کنایه از سخن گفتن:لب تر کردن
فیلمی از جان هیوستون:شبای گوانا
غذای ساده:آش
ادیت:ویرایش
به زبان آوردن:گفتن
روشنایی:ضو
کدو:اج
دختران:بنات
نویسنده فرانسوی نانا:امیل زولا
بزرگوار شدن:تشرف
ترکیده و شکسته:غر
پیاله ورزشی:جام
موحد:یکتاپرست
آینده:آتی
پای افزار:لکا
چای فرنگی:تی
فربهی:سمن
نوعی دستمال کاغذی:کلینکس
یاغی:سرکش
بیماری:دا
رود آرام:دن
حرف نهم یونانی:یتا
فرق یافتن:تمیز
پناهگاه:مامن
روپوش زنانه:مانتو
تماشاخانه:تئاتر
عالی و برتر:تاپ
آمیخته:سرشته
زائوترسان:ال
چیره:غالب
مرغ افسانه ای:سیمرغ
بسته شدن:انسداد
فیلمی از فرانسیس فورد کاپولا:باران ساز
به دنیا آوردن:زاییدن
خروج مایع از سوراخ مخزن:نشت
فوتبالیست ایتالیایی:دسترو
عدد روستا:ده
بستر:جا
سعی:تلاش
دورتر:واتر
غنچه:شکوفه
بزرگ زاده:بیک
خجسته:فرخ
حرف تنفر:اف
شراب:می
شمای بیگانه:یو
عدد فوتبالی:اا
هم معنی:مترادف
بخش مسئول وارد یا صادر کردن نامه ها در اداره:دبیرخانه