اثر ابوتراب خسروی:دیوان سومنات
آفرین:ایوالله
بهره و حاجت:وایه
شهر کردستان:بانه
شکم و بطن:لت
نیمه دیوانه:خل
پریشان گویی :هذیان
باربر شهری:وانت
مال و ثروت:مایه
عدد منفی:نه
برگ برنده:آس
متعهد شدن:ملتزم شدن
شراب:می
اراده خداوند:مشیت
درس خوانده:ملا
از مواد مخدر:کراک
به قتل رساندن:کشتن
باردار:آبستن
ریختن پول به حساب:واریز
نوعی نشستن:چمباتمه
کشور آسیاب های بادی:هلند
بخشی از اوستا:نلک
بی سروپا:لات
وا رفته:شل
بادمجانش آفت ندارد:بم
پیکر:بدن
دارای هیکل درشت:تنومند
داروی ضد باکتری:آموکسی سیلین
اندوهناک:غم انگیز
فیلمی با بازی افسانه بایگان:آلما
سمیع:شنوا
ناپدید:گم
پیمودن:طی
پیاله بلور:زجاجه
اندازه سیستم صدای صوتی:ولوم
به احتمال قوی:حکما
پسوند شباهت:سا
ماه سرد:دی
پذیرفتن:تن در دادن
لنگه بار:تا
سنگین:گران
دفینه:گنج
فقیر و تهیدست:ندار
تارمی:نرده
کال نیست:رسیده
فرمانده لشکر:سردار
تر کردن:خیساندن
پول ترکیه:لیر
حشره پارچه خور:بید
شهر همدان:نهاوند
گردش کودکانه:ددر
عدد ورزشی:دو
وی:او
چوب یا فلز استوانه ای شکل:نورد
بدون دقت شستن چیزی:گربه شور کردن
کشور آسیایی:برونئی
تعجب خانمانه:وا
برچیده شده:منحل
نوعی کبوتر:یاکریم
مکار:حیله گر
دلچسب خودمانی:باحال
عدد منفی:نه
اثر آلودگی چیزی:لکه
چیز:شی
شرکت تولید و انتقال برق ایران:توانیر
جوی خون:رگ
نی میان تهی:نال
خاک نرم:رغام
زیبا و خوش اندام:شکیل
مجرای خون:رگ
مرا دریاب:ادرکنی
نوعی ساز که با لب نواخته می شود: نیلبک
همه را شامل می شود:کل
پوشاک ستور:جل
کنار:جنب
انگشت کوچک دست یا پا:کلیک
بخشیدن و تقدیم کردن:ارزانی داشتن
نصیحت پذیر:حرف شنو
نیمی از فومن:فو
پهن و فراخ:گشاد
اجداد:نیاکان
نازک نارنجی:زودرنج
چیزهای غیر ضروری:زواید
من و شما:ما
درخت اعدام:دار
بیماری درد مفاصل:رماتیسم
جنس به ظاهر قوی:نر
وسیله زینتی سر عروس:نیم تاج
بخیه:کن
هندی اش معروف است:تمر
پایین جامه زنانه:دامن
از اجزای دوربین عکاسی: شاتر
چیز:شی
برابر:متساوی
شور:نمکین
آسیب:اک
ناپیدا:گم
کره:گوی
پنهان شدن به قصد دشمن:کمین
اثر توماس مان:گناهکار مقدس
دستگاه ذخیره برق:انباره
ریشه:بن
غذای از گوشت ران:راگو
کنایه از شرمسار:روسیاه
پهلوان و دلاور:قهرمان
از میوه ها:انگور
کلام ناله:آه
داغ و نشان:وسم
دهان:کپ
حرف ندا:یا
خونبها:دیه
خردمند و کارآزموده:کاردان
طریق و روش:رویه
میوه و نتیجه:ثمره
استفراغ:قی
قدیمی:کهنه
مانکن:مدل
ماه شاعران:مه
مایه آبادانی:آب
رسیدن و اندازه بودن:قد دادن
خوشه:سنبله