آسان:راحت
آنچه فدا میشود:قربانی
اثر الکساندر دوما:ابوالهول سرخ
اثر برتراند راسل:تکامل فلسفی من
از ماهها:آذر
باریکبین:دقیق
بازنمایی تصویر بر روی سطح:طراحی
بازیگر «آخرین بندر»:احمد نجفی
بخار دهان:ها
بخیه خیاطان:کن
بدخواه:بدسگال
برنج پوست نکنده:شلتوک
به جا آوردن:ادا
به طور رسمی:رسما
پرسش از مکان:کو
پرنده سعادت:هما
پسوند خورنده:گسار
تراکتور کوچک:تیلر
تصویر کلی از چیزی:شما
تفاله:تخ
توانایی:یارا
جرقه:شراره
حافظه:یاد
حرف درد:آخ
خارپشت:تشی
خاشاک:خس
خماندن:تا کردن
دارای پستی و بلندی:ناصاف
در آغاز:بدوا
درخت انگور:تاک
درست کردن استخواندررفته:جا انداختن
دوندگی:خت
دیوانه:روانی
روزه گرفتن:صوم
روی و رخساره:خد
ریزه چوب و علف:خاشاک
زن و شوهر:زوجین
زود عصبانی میشود:جوشی
زیر پا مانده:له
ساختمان:بنا
سخن:حرف
سوسن زرد:وج
شرافت:عز
شهر پاکستان:لاهور
شهر مرکزی:هندودر
شکوفه دهنده:شکوفا
شیطان:خناس
ضمیر فرانسوی:وو
ظرف مرکب:دوات
عداوت و دشمنی:کین
عدد اول:یک
عدد قرن:صد
عدد مقدس:هفت
عفو کننده:بخشاینده
غذای زمین کشاورزی:کود
فاقد:بدون
فیلمی از جمال شورجه:وعده دیدار
قابل دوام:ماندنی
قرار و سکون:آرام
قرص:حب
گازی بیرنگ:اتیلن
گمان بردن:احتمال
گنجاندن مطلب در نوشته:درج
گندم سوده:ارد
لون:رنگ
مادر:مام
متلاطم:مواج
مثال آوردن:تمثیل
مردم پست:اراذل
ملکه زنبور عسل:شاهنگ
میانجی:واسط
میلهانتقالحرکت ازفرمانبهچرخها:سگدست
میوه تلفنی:الو
ناپدری:راب
نزد عرب:لدی
نشانهها:ایات
نفوذ کردن:تاثیر
نمایانگر:پدیدار
واحد پول ژاپن:ین
کتاب مقدس هندوان:ودا
کرانه آسمان:افق
کلمه شرط:اگر
کهن:قدیمی
کوچ کردن:هجرت
آنکه اختیار کامل دارد:تام الاختیار
اثر آندره ژید:ضد اخلاق
اثر امیل زولا:نانا
اثر بزرگ علوی:موریانه
اثر غزاله علیزاده:خانه ادریسی ها
اذکار و اوراد:تسبیحات
از ادات استفهام:ایا
از سبزیها:ریواس
از مواد ضروری بدن:ویتامین
از میوههای قرآنی:زیتون
اضطراب و تشویش:ناراحتی
امانتی:عاریت
اکنون:حالیا
بااهمیت:مهم
بالا رفتن:علو
برادر حضرت موسی (ع):هارون
به هیچ عنوان:اصلا
بیخود و بیجهت:الکی
پایتخت ونزوئلا:کاراکاس
پرهیزگار:تقی
پرواز:طیران
پستی در فوتبال:هافبک
پسوند سازنده قید از صفت:انه
پسوند شباهت:سان
پشتیبان:حامی
پهلوان:یل
ترسیده:هراسیده
ترعه:کانال
تنها و بیهمتا:یک
تکیه کردن:اتکا
جام شرابخوری:پیاله
جای سردسیر:ییلاق
جدایی زن و شوهر:متارکه
حرف نوروزی:سین
درخت مسواک:یسر
دریچهای در کاربراتور:ساسات
دو برادر:اخوان
دوازده ماه:سال
دور دهان:نس
رخساره:وجنات
رفع اتهام کردن:تبریه
رود جنوب شرق آسیا:مکونگ
روروک:اسکوتر
زیرکی:دها
سال ترکی:ییل
سوگند به خدا:والله
شوهر خواهر:داماد
علف خشک:کاه
فرش مالیدنی:نمد
فیلمی از کلینت ایستوود:نامه هایی ازایوجیمارا
فیلمی با بازی اکبر عبدی:ای ایران
گماشتن:نصب
گناه:بزه
گودال:لان
لبه تیغ:یلمان
لوس:ننر
مرحله و دوره:فاز
مستقیم و بدون مقدمه:یکراست
مطرود شده:منسوخ
منصبی در اداره پلیس:کاراگاه
نت چهارم:فا
نغمه و سرود:نوا
نو کردن:تجدید
نوئل:کریسمس
نیاکان:اجداد
هر جسمی که با اکسیژن ترکیب شده:اکسید
هر فصل از اوستا:نسک
هر فصل از کتاب «یسنا»:ها
وسنی:هوو
کال:نارس
کمربند نظامی:فانوسقه
کناره و حاشیه:دامنه
آسیب:اک
آنچه مرسوم است:متداول
اثر علی محمد افغانی:بوته زار
اجازه ورود دادن:راه دادن
از سازهای ضربی:دف
از شهرهای استان قم:قنوات
از شهرهای برزیل:بلاهوریزونته
از هالوژنها:ید
اشاره به دور:آن
اظهار رغبت کردن:تمایل
انجیر قرآنی:تین
اکسید کلسیم:آهک
بازیگر «خوب بد زشت»:کلین تایستوود
بخشی از مؤسسه:دپارتمان
بخیه درشت:کن
برآمده:برجسته
برگ درخت:ورق
بلند شده:افراشته
بیتجربه:نا آزموده
بیمانند:نادره
پرسش از مکان:کجا
پرنده زیبا:قو
پوشاک سر و گردن زنان:روسری
پیشتر:اسبق
تارمی:نرده
تکرار شده:مکرر
چابک:تیزپا
چین و شکن:یرا
حضور و بزرگداشت:تشریف
خالص و بیغش:سارا
دانههای ریز روی پوست:جوش
در اداره کار میکند:کارمند
درونپوست:اندودرم
دعاها:اوراد
دلیل و سند:مدرک
دوستی:ود
راه کوتاه:ره
رشک بردن:حسادت
ریاکار:دورو
سرشت:طینت
سنگینی:وزن
شهر همدان:رزن
شهری در انگلستان:لیدز
شکاف و رخنه:جر
صریح و بیپرده:رک
صف و رده:رج
ضمیر درونی:تو
ضمیر غایب:او
ضمیمه:پیوست
عدد فردوسیپور:نود
غوغا کردن:غرنبیدن
غیر مجاز:ناروا
فراخی:پهنا
قاعده و قانون:هنجار
قعر:ته
گدای سمج:هادوری
گلی سفید و خوشبو:نسرین
لنگه بار:تا
مترسک:هراسه
محفظه پروندهها:فایل
محل رفت و آمد عابران:پیاده رو
مخفیانه:دزدکی
میانجی:واسطه
نابینا:کور
نام یکی از دو قبیله وحشی:یاجوج
نظر:رای
نهاییترین امتیاز:رکورد
نور:روشنایی
نوشتن کتاب:تالیف کردن
نویسنده «ماری آن»:دافن هدوموریه
کشور اروپایی:یونان
کلمه شگفتی:وه
آشفته شدن:شوریدن
آشکار ساختن معنی:تبیان
آینده:آتیه
اثر چربی:لک
اثر شاتوبریان:رنه
اثر فرزانه کرمپور:کشتارگاه صنعتی
اثر محمود دولتآبادی:لایه های بیابانی
از نهانزایان:خزه
استخوان سینه:قص
اصل نیست:قلابی
امتیازات:مزایا
انتقال افکار:تله پاتی
اهل کوفه و اثر امین فقیری:کوفیان
باطن انسان:ضمیر
بافنده:جولاه
برطرف کردن:رفع
به طوری که:چنانکه
بیخبر:غفلتا
پایتخت نیجر:نیامی
پیش:نزد
تابان:نوار
توانایی:یارا
جعبه مخصوص شعبدهبازان:شامورتی
جوانی:شباب
چای فرنگی:تی
حرف نهم یونانی:یتا
حرکت مایعات:جریان
خدایی:الهی
خطاب بیادبانه:هی
در بزرگ:دروازه
درخت انار:ناربن
دل:قلب
دندان فیل:عاج
دوشنده شیر:هاشم
دیگ دهان گشاد:تیان
راه رفتن کودکانه:تاتی
رود جنوب غربی ایران:مارون
زنبیل:سبد
زیارت کردن:دیدن
زیبا و دلربا:فتان
زینت دادن:آاراستن
ساکنان:سکنه
ستمکارانه:جابرانه
سودمندی و اثربخشی:کارایی
سوی و طرف:زی
شهر آلمان:هانوفر
شهر خراسان رضوی:تربت جام
شهر خراسان شمالی:گرمه
صریح:رک
طرد شده:رانده
عادت به مواد مخدر:اعتیاد
عدد تنفسی:شش
فایده:سود
فروتنی کردن:کرشیدن
قد و بالا:سراپا
قرضدار:مدیون
مخلوط شدن:آمیختن
نقاب:روبند
نهال تازه:نوخاسته
نوجوان:نوخاسته
نیکو:خوب
همشیره:خواهر
واحد پول ژاپن:ین
وطن:میهن
ویتامین جدولی:کا
کام:دهان
کشف مادام کوری:رادیوم
کشور آفریقایی:جمهوری رواندا
کمانگیر باستانی:آرش
کور:نابینا
آدرس:نشانی
آزار دهنده پدر و مادر:عاق
اثر چربی:لک
اثر شولوخوف:دنارام
از چین خوردگی های زمین:تاقدیس
از درندگان:ببر
از سورهها:لقمان
از فرشتگان قبر:نکیر
از ماههای میلادی:نوامبر
از مراحل کشاورزی:کاشت
از مواد مخدر:کوکایین
استعداد فهم و دریافت:شم
انبازان:شرکا
انجام دادن کار:صورت دادن
اهل رشت:رشتی
باقیماندهها:بقایا
بچه گوسفند:بره
پارچه بین رویه و آستر:لایی
پاروی قایقرانان:فه
پشته خاک:تل
تصدیق انگلیسی:یس
تلفن همراه:موبایل
تیره گشتن:تارشدن
تیم فوتبال آلمانی:وردربرمن
ثروتمند:مایه دار
حلقه دو طرف زین:رکاب
خبردار شدن از موضوع سری:بوبردن
خواب خوش:شکرخواب
در هم و برهم کردن:قاتی کردن
دودلی:ریب
دوستی:ود
دیگ دهان گشاد:تیان
ذکر کننده:ذاکر
سرای مهر و کین:دل
سوار تاب شدن:تاب بازی
سیاره زهره:ناهید
سیاهی:تاریکی
شراع:بادبان
صاحب:ذا
صدمه:اک
طاقت:تاب
طبل بزرگ:کوس
طول عمر:سن
عجله کردن:شتافتن
علامت جمع:ها
فوتبالیست آلمانی:رویس
قسمتی از ترازو:کفه
گردن کلفت:قلدر
گلی خوشبو:بابونه
گمراهتر:اضل
مالدار:بای
محل دریافت عوارض:عوارضی
محل سرو چای و قهوه:کافه
محل ورود:در
مرحوم، آمرزیده:شادروان
مروارید:در
مظهر پلیدی:دیو
موجود ریز:ذره بینی
میوه و بار:ثمر
نشانه مفعولی:را
نقش بر زمین شدن:ولوشدن
نوشته شده:کتبی
نوعی ماشین کشاورزی:تراکتور
هوشیار:بیداردل
وسیع:پهناور
وسیله تشخیص وجود جریان برق:فازمتر
کشتی:سفینه
کشور آسیایی:برونیی
کشور غله:کانادا
کلمهتوهینآمیز برای زنان:زنیکه
کنار:لب
کوزه بزرگ:هب
یک دوره حرکت:سیکل