آشپز:طباخ
آغوش:بر
آمرزیده شده:مغفور
آدم بسیار جدی:یبس
ارنب:خرگوش
از آثار زیبای بیستون:تخت شیرین
از رنگ ها:حنایی
از سازهای موسیقی:پیانو
از علائم نگارشی:آکولاد
استوار:قائم
اصطبل:آخور
بزرگی و شکوه:فر
به سوی:الی
بعد از قهر:آشتی
پاکی:طهارت
پایین کوه:دامنه
پچ پچ کردن:نجوا
پسوند دال بر زمان:آن
پلوی آبکش نشده:کته
پولک ماهی:فلس
جانوری از رده دوزیستان:وزغ
جراحت:زخم
چرخ تانک:شنی
چرک زخم:رم
چغندر پخته:لبو
حرف شگفتی:وا
حرف ندا:آی
حرف همراهی:با
حمام بخار:سونا
خانه:سرا
خدای هندی:ویشنو
خرده گیری:ایراد
خط کش رسم:تی
دچار شدن:ابتلا
دستور:امر
دشمن سخت:لد
دوای بیمار:شربت
دیالکتیک:جدل
راز:سر
راهنمای کالا:بروشور
رستگار:رشید
رنجوری:دا
روزه:صوم
زیر پا مانده:له
ساز جاری:رود
ستون دین:نماز
سر افکنده و شرمنده:خیط
سوره مردم:ناس
سیاهرگ"ورید
سید:آقا
شامه نواز:بو
شور و غوغا:های و هوی
شکل و هیئت:زی
صدمه:آک
صفت سرو:سهی
ضربه با نوک پنجه پا:تی پا
طلبکار و وام دهنده:داین
عاقل:دانا
غریبه:ناشناس
فرستاده:گسیل
فیل دریایی:مرس
قائم به ذات:جوهر
گشتن به دنبال راه حل:چاره اندیشی
گوسفند ماده:میش
گوشت کبابی:راسته
گیاه چهار پا:شبدر
لاستیک ماشین:تایر
متحیر:هاج
مجری وصیت نامه:وصی
مجلل:باشکوه
مدارک:اسناد
مژده:نوید
ملایم:نرم
موافق و همسخن:دمساز
نادان:جاهل
ناطق:گویا
نام دخترانه:فریبا
نت مخمور:می
نزدیکی:جوار
نه سرد و نه گرم:ولرم
نوعی ظرف مسی بزرگ:آی گردان
هم خانه:همسرا
همراه زنجیر:غل
همسخن:صاحب
هنوز شاد نشده:شا
واژه شگفتی:اوه
واژه فقدان:هیچ
کشاورزی:فلاحت
کشور آفریقایی:غنا
کشور میمون:یمن
یازده:اا
یک حرف و سه حرف:دال