جدولانه یک مرحله 883
دانسته -> تعمدا
زر -> طلا
کرانه، ناحیه -> شق
متداول بین مردم -> عرف
خورشید -> هور
حضور -> تشریف
عیب -> نقصان
ویتامین جدولی -> کا
بی بند و بار -> ول
پریشان حالی -> اضطراب
شهر گیلان -> رضوانشهر
بریدن -> قطع
بلند -> رفیع
تکیه بر پشتی -> لم
همان سفید است -> سپید
آرایش -> قروفر
توانایی -> بنیه
باران ریز -> طل
نواق موسیقی -> چر
تباهی -> فساد
اراده کردن -> تصمیم
بیننده -> بصیر
سود داشتن -> صرفکردن
بسیار گرم -> داغ
واحد نظامی -> تیپ
نطفه در آن منعقد میشود -> تخمدان
دستهها -> اصناف
فوقانی -> زبرین
دیدن -> مشاهده
بالا رفتن -> تصعید
تیزی آرنج -> زج
تله صیاد -> دام
دندان فیل -> عاج
جراحت -> زخم
انتها یا قعر چیزی -> ته
پاروی قایقرانان -> فه
از خدایان مصر -> رع
ریم -> چرک
بی هوشی -> غش
سرشت -> غریزه
گرد کردن -> تجمیع
گمراهی -> ضل
شرافت -> عز
اثر نیکلای گوگول -> دماغ
اثر برتولت برشت -> بعل
نمایش و ارائه -> عرضه
یک بار نوشیدن -> جرعه
شتاب کردن -> تعجیل
آش -> با
گوشت بیخ دندان -> لثه
سرای مهر و کین -> دل
شایسته -> برجا
شیر عرب -> لبن
شهر بادگیرها -> یزد
همسایه -> جار
نفرین و دشنام -> لعنت
دارای کاستی -> معیب
خودستایی کردن -> لافزدن
ناتوانی -> عجز
در تصرف خود آوردن -> تصاحب
شبیه و نظیر -> مثل
همسایگی -> مجاورت
شبیه -> مانند
خود را به نادانی زدن -> تجاهل
پرهیز کردن -> حذر
مساوی فرانسوی -> پر
هفتمین روز هفته مسلمانان -> جمعه
خادم قوم -> ام
راغب و مشتاق -> شایق
بوریا -> حصیر
بزرگی یافتن -> تشخص
بهبودی از بیماری -> شفا
چوب خشک -> خشب
بیارجی -> ابتذال
زندانی کردن -> حبس
به مکه رفته -> حاجی
از میان برداشتن -> محو
خزانهدار -> خازن
کتف و شانه -> خا
توضیح -> شرح
به دنیا آوردن -> زا
عطا کردن -> بخشیدن
حد فاصل بهشت و جهنم -> برزخ
بیچاره و گرفتار -> مستاصل
شربت قند -> ابقند