دیکته:املا
ترکیب بندی:کمپوزیسیون
کالبد:پیکر
زیبا:خوبروی
از میوه ها:زردآلو
جانور:حیوان
طعنه زن پیاز:سیر
شب عرب:لیل
از شهرهای تاریخی استان خوزستان:هندیجان
پایتخت گابون:لیبرویل
بی مروت:لاکردار
روح:روان
فیلمی با بازی بهروز وثوقی:زنی به نام شراب
حرص و طمع:آز
دلاور:یل
لایه شفاف جلوی چشم:قرنیه
فراهم کردن:تامین
چای فرنگی:تی
از ابزار بدنسازی:هالتر
سرگشته:هاج
باعث زحمت و آزار:مزاحم
قابله:ماما
برگ برنده:اس
غرغر:نق
سرگردانی:حیرت
مشهور:بنام
هیچ انگاری:نهیلیسم
قرار دادن:نهادن
بیماری:دا
نوعی روغن در مواد آرایشی:وازلین
سالن:تالار
نوعی پارچه نخی:ساتن
عرصه:میدان
آزاده:حر
صحنه نمایش:سن
اولین زبانی که کودک می آموزد:زبان مادری
یک دوره حرکت:سیکل
دشنام دادن:سب
سمبلیک:نمادین
جد:نیا
حتمی:مسلم
نشانه مفعولی:را
به صورت شفاهی:زبانا
شدنی:ممکن
مایه روشنی:آب
مکیدن:مز
مانند بودن:تشبه
روزی دهنده:رازق
کشور آمریکای شمالی:کانادا
از عناصر فلزی:باریوم
بیمار:ناسالم
بلبل:هزار
شهر:بلد
تمام قد:قدی
شهر یزد:میبد
وی:او
زندگانی کردن:بقا
کوبیدن:نقر
حرف ندا:ای