فیلمی از ایرج قادری:میخواهم زنده بمانم
کنایه از حیرت زده شدن:فیوز پراندن
دریای شمالی:خزر
نگاهبان:پاسبان
پارچه ابریشمی گل دار:پرنیان
باخبر:آگاه
انواع و اقسام:صنوف
رود آرام:دن
پول ژاپن:ین
پایتخت میانمار:رانگون
سرزمین بی آب:خشکسار
بذله گو:شوخ
شمشیرزن:سیاف
شکل گرفتن:تشکل
خطا:اشتباه
مجموعه ای از میلیاردها ستاره:کهکشان
خانه:مسکن
فرود آمدن در میدان جنگ:نزال
جنس مذکر:نر
دست عرب:ید
مهارت در کاری:ید طولی
کشور اروپایی:قبرس
بلندی قامت:قد
نقل کردن مطلب:روایت
بستگی:ربط
آسیاب بدن:دندان
ریاکار:دورو
کتاب مقدس یهودیان:تورات
تولید نسل کردن:تناسل
طعام:خوراک
بیگانه نیست:خودی
شهر فرانسوی:مارسی
فوتبالیست اسپانیایی:موراتا
پایتخت کرواسی:زاگرب
بلبل:هزاران
چندین عبارت:عبارات
زائده هدف گیری تفنگ:مگسک
روان:جاری
بزرگ منشی:نب
دریای عرب:یم
بلند کردن:افراشتن
طاقت:یارایی
نرخ بازاری:فی
شهر قزوین:الوند
نظرات انتخاباتی:آرا
سرزمین:دیار
ارز پرقدرت:دلار
مراد و مقصود:نیت
شنوا:نیوشا
تپانچه:تس
نوعی ماده منفجره قوی:تی ان تی
هر آنچه پهن کنند:گستردنی