آب دهان:خدو
آموزشگاه هنر:هنرکده
ابزار باغبانی:بیل
اثر پا:رد
از سفتی در آوردن:نرم کردن
امر از آمدن:بیا
ایوان:رواق
بران:تیز
برجستگی لاستیک:آج
برگه:فیش
بزرگ شدن:قد کشیدن
به دنیا آوردن:زا
به زور وا داشتن به کاری:جبر
پایاننامه:تز
تر و تازه:ترد
ترساننده:هایل
تظاهر:ریا
تمامیتخواه:توتالیتر
جایشان با هم عوض شده:جابه جا
جعبه میز:کشو
جلوی جریان چیزی را گرفتن:بند آوردن
جمع عبارت:عبارات
جمع نجیب:نجبا
چریک:پارتیزان
چین و شکن:یرا
حجم فرعونی:هرم
حرکت فتحه:زبر
حصار:بارو
حیران و مبهوت:هاج و واج
خداوند:رب
خوب و خوش:نیک
خونبها:دیه
درجهداری در نیروی دریایی:دریا بان
درمان:معالجه
درون دهان:بج
دقیق:نازک بین
دل:قلب
دو استخوان بالای سینه:ترقوه
راست ایستاده:هج
رشک بردن:غیرت
زنده:حی
سازش کردن:کنارآمدن
سختتر:اشد
سرما:زم
شهر اصفهان:نجف آباد
شهر کرمان:نرماشیر
شهرنشین:مدنی
صومعه:دیر
طلایی:زری
عفو کننده:عافی
عوض کردن دو چیز باهم:مبادله
غده پروانهای شکل در گلو:تیرویید
فوتبالیست ایتالیایی:زازا
قسمت بدون نوشته کاغذ:جاخالی
مأیوس:نا امید
محدوده حرکت خودرو در جاده:لاین
مرتجع لاستیکی:کش
مروارید:در
منقل:آتشدان
ناسیونال:ملی
نامناسب:ناهموار
نت چهارم:فا
نزاکت:ادب
نوعی برادر و خواهر:تنی
نوعی بیماری ویروسیخطرناک:ایدز
نیا:جد
کارگردان «آنی هال»:وودی آلن
کنایه از فر و شکوه داشتن:برو بیا داشتن
کوچکتر:که