اثر اسماعیل فصیح:گردابی چنین حایل
فیلمی از امان منطقی:سرباز اسلام
پایتخت کشور ساعت:برن
ناگزیر:وادار
کنج:زاویه
مقوله ادبی و هنری:ژانر
عدد خیطی:سه
معبر رودخانه:پل
شاید و گاه گاه:احیانا
تسمه ایمنی خودرو:کمربند
مروارید یکتا:دردانه
سرپرست خانواده:نان آور
شهر رازی:ری
برابر شدن با هم:تساوی
آزاده:حر
در شب جلوه می کند:شب نما
سرازیری:شیب
برآمدگی در سطح چیزی:زائده
عضو متکگلم:زبان
دست مالیدن:مس
مراد:نیت
ماده چسباندن:چسب
پستی:دنائت
بازیکن اسپانیایی یوونتوس:یورنته
انسان:بنی آدم
خطاب بی ادبانه:هی
کشور آفریقایی:زامبیا
شبیه:همانند
گمراه و منحرف:بیراه
چهره و قیافه:سیما
مجسمه:تندیس
بیماری:دا
زمینه:تم
اثر غلامحسین ساعدی:غریبه در شهر
مترسک:هراسه
همه را شامل میشود:هر
صداها:اصوات
کلمه تصدیق:آری
پذیرش:قبولی
گوشت فروش:قصاب
سایه:نش
مرحله و گام:فاز
امر از پیداکردن:یاب
کربن خالص:الماس
مخزن الکتریسیته:باتری
رها:ول
حادثه:رویداد
آزمایشگاه:لابراتوار
خوراکی از خمیر و گوشت و لپه:سنبوسه
مودب:با ادب
گواه ها:شواهد
پوشش دهنده:ساتر
شکم و بطن:لت
بالاپوش:ردا
فصیح و بلیغ:غرا
دلیر:گو
بیهوشی:عش
درهم شدگی نخ و ریسمان:گره
اثر جمالزاده:صندوقچه اسرار
سمی در باکتری:آندوتوکسین
صومعه:دیر
پارچه پاک کردن صورت:رومال
روشن و درخشان:تابان
از سیارات:اورانوس
مکر:کید
جامه:کسا
ادامه:دنباله
فوتبالیست آرژانتینی:دیماریا
اثر دیگر جمالزاده:شورآباد
مغاک:لان
محال:ناممکن
سرمای سخت:یخبندان
حرف تردید:یا
عادل:باانصاف
خست:بخل
صورت و چهره:شکل
از جمهوری های خودمختار روسیه:چچن
سگ بیمار:هار
رقص برزیلی:سامبا
پافشاری و یکدندگی:سماجت
بر آن سوار شوند:مرکب
اشاره به دور:آن
خشکی:بر
نوشیدنی گازدار:نوشابه
از آلات موسیقی زهی:رباب
فرمان کشتی:سکان
دندانه سوهان:آج
شهر کهگیلویه و بویراحمد:لنده
شتاب آوردن:تسریع
هموار:صاف
از انواع بشقاب:دیس
اثر میهن بهرامی:هفت شاخه سرخ
پرده داری:سدانت
سخت و تند:شدید
بزرگوار:شریف
طبق معمول:قاعدتا
مومن و پارسا:قدیس
ملکه زنبور عسل:شاهنگ
پراکنده و رایج:شایع
صفت باد:وزان
مقررات:قواعد
پرهیزکاری:زهد
روپوش:مانتو
نوشتن:نگارش
شهر گلستان:رامیان
نشانه مفعولی:را
کشور آفریقایی:موریس
واحد سرعت هواپیما:ماخ
تخمین زدن:حدس
اطراف:حومه
درس دادن:تدریس
طرف:ور
متحرک:سیار
نوع و جنس:سنخ
ثرئتمند و غنی:پرمایه
تخمین زدن:برآورد
زائوترسان:ال
شاعر مثنوی معنوی:مولوی
رده:ردیف
مال برخی از مو نازک تر است:گردن
گروه ورزشی:تیم
جدید:ینگی
نقطه ضعف:چم
ملت ها:ملل
نت میانی:لا
سمت راست:یمین
طبل بزرگ:دهل
از تقسیمات ارتشی:یگان
نو و جدید:ینگی
بیسکویت سبک و ترد:ویفر
اندوه:ملال
مرض عفونی واگیردار:سرخک
مزه دهان جمع کن:گس
تصدیق خودمانی:آهان
برقرار:دایر
چند شریک:شرکا
گرسنه خودمانی:گشنه
سنگ سیاه قابل تورق:میکا
پر ازدحام:شلوغ
فرمانده:امیر
اتمام حجت:اولتیماتوم
برنجی که هنوز پوستش کنده نشده:شالی
آب دیده:اشک
زبان عرب:لسان
سرهنگ:کلنل
مردم قوی هیکل:لنبر
اتاق درس:کلاس
گوشت بریان:کباب
مجموع پله ها:پلکان
رها:ول
بردبار:صابر
تکان خوردن از شدت سرما:لرزش
کوچکتر:اصغر
فصاد:رگزن
نشانه بیماری:تب
ورید:سیاهرگ
کاناپه:مبل
رمق آخر:نا
جوان:برنا
فنا:هلاک
خواننده و نوازنده:رامشگر
بریدگی:برش
سخن بیهوده:یاوه
برای اینکه:زیرا
از آلات موسیقی:بربط
پسران:ابنا
توضیخ دادن:شرح
امتنان:تشکر
نابینا:کور
حیاط و صحن:محوطه
عریانی:برهنگی
ورزش رزمی چینی:ووشو
راه کوتاه شده:ره
ماه شاعرانه:مه
لفظ ابتدا یا انتهای کلمات:وند
زردک:هویج
ثبت کردن:درج
تمساح:کروکودیل
حکومت کردن:فرمان راندن
من و شما:ما
خواهان:طالب
فقیر:ندار
شان و شوکت:فره
جای توقف کشتی:لنگرگاه
آفریننده:دادار
ساز دو مضرابی:سنتور
مادر:والده
عدد اول:یک
حرف همراهی:با
از سنگ های گرانبها:یاقوت
جانشین او:وی
همیشه:مدام
اطمینان:یقین
شاهانه:ملوکانه
قدیمی ترین بخش اوستا:گات
انتخاب شده:گزیده
میوه مغزدار مغذی:گردو
تعجب خانمانه:وا
دهر:روزگار
آرایش:میکاپ
از ماه های سریانی:ایار
گریان:نالان
روستا:ده
رطوبت:نم
اثر هوشنگ گلشیری:شازده احتجاب
اندام ساختگی:پروتز
واحدی در طول:پا
محو کننده:فرسای
دردمندی:تالم
قسمت اصلی قطار:لکوموتیو
پهلوان:یل
شخص:کس
تازه:نوین
بسیار ستایش کننده:مداح
میل کردن:روآوردن
شک:تردید
از سازهای زهی:گیتار
دریاچه ترکیه:وان
عضو رونده:پا
اثر هرمان هسه:سیدارتا
چست و چابک:فرز
سروته:وارون
درآمدن:ورود
محکم کردن:شد
ماده موجود در سب زمینی:نشاسته
مجرای آب بام:ناودان
طول:درازا
پارچه ابریشمین:حریر
جانشین او:وی
وحشی:دد
فرمان برداری:قنوت
یونجه:قت
وقت و نوبت:پسا
عدد یک رقمی:پنج
بی پرده:رک
بدنام:رسوا
مکتب ها:مکاتب
اثر عبدالحسین صنعتی زاده:رستم در قرن بیست و دوم
به تمسخر گرفتن:دست انداختن
کشور آفریقایی:تانزانیا
بی حرکت:راکد
عود:ند
مخالف:ضد
آرزوها:آمال
جراحت وارد کردن:زخم زدن
دام:تله
شهر سوئیس:ژنو
محکم شدن:تاکد
ریسمان اسارت:کمند
مقدار تجویزی دارو:دز
مساوات:برابری
ظرف قند:قنددان
آواز بلند:فریاد
گلو:نای
درون دهان:کب
لبالب:مملو
معطر:بویا
فاصله زمانی:بازه
آمد و شد کردن:تردد
به دنیا آمدن:تولد
آغاز:بدائت
شهر مازندران:بهشهر
ناگواری:وخامت
فرزند زاده:نوه
دیدن و نگاه کردن:نگریستن
خاشه:خش
برای:واسه
شاهد:گواه
آرایش سینمایی:گریم
دستور زبان:گرامر
شهر تهران:ورامین
گردشگر:توریست
دکان شستشوی لباس:اتو شویی
حرف تردید:یا
پایداری:استقامت
از خنده می رود:ریسه
از اعیاد اسلامی:قربان
حمله با بمب:بمباران
امری که طبق قانون انجام گیرد:قانونی
از استان ها:قم
سره و بی غش:وش
ورم کردن:تورم
مثبت اندیش:خوش بین
به دویدن وا داشتن:دواندن
تازه:نوین
شراب:می
عنوان شاهزادگان قاجار:نواب
فقیر:ندار
ورزش آبی:شنا
گهواره:ننو
طرف:ور
زنده:حی
کجی:انحنا
گرد سفید اعتیادآور:هروئین