فیلمی با بازی ایرج قادری:مرگ در باران
فیلم فرانسیس فورد کاپولا:مردم باران
یک پنجم:خمس
جغد:بوف
قلب قرآن:یاسین
رود اروپایی:رن
من و تو:ما
جسم بلوری سفید برای دفع حشرات:نفتالین
گلی خوشبو:سوسن
ترساندن و فراری دادن:رماندن
قیمت بازاری:فی
صدای خنده:هرهر
عنوان امپراطوری روم بود:سزار
یک دور بازی تنیس:ست
حرف افسوس:آه
تیره:کدر
گله:رمه
فال نیک گرفتن به چیزی:تبارک
عقیم:نازا
ویتامین جدولی:کا
سرسرا:هال
دارای آرامش:ریلکس
جوی ها:انهار
آستانه خانه:سردر
شهر رازی:ری
نوعی عدسی:کاو
عدد تنها:یک
سنگواره:فسیل
اشاره به دور:آن
انبار کشتی:خن
دشت مرتفع وسیع:فلات
من درش پیدا:آیینه
از ورزش های راکتی:اسکواش
نوعی درآمد نامشروع:رانت
بوی چیزی را حس کردن:شنیدن
مسئول اداره یا سازمان:رئیس
اثر کافکا:مسخ
ریشه:بن
موی پیشانی:توک
شکل و صورت:شمایل
از یک پدر:تنی
آب عرب:ما
رسم ها:سنن
بندهای لایحه:مواد
وسیله نظافت تخته سیاه:تخته پاک کن