آشوب و ازدحام:جنجال
اداره بهداشت:بهداری
از فروع دین:حج
اسناد:مدارک
اقامت کردن:سکونت
امیدوار:مرجو
برانگیخته شدن:هیجان
برگه کاغذ:ورق
بنای باستانی شهر رم:کولوسیوم
پای افزار:لکا
پسندیده:نکو
پهنی و فراخی:وسعت
پول موجود:نقد
تر و آب دیده:خیس
جادوگر:ساحر
حقه:کلک
حیله:نارو
خط کش مهندسی:تی
خوب نیست:بد
دادخواهی:تظلم
داوری بین دو یا چند تن:حکمیت
دریای عرب:یم
دودمان:آل
دور دهان:نس
دوزخ:جهیم
دوست:یار
زنده:حی
ستارگان:انجم
سروسامان:نوا
شخص:کس
صنم:بت
ضمیر بیگانه:یو
ضمیر جمع:ما
طلایی:زرین
علم الگوگیری از طبیعت:بیونیک
عمومی تر:اعم
فاصله دارد:دور
قابل مشاهده:مرئی
قدم یک پا:لی
گمان بردن:ظن
لوده و مسخره:دلقک
لیز و چسبنده:لزج
مجلس شیوخ:سنا
مرغ سخن گو:مینا
مشقت:رنج
منسوب:وابسته
موسیقی شناسی:موزیکولوژی
میانگین:معدل
نادانی:جهل
ناشایست:ناخلف
نام پسر فریدون:ایرج
نداف:لحاف دوز
نزدیکی:قربت
نژاد ایرانی:آریا
نور دهنده:نیر
نو عی آش گندم و جو:دانک
نیازمند و تهیدست:حاجت مند
همراه کوپال:یال
همسایگی:جوار
هوس آبستن:ویار
واحد سطح :آر
ویتامین جدول:کا
کارکنان:عوامل
کشور چکمه ای:ایتالیا
یک صدم متر:سانت