فیلمی با بازی منوچهر نوذری:غروب بت پرستان
کنایه از مزاحم:خرمگس معرکه
مرده:میت
گیاهی باتلاقی:جگن
در مثل هیچ کاره است:همه کاره
ارجمند شدن:عز
از ثور فلکی:ثریا
آهستگی:کندی
بد شدن حال:به هم خوردن
پایتخت اتریش:وین
شنبه:سبت
خرج:هزینه
شتر بارکش:لوک
اثر چربی:لک
صندوق داخل اتومبیل:داشبرد
نخستین انسان:آدم
پنبه زن:نداف
در حالدویدن:دوان
گرد و مدور:کروی
آب منجمد:یخ
ماده موجود در سیب زمینی:نشاسته
پشت گرم شدن:اتکا کردن
از گیاهان رنگرزی:وسمه
جهیدن:پرش
حالت نگاه مستقیم:بروبر
نوعی ابر و از نام های مردانه:سیروس
صحبت دوستانه:چت
خطوط موازی در نقاشی:هاشور
شیرینی لوله ای:رولت
ضایع:فاسد
ادیب:سخنور
فربهی:سمن
میله انتقال حرکت از فرمان به چرخ ها:سگدست
اثر حسینقلی مستعان:دل خسته
آوا شناسی:فونتیک
کلمه:اف
تیم فوتبال ایتالیایی:جنوا
دو دریا را به هم پیوند میدهد:تنگه
نوعی بیماری جلدی:دا
دوستی:ود
کارها:امور
کارگاه نقاشی:نگارستان
دست ساییدن:لمس
همراه و ملازم:ملتزم
بوزینه:میمون
کرم روده:آسکاریس
بدگوهر:نانجیب
ملیح:بانمک
حرف همراهی:با
پرخاش:تشر
آشفتگی:تشنج
ساز شاکی:نی
تیر انداختن:رمی
درون دهان:کب