آتشدان حمام:تون
آگاه و باخبر:واقف
آماده کردن:تهیه
از انواع کباب ها:برگ
از خود راضی:ننر
از شبه فلزات:ید
الکن:لال
انحنای کمر:قوز
اندرونی و جای زنان:حرمسرا
باقی جان:رمق
بخیه لباس:کوک
برکت سفره:نان
به رو خوابیده:دمر
بی قواره:قناس
پدافند:تدافع
پرستار:نرس
پوشاک گشاد بی آستین:شنل
پیر سفید موی:زال
تیزهوشی:ذکاوت
چغندر پخته:لبو
چکیدن آب:رش
حداقل:کمینه
حقیقی:راستین
حلال و جایز:روا
خبر و حدیث:روایت
خودستایی:لاف
خیس:تر
دارایی:مال
دانا:فهیم
دانه سیاه:سویدا
در مقام تعجب به کار رود:واه
دستگاه خنک کننده موها:سشوار
دنباله رو عروس:ینگه
رئیس آشپزخانه:خوان سالار
رایت و بیرق:لوا
رخساره:عذار
ردیف:رج
رنگ و لون:فام
روز بعد از امروز:فردا
روغن آرایشی:وازلین
سرزمین:وادی
سوگند:قسم
شعله آتش:گر
ظرف آبخوری:لیوان
عروی آذری:گلین
فتنه انگیز:فتان
فراوان:وافر
فراورده زنبور:عسل
فرمانده لشکر:سرلشکر
گدا:سائل
گشاد شده رگ های وریدی:واریس
گود و عمیق:ژرف
مادر:مام
مادر آذری:آنا
ماهی کنسروی:ساردین
مثل فرد خسیس:نظرتنگ
مرکز ایتالیا:رم
مسطح:هموار
مقابل مرد:زن
موی مجعد:فر
میوه خوشه ای:انگور
میوه گرمسیری:موز
نا آشنا:ناشناس
ناشی:نابلد
نت میانی:لا
نوعی حریر نازک:وال
نی تو خالی:نال
هدیه عروس:رونما
همراه شلوار:کت
همسر مرد:زوجه
همکار پرستار:بهیار
واحد شمارش گردو:فال
وسنی:هوو
کجاست:کو
کوتاه شدن جامه:آبرفتن
یکی از هفت قلم آرایش بانوان:حنا