آبرو:آب
آذوقه:جیره
آشکار و واضح:مبرهن
آواز دهنده:هاتف
ابزار نجاری:رنده
اثر روسو:نامه هایی از کوهستان:نامه هایی از کوهستان
اثر گوته:تئوری رنگ ها
از جنس نر:نرینه
اهل سنت:سنی
با دندان خرد کردن:جویدن
بازی کردن:لهو
باطل کردن:فسخ
بی شک:همانا
بیهوده و به در نخور:نخاله
پسر:پور
پنهانی:مخفیانه
تنبل جالیزی:کدو
توان:تاب
تیر کوتاه:زج
تیرگی:تاری
جانور بی دست و پا:خزنده
جای سردسیر:ییلاق
جدا از یکدیگر:متباین
جدا شدن و فرق یافتن:تمیز
جمع فیلسوف:فلاسفه
جوی آب:لر
چندین نفر:نفرات
حرف نفی:نه
حرف همراهی عرب:مع
خطاب بی ادبانه:هی
خویشاوندی:نزدیکیدبه دراوردن:جر زدن
دردمند:متالم
درشت اندام:لندهور
دست مالیدن:مس
دو یار همقد:اا
دوردهان:کب
دوزخ:جهنم
راه کوتاه:ره
ربات:ادم اهنی
رشته:نخ
رعشه:لرزه
رمز میله ای:بارکد
ساده دل:هالو
سرخ رنگ:عنابی
سود بردن:استفاده
شهر فارس:داراب
شهر کنار دریا:بندر
صنم:بت
عدد ورزشی:دو
عنکبوت:تارتن
فرماندهان:امرا
فوتبالیست آرژانتینی:زابالتا
فوتبالیست پرتغالی:ادر
فیلمی از مهدی صباغ زاده:خانه خلوت
قاب:کادر
قواعد و قوانین:موازین
گمراهی:غی
ماتم:سوگ
مایع حیاتی بدن:خون
مراد و مقصود:نیت
مرتبه ها:مراتب
نوعی بیماری تنفسی حاد:سارس
نیلوفر:فل
ویتامین انعقاد خون:کا
کوبیدن در:تق