قصه:داستان
از هم پاشیده شدن:وارفتن
بندگی:رق
زبانی:شفاهی
کیسه درویشان:چنته
از ادات پرسش:کدام
فرزند پسر:ولد
نخ های افقی پارچه:پود
رعشه:لرزه
کرانه:حد
فروشنده آب:سقا
یار پت:مت
زندگان:احیا
فکاهی:طنز
شانه به سر:هدهد
اندوهناک:حزین
تیره شدن:تکدر
یک ششم چیزی:دانگ
سالک:رهرو
طلا:زر
رهبر:لیدر
رب النوع:الهه
راه راست رفته:راشد
ملایمت:نرمی
بخشنده:وهاب
رنگ سبز تند:یشمی
ورزش جسم و ذهن:یوگا
بی میل بودن:کراهت داشتن
رخ جوش:آکنه
مظهر پلیدی:دیو
چند وکیل:وکلا
طغیان و قیام:شورش
ناوارد:ناشی
کم:اندک
قابله:ماما
رقص برزیلی:سامبا
بله بی ادبانه:ها
برجسته و مشخص:متمایز
درخت قالی:دار
میان:لا
نوعی امرود:مل
برآمدن آفتاب:طلوع
پرحرف:لفاظ
نرم و نازک:لطیف
آهوبره:غزال
از درندگان:شغال
نیروی نظامی یک کشور:ارتش
روز دهم محرم:عاشورا
پند دادن:وعظ
الکی،خود بار آمده:دیمی
مدعی شدن:ادعا
نوعی تفنگ:سرپر
رهایی از غم:تسلا
تیر انداختن:رمی
صدای ریزش آب:شرشر
ذره بنیادین:اتم
غذای مجردی:نیمرو
یاری دهنده:پایمرد
متن ها:متون
وی:او
بدی:شر
هندی اش معروف است:تمر
ابزار نجاری:رنده
جاده:راه