز استانها:خرم آباد
از مقاطع تحصیلی:دبیرستان
الهه خورشید مصر باستان:را
اما:لیک
بختآزمایی:لاتاری
بدی:شر
برکنار کردن:عزل
به حضور بزرگی رسیدن:شرف یاب
بیبند و بار:ول
پرچم:لوا
پهلوان:یل
پیشوا:رهبر
تصدیق روسی:دا
تیم فوتبال فرانسوی:سنتاتین
جنس نوعی پارچه:کتان
حد و حساب:شمار
حرص:آز
حرف نداری:بی
حلق:گلو
خانه ییلاقی:ویلا
خاک کوزهگری:رس
دارو تولید میکند:داروساز
دانه خوشبو:هل
دراز:بالا بلند
درخت انگور:مو
دست عرب:ید
دور زدن:گشتن
دوست داشتنی:تو دل برو
رأس:سر
رطوبت:نم
رفت و آمد:آمد وشد
رنج و محنت:لگ
روایت کننده:راوی
رود آرام:دن
سازمانی برای اداره یک رشته ورزشی:فدراسیون
سر هر چیزی:نوک
سوی، طرف:زی
شفاعت کننده:شفیع
شهر اردبیل:نمین
شهر اصفهان:نجف آباد
شهر روشنایی:نور
شکیبا:صبور
شیر:لبن
ضمیر همیشه غایب:او
ظرف بزرگ لباسشویی:لگن
عدد قرن:صد
عمل به دنیا آوردن:زایش
فراخی و گشایش:وسع
فرانسه قدیم:گل
فوتبالیست برزیلی:هالک
فیلم آلفونسو کوارون:فرزندان انسان
فیلمی با بازی افسانه بایگان:پنجه درخاک
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:قهرمانان
قصدها:نیات
قعر:ته
لازم و ضروری:واجب
لحظه به لحظه:دم بدم
مبلغ مسیحیت:میسیونر
محل گرد آمدن:مجمع
مورد توجه قرار دادن:عنایت کردن
مکان:جا
نجیب و شریف:نبیل
نوعی حلوا:لو
نوعی شیشه آزمایشگاهی:آرلن
هدیه به مناسبت عید:عیدی
واحد انرژی:ژول
واحد پول ژاپن:ین
ورم کردن:آماسیدن
ورید:سیاه رگ
کتف و شانه:خا
کثیر و فراوان:جم
کشور آمریکای جنوبی:ونزویلا
آبی که برنج در آنجوشیده باشد:آب چلو
آژیر:آلارم
ابزار:وسایل
ابزار هیزم شکن:تبر
اثر آگاتا کریستی:انیاام
اثر جلال آل احمد:نفرین زمین
اثر رضا امیرخانی:ارمیا
از ماهها:دی
انسان:بشر
بازیگر فیلم «ناخدا خورشید»:داریوش ارجمند
بخشی از مغز:مخ
بدون سقف:روباز
بدی:شر
برنده:تیز
بیهوشی:کما
پیری:کهولت
تالار:سالن
تکیه کردن:اتکا
جانب:ور
جای پر خطر:ناامن
جای ممتاز تماشاخانه:لژ
چای داغ:لبسوز
چه وقت:کی
چیز:شی
حرف افسوس:وای
حرف ندا:ای
حیلهگر:شیاد
خواندن:تلاوت
دریافت و آگاهی:درایت
دست کم:لااقل
دکه:کیوسک
راست و درست:حقانی
راه کوتاه:ره
روزی که در آنیم:امروز
روشن و درخشان:تابان
سازمان تأمین خسارت:بیمه
ساکت و آرام:خاموش
سرباز مأمور شلیک توپ:توپچی
سوی و طرف:جانب
شهر آذربایجان شرقی:اهر
ضربه به پهلو:سقلمه
طایفه:ایل
عدد فوتبالی:اا
عمامه:دستار
فرهنگ و دانش:ادب
قدیمی:دیرین
گرد آمدن در یک جا:تمرکز
گرد آورنده:مولف
گل سیاه ته مرداب:لجن
لاغر:هزیل
لعاب:ورنی
لکههای روی صورت:لک وپیس
مأیوس:ناامید
مجرای خون:رگ
محل کار کنسول:کنسول گری
مدارک:اسناد
مدرسه عالی:کالج
نادر:نایاب
نقاش:رسام
نمایندگی:آژانس
نوعی بیماری واگیردار:مخملک
نوعی ساز کوچک:نی لبک
نویسنده «نامیرا»:صادق کرمیار
نیمه دیوانه:خل
هنر هفتم:سینما
کانونها:مراکز
کتف و شانه:خا
کجاوه:تخت روان
کشور آسیایی:ویتنام
کشور اروپایی:اکراین
کوبیدن در:تق
کوچک:نقلی
یار مت:پت
یک واحد بار خر:خروار
یکدلی:صمیمیت
آگهی:رکلام
آگهی کوتاه تبلیغاتی:تیزر
آنچه موجب سرسام شود:سرسام آور
ابر نزدیک زمین:مه
اثر جواب مجابی:چند نمایش نامه
اثر چربی:لک
اثر رضا امیرخانی:مناو
اثر شاتوبریان:سفرنامه
اختراع مارکونی:رادیو
از پرندگان شکاری:شاهین
از سورهها:مرسلات
از نسبتهای مثلثاتی:کتانژانت
از هنرهای نمایشی:تیاتر
از یک پدر و مادر:تنی
اقسام:انواع
انبار کشتی:خن
با هم جنگیدن:تخاصم
بار دوم:ثانیا
باریک:تنگ
بازیگر فیلم «پروانگی»:مهدی سلوکی
بنیاد:اس
به تصویب رسیده:مصوبه
بیهوده و بینتیجه:نافرجام
پایتخت ماداگاسکار:انتاناناریوو
پسوند تصغیر:چه
توان:بنیه
تیردان:ترکش
تیره و تار:تاریک
جوجهتیغی:راورا
چاق و قد کوتاه:خپله
حرف افسوس:وای
حقیقت و نهاد چیزی:ماهیت
خاک صنعتی:رس
خدای درویش:هو
خوراکی از اسفناج و تخم مرغ:نرگسی
در جایی ساکن شدن:خیمه زدن
دود کردن:دخ
دور دهان:نس
دور کردن و راندن:نفی
دوستی و محبت:وداد
راست و مستقیم:سرراست
زنان:نسوان
زوبین:مک
ستاره:تارا
سرخرگ بزرگ:آیورت
سنگ معدنی گرانبها:یشم
شانه و کتف:کت
شرمسار:خجل
شوهر خواهر:ایزنه
شیرینیپز:قناد
شیوه و روش:راه ورسم
صبحانه:ناشتایی
طعام و خوراک:عیش
عدد فوتبالی:اا
عناصری که در ترکیب با فلزات نمک میسازند:هالوژن
فیلمی از وودی آلن:اسکوپ
گاز سمی زرد رنگ:کلر
لولهای که ادرار را از کیلهها به مثانه میبرد:میزنای
مانند شده:مشبه
مجلسنمایندگان روسیه:دوما
معدن:کان
نسل پنجم:ندیده
نمو کردن:نشا
نوعی بازی تخته و مهره:نرد
نوعی رقص ایرانی:باباکرم
نویسنده ربهکا:دافنه دوموریه
نیمه بار:تا
نیمه دیوانه:خل
هم رتبه:همسنگ
کارگردان «زیبایآمریکایی»:سام مندس
کلمه شگفتی:وخ
کلمه شگفتی:وه
آشفته شدن:شوریدن
ابزار نجاری:رنده
اثر اسماعیل فصیح:نامه ای به دنیا
اثر با دست نوشته شده:دست نویس
اثر شولوخوف:دنارام
اثر صادق چوبک:تنگسیر
اج:کدو
اربعین:چهلم
از پیامبران:داود
از چاشنیها:سس
از سورهها:قیامه
از شهرستانهای استان ایلام:چرداول
از لبنیات:ماست
ایالتی در آمریکا:کارولینای جنوبی
باقی:مانده
بزرگمنشی:نب
به تفصیل گفتن:بسط دادن
بیبند و بار:ولنگار
بیع:خریدن
پایافزار:لکا
پایتخت لسوتو:ماسرو
پسوند تصغیر:چه
تقویت امواج رادیویی:رله
توانایی:یارا
توقف موقتی والیبال:تایماوت
چه بسیار:بسا
حرف ندا:ای
حرف ندا:یا
خدمت و غمخواری:تیمار
خطا کننده:خاطی
دارای پستی و بلندی:ناهموار
در راه هدفی جان دادن:فداشدن
ده ریال:تومان
دوای فرد اسهالی:اوآراس
دوستی:ود
دولا شدن:تاشدن
دیوار بلند و محکم:ترا
ذکر و دعا:ورد
روحانی مصر باستان:کاهن
زن زیبارو:جمیله
زندگی و حیات:زیست
سرد مطبوع:خنک
سرودههای زردشت:گات
سلاح جنگی قدیمی:کمان
شامه نواز:بو
شدت دادن:تشدید
شهر آلمان:بن
شهر اصفهان:سمیرم
شهر کردستان:سنندج
غارت:تاراج
غیر مسطح:ناهموار
فرزند، پسر:ولد
فیلمی از وودی آلن:رویای کاساندرا
گروه اسبان:خیل
گریه سوزناک:زاری
متدین:دیندار
محتمل است:شاید
محل افروختن آتش:آتشگاه
ملیح:بانمک
منصوب:نشانده
موشخرما:راسو
نجات دهنده:رهاننده
نهر:رود
همه را شامل میشود:هر
واحد پول ایران:ریال
کتف:شانه
کشتزار نیشکر:نیستان
کشور آسیایی:کویت
کشور آفریقایی:مراکش
کشور اروپایی:لهستان
آشفتگی و غوغا:شورش
اثر آندره ژید:درتنگ
اثر شاتوبریان:اتالا
اثر غزاله علیزاده:تالارها
اثر هوشنگ گلشیری:جن نامه
اثر یان فلمینگ:تندربال
از ایالات آمریکا:ارکانزاس
از ایالات آمریکا:نیوجرسی
از سورهها:عادیات
از گیاهان دارویی:زیره
از گیاهان رنگرزی:روناس
از میوههای گرمسیری:آناناس
اشاره به دور:آن
اقبال:بخت
اندازه بودن:قد دادن
بانگ و آواز:غو
بحبوحه:گیرودار
به پایان رسیدن:سرآمدن
بینظمی و آشوب:هرج ومرج
پارچه معیوب:زده
پایان مهلت معین:ضرب الاجل
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت کوبا:هاوانا
پشته خاک:تل
پهلوان:یل
پوستین:وت
تازه:نو
تهدید کننده با چاقو:چاقوکش
تیم فوتبال انگلیسی:آرسنال
جای امن:مامن
خراب و لمیزرع:بایر
خون عرب:دم
در پیش گرفتن راهی:سلوک
دست نکشیدن از یک موضوع:گیردادن
ده هزار متر مربع:هکتار
رشته کوه افعانستان:هندوکش
رنج و محنت:لگ
روز اول هفته:شنبه
روستا:ده
زشت:بد ریخت
زنگ کاروان:درا
زیبا و آراسته:شیک
سنگین و باوقار:وزین
شرح و توضیح:بیان
شهر:بلد
شهر فولاد اصفهان:مبارکه
شهر کردستان:دیوان دره
شهر کهگیلویه و بویر احمد:لنده
شهر یزد:اردکان
شهری در آمریکا:لسانجلس
عامل قطع درآمد دیگران:نانبر
عید ویتنامیها:تت
فیلمی از جان هیوستون:انی
قدیم، گذشته:باستان
قسمتی از خانه:اتاق
قلب:دل
گرفتاری:بلا
گوژپشت گردانیدن:حدب
لباس بلند مردانه:قبا
لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند
لگام:عنان
ماتم:عزا
مادهای نیمه جامد:ژل
مانند نقره:سیم گون
ماهی کنسروی:تن
نسبت داشتن:انتساب
نه چیز دیگر:لاغیر
نوعی امرود:مل
همسر زن:شو
همه را شامل میشود:هر
هوشیار و گرامی:نبیل
کشور اروپایی:اندورا
کلمه تعجب:وا
یگانگی:وحدانیت